طرحها -نقاشي - صنايع دستي - صحافي و ...

آمار مطالب

کل مطالب : 455
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 81

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 61
باردید دیروز : 82
بازدید هفته : 143
بازدید ماه : 1599
بازدید سال : 24574
بازدید کلی : 275408

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ماندالا و آدرس mandala.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 82
بازدید هفته : 143
بازدید ماه : 1599
بازدید کل : 275408
تعداد مطالب : 455
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس

 

دریافت کد آپلود سنتر

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : شنبه 17 آذر 1397
نظرات

در دنیای کهن و پیش از بوجود آمدن سکه داد و ستد مردم به شیوه مبادله کالا صورت می گرفته و پایه مقیاس و میزان مبادله کالا چهارپایان بوده اند ، بر روی نقاشی ها و سنگ نوشته های قدیم صحنه های از داد و ستد که بوسیله جابه جایی صورت می گرفته است مشاهده می شود. در دوران پیدایش فلزات تمدن بشر نیز تکامل خود را طی نمود و بشر از فلزات مختلف مانند مس ، برنز ، طلا و نقره اشیایی به اشکال مختلف مانند حلقه و استوانه یا چهارگوش و یا بصورت تبر و کارد تهیه نمود و وسیله جابه جایی برای داد و ستد قرار گرفت ، برای مثال در چین فلزی بشکل کارد یا میله های باریک یا حلقه ساخته می شده است.

این تصویر مطعلق به 650 سال قبل از میلاد مسیح میباشد

 

این تصویر متعلق به 650 سال پیش از میلاد مسیح میباشد

در سال 1889 میلادی در کاوش های دمرگان Domorgan در ارمنستان تعدادی از این حلقه ها بدست آمد. در کاوشهای موهنجودارو Mohenjo-Daro در پاکستان میله هایی از جنس مس کشف گردید که متعلق به 3000 سال پ.م. می باشد. که میتوان آنها را قدیمیترین وسیله مبادله تا قبل از اختراع سکه دانست. در حفاریهای شوش نیز حلقه ها و میله هایی از جنس نقره متعلق به 2000 سال پیش از میلاد بدست آمده است. در خرابه های شهرهای آشور شمش های طلا و نقره که متعلق به 2500 تا 1200 پ.م. است کشف گردیده که علاماتی بر روی آنها مشاهده می شود که حاکی از اولین قدم انسان جهت ابداع سکه می باشد. در مورد پیدایش سکه روایات تاریخی مختلف است. به گفته هردودت مورخ یونانی اولین انسانهایی که به ضرب سکه اقدام نمودند لیدیها بودند. با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی و شهرت این قوم بخصوص وجود ذرات طلا در شنهای رود پاکتول Puctole که از سارد پایتخت لیدی عبور می کرد. مردم این سرزمین را متوجه تجارت و بخصوص ساختن سکه انداخت و بدین ترتیب وضع جدیدی در ادوار اقتصادی و تجارتی آن روزگار ابداع گردید. قدیمیترین سکه های لیدی بشکل قطعه پهن نامنظمی است از مخلوط نقره و طلا (آلکتروم) که در روی آن شیارهایی موازی و پشت سکه چند فرورفتگی حک شده است و گاهی در بعضی از این فرورفتگی ها نقش حیوانی شبیه روباه به چشم می خورد زیرا روباه در لیدی مورد پرستش اهالی بوده است. در دوره کروزوس شاه لیدی سکه هایی معروف به کروزئید بوجود آمد که میتوان آنرا نخستین سکه حقیقی جهان دانست. کروزوئید (كروزسی) پادشاه لیدی دو نوع سكه طلا و یک نوع سكه نقره رواج داد . نوع اول طلای خالص : استاتر 17/8 گرم ـ نیم استاتر 08/4 گرم ـ استاتر 72/2 گرم ـ استاتر 36/1 گرم ـ 68/0 گرم ـ سكه های نقره : استاتر 89/10 گرم ـ نیم استاتر : 44/5 گرم ـ استاتر ( ترتیه ) : 63/3 گرم ـ استاتر ( هكته ) : 81/1 گرم ـ استاتر ( همی هكته ) : 90/0 گرم . بدین ترتیب یك استاتر نقره ده گرم و هشتاد و نه صدم گرم وزن داشت و ده سكه نقره به وزن 90/108 گرم با یك استاتر طلا به وزن 17/8 گرم مبادله می شد . در روی سکه نقش شیر و گاو در حال حمله به یکدیگر و در پشت سکه چند مربع فرو رفته می باشد.

 

نخستین سکه جهان از جنس آلکتروم (طلا و نقره) در کشور لیدی ضرب شد

نخستین سکه جهان از جنس آلکتروم (طلا و نقره) در کشور لیدی ضرب شد

پس از سکه های لیدی در اژین Egine که یکی از جزایر یونانی کنار دریای اژه است و مکتب حجاری آن نیز معروف است سکه های بسیار زیبایی با نقش لاک پشت دریایی که مظهر آرتمیس Artemis الهه اندیشه در یونان بوده است ، در ضرابخانه ای که در این شهر دایر گردیده بود ضرب می شد. سپس در شهرهای مختلف ساحلی کنار دریای اژه مثل میله Milet و افز Ephose سکه هایی ضرب شده بود که بر روی آنها نقش حیواناتی مثل شیر، گاو، گوزن و خوک دریایی که هر کدام علامت شهر یا مظهر خدایان محلی هستند و از نظر هنری در حد بسیار بآلایی قرار دارند ، نمونه های بسیار با ارزش از آنها که از تخت جمشید بدست آمده است در این مجموعه وجود دارد. در روی سکه های شهرهای ممالک یونانی و آسیای صغیر که در تصرف ایران بودند اغلب نقش خدایان افسانه ای بود. این نقوش متنوع کمک بزرگی به روشن شدن مذاهب دنیاى قدیم کرده است . مثلاً در روى سکه هاى اژین نقش لاک پشت که مظهر آرتمیس دختر ژوپیتر است و بر روى سکه هاى آتن در یک طرف تصویر آتنا آلهه یونانی اندیشه ، دختر زئوس و در طرف دیگر نقش جغد که مظهر اوست می باشد. در سکه هاى ایونى بیشتر تأثیر خدایان مشرق زمین به چشم مى خورد و اغلب بر روى سکه ها نقوش حیوانات بالدار مثل ابوالهول (که معرف مذهب مصرى است) و گاومیش بالدار و بر روى سکه هاى شهرهاى فینیقیه نقش رب النوع داگون که صورت انسان و بدن ماهی دارد و یا ملکار یکی دیگر از خدایان، دیده میشود. بر روى سکه هاى صور نقش ماهی بر روى امواج آب دریا و نقش خداى فینیقى (ملکار) بر پشت سکه نقش بسته است.

 سکه لاک پشت که مظهر آرتميس دختر ژوپيتر بوده است

   نقش لاک پشت که مظهر آرتميس دختر ژوپيتر است از نخستین سکه های یونان میباشد که در شهر اژین ضرب شده است.

روى سکه آتن تصوير آتنا آلهه يوناني است

 تصوير آتنا آلهه يوناني که روی سکه های آن زمان ضرب میشده 

 

در سال 546 پ.م کوروش بنیانگذار هخامنشی کشور لیدی را تسخیر نمود و اکثر مناطق یونانى نشین را زیر سلطة خود در آورد ، بجز کشور لیدى به نواحى تصرف شده که در آنها ضرب سکه رایج بود اجازه داد که مثل قبل به ضرب سکه هاى محلى ادامه دهند و تنها ضرب سکه هاى کروزوئید (كروزسی) را متوقف نمود. کوروش هخامنشی ( 550-530 پ.م ) با اینکه متوجه لزوم سکه و تأسیس ضرابخانه شده بود ولى مرگ به او این فرصت را نداد. لذا داریوش هخامنشی (522-486 پ .م ) اولین کسی بود که در ایران بضرب سکه اقدام نمود. وى سکه هاى طلا و نقره بنام هاى (دریک Daric و شکل یا سیگلوی Siglos) به ترتیب به وزن 41/8 گرم و 6/5 گرم ضرب نمود. بر روى سکه تصویر شاه هخامنشی به شکل کماندار پارسی دیده می شود که به علامت نیایش خداى بزرگ اهورمزدا ، زانوزده و کمانى را در حال کشیدن زه و در دست دیگر نیزه اى دارد. در پشت سکه نیز چند فرورفتگی مشاهده می شود . همچنین سکه اى از داریوش سوم بدست آمده است که بجاى نیزه خنجرى را بدست گرفته است . سکه هاى نخستین هخامنشی بنام سکه هاى شاهی معروف بوده است. قدرت مالى هخامنشیان بسیار زیاد بوده بطوریکه مزد هر سرباز خارجی که براى ارتش ایران کار میکرده است یک سکه طلا (دریک ) در ماه بوده است. در سراسر ایران هخامنشی ضرابخانه هاى سلطتنى بنابر آنچه که احتیاج بود سکه ضرب می کردند ولى در مواقع لزوم بروز جنگ فرمانروایان یا ساتراپ هاى محلى که اطراف پادشاه مامور تشکیل و تدارک سازوبرگ و جنگ افزار بودند سهم بیشتری براى ضرب سکه از خزانه سلطتنی دریافت می کردند از ساتراپ هاى هخامنشی که در تاریخ ایران نام آنها برده شده است مانند داتام- پاره و فرناباد که مدتها فرمانروایى کیلیکیه و سوریه و بابل را داشتند سکه هاى با ارزشى در مجموعه موزه ملى موجود می باشد.

سکه سیگلوی از نخستین سکه های ضرب ایران بوده است که در زمان داریوش بزرگ و سایر پایشاهان هخامنشی رواج داشته است

سکه سیمین سیگلوی از نخستین سکه های ضرب شده در ایران بوده است که در زمان داریوش بزرگ و سایر پادشاهان هخامنشی رواج داشته است

سکه زرین دریک از نخستین سکه های ضرب شده درایران بوده است که در زمان داریوش بزرگ و سایر پادشاهان هخامنشی رواج داشته است

سکه زرین دریک از نخستین سکه های ضرب شده درایران بوده است که در زمان داریوش بزرگ و سایر پادشاهان هخامنشی رواج داشته است

از انواع دیگر سکه هاى هخامنشی، سکه هاى پادشاهان و ساتراپ های تابع مانند شاهان قبرس و فینیقیه و امرای کاری ، لیسى و آراد می باشند که مدتها زیر نظر دولت هخامنشی در آمدند و استقلال داخلی پیدا کرده و سکه ضرب نمودند. از سکه هاى بسیار جالب سکه هاى صیدا را میتوان نام برد. در یک طرف این سکه نقره نقش کشتی جنگی و در طرف دیگر نقش اردشیر سوم هخامنشی را سوار بر گردونه اى بسیار زیبا میبینیم (358-326 پ.م ). بر سکه نقره دیگرى نقش اردشیر دوم کمان بدست ایستاده و در پشت سکه نقش کشتى جنگی با بادبان نقر شده است (744-358 پ.م ) که با مشاهده این سکه میتوان به تاریخ دریانوردی ایران در دوره هخامنشی و وضع کشتی هاى جنگی و اهمیت آنها پی برد.

سکه صیدا متعلق به اردشیر سوم هخامنشی

 

سکه صیدا ضرب شده در زمان اردشیر سوم هخامنشی

سکه های اسکندر به واسطه تنوع نقش و زیبایی بسیار جالب است . برخی از آنها را که بی شک هنرمندی توانا و زبردست تهیه کرده است، جزو شاهکار هاى هنرى میباشد. درباره سکه هاى اسکندر و تصاویر وى بر روى آنها نظریات مختلفی وجود دارد. عده اى نقش این سکه را تصویر خود اسکندر می دانند که به صورت یکی از خدایان جلوه گر شده است و بعضى دیگر آنرا تصویر خیالى یکی از خدایان میدانند ، زیرا تصاویر اسکندر بر روى سکه ها یکسان نیست ، ولى آنچه بیشتر مورد نظر است اینست که سکه هاى اولیه بخصوص سکه هاى طلا که داراى نقش کلاه خود است و در یونان و مقدونیه ضرب شده مربوط به خود اسکندر و از نظر هنری بسیار جالب است و تصویر حقیقی او بوده است. تصویر سکه هاى اسکندر اکثرا بدین ترتیب است که نقش نیم تنه او بشکل هرکول ، مظهر قدرت و توانایى و یکی از قهرمانان افسانه هاى قدیم یونان می باشد که کلاهى از پوست شیر بسرکشیده و در پشت سکه خداى بزرگ یونان (زئوس) بر روى تخت نشسته و عصای قدرت را بدست گرفته و نام اسکندر بخط یونانى کنار آن نوشته شده است. در حفاری سال هاى 1341 و 1342 هیئت مشترک ایران و انگلیس در پاسارگاد ، تعدادى از سکه هاى اسکندرو سلوکوس اول بدست آمده است که ازنظرنقش بسیار جالب است این سکه ها ضرب شهرهاى شوش، بابل، اکباتان کاپادوکیه و آرارات در مجموعه موزه ملى ایران باستان موجود است.

سکه اسکندر مقدونی

 

روی سکه تصویر اسکندر مقدونی و پشت سکه تصویر خداى بزرگ يونان (زئوس)

از سکه هاى شاهان باختر (250 پ.م ) که بر ایالات شرقی حکومت میکردند نمونه هاى جالبی وجود دارد که هر یک نشان دهنده وضع اجتماعی ، اقتصادی ، تاریخ ، هنر و فرهنگ آن سرزمین است .سکه هاى اشکانی مدارک با ارزشی میباشند که نه تنها وضع اقتصادی آن دوره را معرفی میکند بلکه تاریخ 500 سال شاهنشاهی بزرگ ایران را از جهات مختلف بررسی میکند. در دوره اشکانیان داد و ستد بوسیله سکه هاى نقره ، مس و برنز انجام می پذیرفت و سکه طلا تا بحال از آنها دیده نشده است . شاهان اشکانی به آرایش مو و ریش توجه خاصی داشتند و از روى نقوش سکه ها میتوان به طرز آرایش آنها پی برد ، برگردن تمام آنها گردنبند مروارید از یک تا 4 ردیف آویخته شده است .پادشاهانی که دوران سلطنت آنها طولانی بوده است به خوبی تغییراتی که براثرگذشت زمان در چهره آنها پدیدار شده است را میتوان مشاهده نمود. بر روى سکه ها تصویر نیم من یا تمام رخ شاه به طرز دقیقی حکى شده است و بر پشت سکه ها معمولا نقش ارشک موسس این سلسله نشسته بر روى سکویى قرار دارد که کمان بدست گرفته است و این بپاس احترامی است که آنها نسبت به موسس خاندان خود ابراز میداشته اند. بر پشت سکه هاى درهمی ، شاه بر تخت نشسته و فرشته بالداری حلقه سلطنت را به او میدهد اوایل نوشته روى سکه ها به خط یونانى و شهرت شاهان را دربردارد ولی از زمان سلطنت بلاش اول (51-78 م) (خط آرامی) و پهلوی اشکانی بر روى سکه ها بکار می رفت . انواع تاج هاى این دوره ، بعضى بسیار ساده و بعضى مثل تاج ملکه مورا همسر فرهاد چهارم بسیار مجلل و جواهر نشان بوده است .در سکه هاى پارتی علامات اختصاری که معرف ضرابخانه شهر است در پشت سکه قرار دارد. چنانچه از روى سکه ها بر می آید شهرهایى که داراى ضرابخانه بوده اند شامل: نیسا ، دارا (در ناحیه دره گز کنونی)، صد دروازه (نزد یک دامغان ) تمبراکس (ساری) ، سیرینک (نزدیک ساری)، هگمتانه (همدان)، شوش سلوکیه، رکا(رى)، مرو، تیسفون ، هرات ، کنگاور، نهاوند و غیره می باشند. در دوره سلوکى منطقه الیمایى که سکه هاى آن دارای اهمیت بسیاری است  ناحیه خوزستان ، ایلام قدیم ، دزفول و شوش را شامل می شد که بوسیله فرمانروایان محلى اداره میشد و از دوره مهر داد اشکانی (171-128پ.م )که این نواحی را به تصرف خود در آورد به فرمانروایان محلی و شاهزادگان که از طرف شاه منصوب می شدند اجازه ضرب سکه داده شد. قدیمیترین سکه این دوره حدود (100 پ.م. ) و مربوط به کامناسکریس دوم است . خر سن یا خارا کس در کنار رود دجله و فرات و شمال شرقی منطقه الیمایى واقع بوده است در این محل ابتدا اسکندر مقدونی شهر اسکندریه دجله را بنا نمود که بعدها در دوره سلوکى ها انطاکیه نامیده شد و سپس بنام خر سن یا خار کس درآمد. سکه هاى خر سن بسیار کمیاب هستند و قدیمیترین آنها حدود اواسط قرن دوم میلادی میباشند و تأثیر وهنرپارت ها بر سکه هاى فرمانروایان خر سن دیده میشود.

سکه دوره اشکانیان

 نمونه ای از سکه دوران اشکانیان

 سکه های دوره ساسانیان از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند ، پارس در زمان هخامنشی موقعیت بسیار مهمی داشته است زیرا شاهان هخامنشی بجز سکونت در پایتخت هایى مثل شوش ، بابل ، هگمتانه مدت زیادی از سال را در کاخهاى تخت جمشید بوده اند. به همین دلیل پارس به واسطه سکونت شاهان وضع مخصوصی داشته است و فرمانروایى این ناحیه از دوره هخامنشی دردست این خاندان بوده است. این شاهزادگان از دوره سلوکى اشکانی بعلت حسن تدبیر و موقع شناسی قدرت مذهبی را در دست گرفته و بعلت استقلال و قدرت اقتصادی زیادی که در امور داخلی داشتند به ضرب سکه پرداختند. این سکه ها نمونه بارزی از مذهب و فرهنگ آن دوران است و تعدادی از شاهان را که در نوشته هاى قدیمی از آنها نام برده شده است معرفی می نماید. قدیمیترین سکه هاى شاهزادگان پارس در حدود اواخر قرن سوم پ.م شروع گردیده است و تا 210 میلادی حدود سی نفر از شاهان در این منطقه فرمانروایى داشتند. سکه هاى اولین فرمانروایان با نقش تصویر شاه است که کلاه پارسی مخصوص هخامنشیان رابرسردارند. در پشت سکه آتشکده قرار دارد و در یک طرف درفش و در طرف دیگر شاه پارس که ریاست مذهبی را دارد و در حال نیایش در مقابل آتش گاه ایستاده است . نقش سکه هاى پارس از زمان فرادات دوم (133-88 پ.م.) تحت تأثیر سکه هاى اشکانی قرار گرفت نوشته سکه هاى پارسی در دوره ضرب سکه هاى ساسانی از سال تاجگذاری اردشیراول (224 میلادی) آغازشد و در سال (652 میلادی) پایان یافته که سال سقوط این سلسله است . در این مدت شاهان متعددی سلطنت کردند ، بعضی از آنها چند ماهی بیشتر سلطنت نکردند و برخی مثل خسرو انوشیروان نزدیک به نیم قرن سلطنت و سکه هاى متنوعی نیز ضرب نمودند، با توجه به سکه های پادشاهان مختلف میتوان به بسیاری از وقایع و آداب و رسوم آنها آشنایى پیدا کرد و از آن جمله است سیمای شاهان انواع تاجها ، تزیینات لباس ، آرایش مو و چهره ، خط و تحول آن القاب شاهان ، قدرت زمان سلطنت آنها و همچنین نام مراکزی که در آنجا ضرابخانه داشته اند از زمان سلطنت بهرام منجم (391.420 میلادی) نام شهرها برروى سکه ها ضرب گردید. سکه هاى ساسانی دارای انواع تاجها ، آرایش مو و چهره و جواهرات گرانبها بر روى تاجها مى باشند. بر پشت سکه ها معمولا ً نقش آتشدان با شعله هاى فروزان وجود دارد و در اطراف آن دو نکهبان که شاه یا ولیعهد یا دو تن از شاهزادگان میباشند ، منقوش است. ولی بر پشت بعضی از سکه هاى طلا تصویر ملکه یا آلهه قرار دارد که از دور سر وى نوری ساطع است. نوشته هاى روى سکه بخط پهلوی ساسانی و نام القاب شهریاران ساسانی است. سکه هاى جالب توجه این دوره سکه هاى اردشیر اول ، شاپوراول ، هرمزدوم ، بهرام دوم با ملکه و ولیعهد و ملکه پوراندوخت را میتوان نام برد. روى سکه هاى ملکه پوراندوخت ، تصویر ملکه با مو هاى بلند مجعد که بر آنها گلهایى از جواهر پوشانده شده و تاج جواهر نشانى بسر دارد ، نقش شده است. سکه هاى بهرام دوم و ملکه او که براى اولین بار در این دوره نقش ملکه برروى سکه ظاهر می شود دارای دو نوع تاج میباشد، یکی مدور دور تا دور تاج ، جواهر نشان بوده است و دیگر تاج بلندی است که سرکرازى در تمامی تاج قرارگرفته است و در حاشیه آن جواهرات بکار رفته است .سکه هاى طلاى خسرو انوشیروان اکثراً بصورت تمام رخ نقش شده است .در دوره شاهنشاهى ساسانی ، وسعت مملکت از شمال به جیحون ودریاى خزر،ازمشرق به سندوپنجاب ،از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس و از مغرب به سوریه و عربستان رسیده بود. از جمله شهرهاى مهم دوره ساسانى که در آنها سکه ضرب شده است میتوان (اردشیرخوره) در فیروزآباد کنونى در فارس ، (وه اردشیر) نزدیک تیسفون ، (رام هرمز اردشیر) در خوزستان ، (ریو اردشیر) در ارجان فارس ،(نیشابور در خراسان ،گندى شاپور) درخوزستان ،(وه قباد) نزدیک تیسفون ، (ابر قباد) درخوزستان و (وه قباد) در تیسفون را نام برد. نحوه ضرب سکه بدین ترتیب بود که قطعاتى از فلز طلا، نقره یا مس را با وزن معین دربین هر دو روى سکه قرارداده و با چکش ، ضربه اى محکم وکنترل شده برآن وارد می کردند تا فلز مورد نظر تبدیل به سکه شود. سر سکه (نوعی قالب) از دو قسمت جدا ، از جنس فلزی محکم که معمولاً مس یا پولاد بود تهیه میشد. نقوش و نوشته هاى مورد نظر را به طور معکوس بر آن حک می کردند . معمولاً تمامی شهرها و مراکز مهم ،دارای ضرابخانه بودند و گاهی به واسطه پیروزیها و جشنهاى مختلف سکه هایى با عنوان مدال و یادبود ضرب میشد.

سکه بهرام دوم ساسانی به همراه ملکه پوراندخت و ولیعهد

سکه بهرام دوم ساسانی به همراه ملکه و ولیعهد

پس از شاهنشاهى ساسانى و کشته شدن یزد گرد سوم در مرو ( 625 میلادی ) فرمانروایان عرب ، سکه هایى مشابه سکه هاى ساسانى ضرب کردند. این سکه ها در حقیقت اولین سکه هاى اسلامی بشمار میرود. حکمرانان مسلمان تصاویر خود را بر روى مسکوکات نقش نکردند بلکه تصاویر پادشاهان ساسانی را همانگونه که بود بر روى سکه گذاشتند. خلفای راشدین نیز اسامی پادشاهان ساسانی را بر روى سکه هاى عرب  ساسانى ضرب نمودند این نوع سکه ها بیشتر با تصویر خسرو دوم ساسانى و نام فرمانروایان صدر اسلام و با خط پهلوی و گاه کوفى در متن سکه و نام ضرابخانه و تاریخ ضرب و نیز سال یزدگردى یا هجرى، درپشت سکه به خط پهلوى ضرب شد. و یکی از کلمات (بسم آله) (بسم آله ربی) (محمد رسول آله ) و کلماتى از این قیبل را درکنار سکه اضافه مى نمودند. این سکه ها را سکه هاى عرب ساسانى مى نامند. جنس اغلب این سکه ها از نقره (درهم ) و گاهى مس (فلس) بوده است . اولین بار درهم اسلامى به امرعمربن آلخطاب در سال هشتم خلافتش درسال 20هـ.ق ضرب کردید. برروى سکه صورت شاه ساسانى و کلمات بسم آله و بسم آله ربی با خط کوفى و اسم پادشاه ساسانى با حروف پهلوى بر پشت سکه دیده میشود. این کار تا زمان حکومت بنى امیه و بعد از آن ادامه داشت .

ضرب درهم هاى عرب ساسانى ، در عهد خلفاى راشدین و اوایل دولت بنى امیه یعنى تا زمان عبدالملک بن مروان در سال 79هـ.ق ادامه داشت . بعد از این تاریخ سکه هاى اسلامى بدون تصویر ، جایگزین آن شد . اولین سکه طلا(دینار) بدون تصویردرسال 77هـ.ق دردوره عبدالملک بن مروان خلیفه اموى ضرب شد و ازسال 79هـ .ق سکه هاى نقره به صورت رسمى ضرب شد و از آن پس ضرب سکه به سبک عرب ساسانى منسوخ گردید. با وجود رواج سکه هاى اسلامى خطى بدون تصویر، از نیمه دوم قرن اول هجرى ، سکه هایى به سبک ساسانى با تصویر تا قرن دوم هجرى در طبرستان ضرب میشد. این سکه ها را که کوچکتر از سکه هاى عرب ساسانى بودند سکه هاى طبرستان مى نامند. سکه هاى حکام عرب طبرستان نیزشبیه سکه هاى اسپهبدان بوده با این فرق که نام هر یک از آنها به خط کوفى و نام طبرستان و سال ضرب در پشت سکه به خط پهلوى بوده است. اسپهبدان طبرستان ازخاندان ساسانى بودند و در طبرستان فرمانروایى مستقلى را تأسیس نمودند و تاریخ مخصوصى را که به سال طبرى معروف است برگزیدند. همانگونه که اشاره گردید اولین سکه هاى خطى اموى از جنس طلا در زمان عبدالمک بن مروان ضرب و جایگزین درهم هاى عرب ساسانى شد. در زمان خلافت بنى امیه ، نام خلیفه روى سکه ها دیده نمیشود و تنها تاریخ و محل ضرب سکه ، بر روى سکه هاى نقره و تاریخ ضرب در طرف دیگر و سوره مبارکه الاخلاص را بدون کلمه(قل) به شکل (الله احد الله صمد لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواًاحد) ضرب می کردند .

نمونه ای از سکه عرب ساسانی که در دوره ی حکومت عراب بر ایران ضرب میشده است

نمونه ای از سکه عرب ساسانی که در دوره ی حکومت عراب بر ایران ضرب میشده است

از سال 127هـ .ق که قیام ضد اموى به رهبرى ابومسلم خراسانى قوت گرفت تا انقراض امویان درسال 132هـ.ق وروى کارآمدن سفاح اولین خلیفه عباسى ، سکه هاى ویژه اى با مفاهیم سیاسى امویان ضرب گردید که بنام ابومسلم شناخته میشود. این سکه ها مانند سکه هاى امویان بدون نام خلیفه ، در ایالات جبال در خراسان و خوزستان و فارس ضرب میشد. نام ابومسلم خراسانى بر روى هیچیک از سکه هاى نقره نیامده است ولى بر روى سکه هاى مسى بین سال هاى 127تا 132 نام ابومسلم دیده میشود. سوره مبارکه 112 قرآن کریم و بر روى سکه و درحاشیه پشت سکه قسمتى ازآیه 33 سوره توبه (محمد رسول آلله ارسله بآلهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله و لوکره المشرکون) نقش گردیده است . در منابع مختلف از ضرابخانه هاى در بسیاری نام برده شده است که سکه هاى اموى در آنجا ضرب می شده اند اما از این ضرابخانه ها بجز دمشق ، افریقیه و اندلس بقیه در عراق و ایران بوده اند و نکته جالب توجه این است که این شهرها اکثراً همان شهرهایى بوده اند که سکه هاى عرب ساسانى در آنها ضرب میشده است .حکومت خلفاى عباسى از سال 132هـ . ق شروع شد و تا سال 656هـ.ق ادامه یافت در سکه های عباسى حاشیه سکه مثل سکه اموى است ولى دیگر سوره 112 قرآن کریم را بر پشت سکه نیاورده و عبارت (محمد رسول آلله ) جاى آن را میگیرد. با گذشت زمان سکه هاى عباسى تکامل پیدا کرده و در حاشیه سکه ها آیه 3 و 4 سوره روم نوشته شد(لله آلامرمن قبل و من بعد و یومئذ یغمه آلمومنون سکه بنصرآله ).

سکه هارون الرشید دوره عباسیان

سکه هارون الرشید عباسی

اوایل قرن سوم هجرى ظهور حکومتهاى نیمه مستقل در ایران مثل طاهریان و صفاریان را مشاهده مى کنیم که داراى سکه هاى بسیار دولت جالب و با ارزش هستند. طاهربن حسین سردارنامى مأمون و سرسلسله ادامه طاهریان که بعدها به ذوآلیمینین شهرت یافت و بر روى سکه ها لقب او دیده میشود. سلسله دیگر که از سیستان بود ، صفاریان و مؤسس دوره آن یعقوب لیث میباشد. بر روى سکه هاى نقره این دوره کلماتى مثل النصر،الظفر،الیمن و السعاده نقر شده است که نظیر این کلمات روى سفالهاى لعابدار ایران بچشم میخورد. یکی ازسلسله هاى بزرگ که در قرون سوم و چهارم هجرى بر نواحى قرن وسیعى از ایران حکومت میکردند سامانیان بودند که قلمروشان از مرزهاى هند در مشرق تا مرکز فلات ایران در مغرب امتداد پیدا میکرد. بیشتر گنجینه هاى بزرگ نقره که از روسیه ، لهستان ، اسکاندیناوى از زیر خاک در آورده اند، مربوط به سکه هاى نقره ساسانى بوده است . اکثرسکه هاى این دوره دراندازه قراردادى و رسمى میباشد ولى تعدادى از آنها با اندازه هاى بزرگ تر (قطر8/4سانتیمتر) درناحیه هندوکش ضرب شده است . بیشتر سکه هاى سامانی درخراسان و نواحى شرقى ضرب شده ولى تعداد معدودى هم در نواحى غرپی به ضرب رسیده اند.

آل بویه نیزبه اندازه سامانیان سکه ضرب نموده اند. سکه هاى این دوره براى محققین تاریخى منابع اطلاعاتى بسیار باارزشى است زیرا روى سکه هاى آنها القاب و اسامى زیادى از شاهزادگان آل بویه و ارتباطات شاخه هاى متعدد با یکدیگر و دست نشاندگان مختلفى که آنها را به رسمیت مى شناختند و همچنین از وسعت قلمرو آنها اطلاعات با ارزشى بدست مى آید. قدرت امراى آل بویه بحدى بود که به تعویض له خلفا اقدام مى نمودند. ولى به لحاظ مذهبی، احترام خلفا را محفوظ میداشتند و نام آنها را برروى سکه ها میاورند. در قرن چهارم هـ .م براى اولین بار پس از حکومت ساسانى، بر روى سکه هاى آل بویه لقب شاهنشاه نیز بچشم میخورد سوره مبارکه قرآن کریم که در حاشیه آن سکه هاى عباسى زده میشد بر روى سکه هاى سامانى و آل بویه و غزنوى نیز ضرب میگردید. در روى سکه هاى اسلامى ایران تا زمان سلاجقه ، صورت انسان یا _ حیوان دیده نمیشود. تصاویر سکه تا آن دوران فقط شمشیر و گاهى هلال و ستاره بود. ولى بر روى سکه هاى سلاجقه روم ، تصاویر شیر و خورشید و بر روى سکه هاى طغرل سلجوقى ، گنبد و گلدسته دیده میشود. ایلخانان بزرگ به نقر (قاآن الاعظم و قاآن العادل و ایلخان المعظم ) در اول و آخر اسم خود اکتفا میکردند اما ایلخانان ایران به تدریج کلمه شاهنشاه اسلام و سلطان همانند شاهان ایران به کار بردند. آنها گاهى اسم خود را به خط و زبان اویغورى هم بر روى سکه و هاى نقره میگردند. بر روى سکه هاى غازان، اسم غازان محمود به خط کوفى واویغورى وچینى نقر شده است. به طورکلى در طول شش قرن تزئینات روى سکه هاى عرب ساسانى ، اموى و عباسى، شاهان ایران و سلاطین ترک تا دوره مغول به صورت خط به شیوه کوفى قدیم و بدون نقطه واغلب شکسته زاویه دار منقور میشد. در این دوره فقط در روى سکه هاى مسى اتابکان و خوارزمشاهیان به لحاظ شیوه خطاطى، مختصر تغییرى محسوس است .

سکه یعقوب ابن احمد دوره سامانیان

سکه یعقوب ابن احمد سامانی

از حمله مغول به بعد به تدریج خط کوفى از حالت کوفى شکسته به نسخ و نستعلیق در زمان صفویه تغییر یافت و در واقع تغییرات خط روى سکه ، خیلى کندتر از کتابت انجام پذیرفت. تصاویر حیوانات مختلف روى فلوس هاى مسی تصویر است . نقش شیر و خورشید به سکه با گذشت زمان دچار تحولات زیادى شد. طغراهای مختلفى از شاهان مغول و ترکمانها متداول شد که خوانا ترین آن را بر روى سکه هاى ناصرالدین شاه میتوان دید. گرچه سکه هاى مهم دوره هاى مختلف خصوصاً بدلیل زنگ زدگى و پوسیدگى جلب نظر نمیکند اما از نظر تاریخى داراى اهمیت زیادى میباشند. طى قرون اولیه هجرى بیشتر شهرها داراى ضرب سکه، بخصوص سکه هاب مسین بودند و اغلب بر این سکه ها اسامى شهرها یا حاکم هائى نوشته شده است که شاید گاهى نامشان در تاریخ ثبت نشده باشد. حفاریهاى علمى مناطق باستانى باعث شده است که تعداد زیادى از این سکه ها به دست آید و مجموعه با ارزشى از سکه هاى مسی در موزه ملى ایران وجود دارد. ضرابخانه ، یکی از ارکان مهم سازمان مالی در زمان صفوی بود که تحت نظر معیرالممالک اداره می شد. عزل و نصب حکامان و زرکشان و رئیس ضرابخانه به عهده وی بود. سکه های شاهان صفوی متنوع بود آنان نسبت به نوشته های روی سکه توجه خاصی داشتند. بر سکه ها نام و القاب شاهان صفوی به صورت ساده و یا به شعر آمده است. تاریخ و محل ضرب سکه و نیز اسامی دوازده امام یا چندین تن از ائمه روی سکه های صفوی منقور است. سکه های این دوره بیشتر از طلا و نقره و مس بود و در داد و ستدها، بیشتر از سکه های مسی و نقره ای استفاده می شد. سکه طلا نیز در دسترس مردم بود و معمولا در جشنها و تاجگذاریها و اعیاد از آنها استفاده می شد. واحد پول این دوره تومان لغتی مغولی به معنی ده هزار است. سکه طلا را اشرفی و سکه نقره را بیستی ، محمدی، شاهی، عباسی، پنج عباسی و لاری می گفتند. سکه های مسی را غازی یا غاری بکی می گفتند که 10/1 شاهی بود. بر روی فلوس ها نقوش مختلف حیوانات و پرندگان نقر است.

سکه سلطان حسین صفوی

سکه سلطان حسین صفوی

بر روی سکه های نادر شاه افشار (1160-1148 هـ.ق) کلمه السطان نادر یا یک بیت شعر دیده می شود. او به سال 148 هـ.ق. در دشت مغان تاجگذاری کرد و به یادگار این جشن سکه هایی با نوشته الخیر فی ماوقع ضرب شد. به لحاظ حروف ابجد تاریخی که از آن به دست می آید، تاریخ جلوس سلطنت نادر شاه است.

کریم خان زند
 (1193-1163 هـ.ق) در طول 30 سال حکومت ، خود را شاه و سلطان نخواند و عنوان وکیل الرعایا را بر خود نهاد. بر روی سکه های او نام وی بصورت بسیار ساده به صورت کریم و نام محل ضرب نوشته شد. و بر پشت سکه یک بیت شعر آمده است سکه های طلای او را کریمخانی می نامند.


در زمان قاجاریه سکه های متعدد ضرب شهرهای مختلف موجود است. نوشته بر روی بعضی از سکه ها مثل سکه آقا محمدخان بسیار ساده می باشد. در این سکه ها فقط نام وی به صورت یا محمد بر بآلای اسامی شهرهایی که سکه در آن ضرب می شده است ، قرار دارد و بر پشت سکه یک بیت شعر نوشته شده است. از اواسط دوره صفویه به شهرها با توجه به موقعیت سیاسی جغرافیایی و مذهبی آنها عناوینی داده شد. این عناوین بر روی اغلب سکه های این دوره دیده می شود. در سکه های افشا ریه و زندیه و قاجاریه نیز این عناوین به کار رفته است.سکه های خطی و بدون تصویر تا زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار معمول بود . در زمان ناصرالدین شاه علاوه بر سکه های چکشی خطی سکه های چکشی با تصویر نیز ضر گردیده است. در سال 1295 هـ.ق. در دوره ناصر الدین شاه دارالضرب های ولایات منحل گردید و ضرابخانه در پایتخت تهران دایر شد، عناوین از روی سکه ها حذف گشت. عناوین مذکور بدین شرح اند: دارلسلطنه اصفهان دارالمرز رشت، دارالعباده یزد، دارالسعاده زنجان، دارآلمومنین کاشان دارآلامان کرمان ، دارالسلطنه تبریز و دارالعلم شیراز. امیرنظام گروسی که در سال 1283 هجری قمری سفیر ایران در پاریس بود، یک دستگاه ماشین آلات ضرب سکه خرید و به ایران فرستاد. ماشین مزبور، به علت نبودن وسایل حمل و نقل سال ها در بندر انزلی در انبار کالا باقی ماند و سرانجام در سال 1294 هجری کارخانه ضرب سکه و قالب گیری در تهران دایر گردید. از آنجائیکه محمد ابراهیم امین السلطان رئیس ضرابخانه بود، سکه های جدید نقره به (قران امین السطان) معروف شد. اداره امور ضرابخانه از سال 1300 هجری به حاجی محمد حسین اصفهانی واگذار گردید و وی با عنوان (امین دارالضرب) اداره ضرابخانه را برعهده گرفت.
فکر ایجاد چنین ضرابخانه، سالها قبل از این تاریخ، یعنی به سال 1222 هجری قمری در زمان ولیعهدی عباس میرزا نایب السلطنه در تبریز مورد توجه بوده و اقدام به تهیه سکه های رسمی یا چرخی گردیده ولی به علت گرانی هزینه در حدود ۲۰۰ قطعه سکه سیمین تهیه و ضرابخانه تعطیل شد. دوره سلطنت ناصرالدین شاه تا انقراض قاجاریه سکه های زرین به شکل بیست و پنج تومانی، ده تومانی، پنج تومانی، دو تومانی، یک تومانی، یک اشرفی ،دو اشرفی، پنج اشرفی، پنج هزاری، دوهزاری و سکه های سیمین به شکل پنج هزار دیناری، دو هزار دیناری، یکهزار دیناری،پانصد دیناری، پنج قرانی، دو قرانی ویکقرانی، ده شاهی و شاهی . سکه های مسین و نیکل هم به صورت دویست دیناری، صد دیناری، پنجاه دیناری بیست و پنج دیناری و دوازده دیناری بوده اند. 

سکه ناصرالدین شاه قاجار

سکه ده تومان ناصرالدین شاه قاجار از نخستین سکه های ضرب ماشینی

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 320
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : شنبه 17 آذر 1397
نظرات

ابتدا نگاهی به قلمرو امپراطوری پارس(هخامنشیان) بیندازیم:

هخامنشیان (۳۳۰ - ۵۵۰ پیش از میلاد) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است.

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ برایشتوویگوواپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذارشاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراطوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به شمار میرفت.

پيكرسازي و برجسته كاري

در دوره هخامنشي با آثار معتبري روبرو هستيم كه در پاسارگاد، تخت جمشيد و شوش قرار دارند و ما فقط به بررسي آثاري كه از تخت جمشيد بدست آمده اكتفا مي كنيم.

 نام اصلي تخت جمشيد پارسه بوده است.
نيز ثابت شده اين امكان جنبه اي مقدس براي هخامنشيان داشته است. آثاري كه از تخت جمشيد باقيمانده بيشتر شامل نقوش برجسته است. اين نقش برجسته ها بر ديواره قاعده هاي مختلف كشيده شده اند. بهترين و سالمترين نقشها متعلق به تالار آپادانا است.

آنچه كه در تمام تخت جمشيد جلب نظر مي كند، رعايت كامل تقارن است اگر در تعداد ستونهاي هر تالار دقت كنيم ، عددي زوج مي يابيم اگر به نقش روي ديوارها خوب نگاه كنيم، در تمام آنها رعايت تقارن را مي بينيم.

 برجسته کاری در هنر هخامنشی

 

دولت هخاممنشي بر اكثر دولت هاي همجوار خود تسلط كامل يافت و همين امر باعث استفاده از تمدن و حضور مردم آن دولت ها گرديد. اگر در نقش برجسته ها خوب دقت كنيم. مي بينيم كه چقدر با آثار مصرباستان شبيه هستند . بدنها از روبرو و صورت و پاها از نيمرخند و يا مثلاً گاو بالداري كه در مدخل تالار روي تخت جمشيد قرار دارد، كاملاً شبيه آثار آشوريان است.

 عده اي بر اين گمارند كه اين نقشها جنبه نمادين (سمبليك) و افسانه اي داشته اند، اين عقيده با ارائه شكل سر ستونها بيشتر قابل قبول مي گردد. در سر ستونها از سه حيوان خاص استفاده شده است. و اين سه شكل بارها در تخت جمشيد ديده مي شود. گاه به صورت منفرد و گاه به شكل در هم آميخته.

 

در تخت جمشيد نقش برجسته اي وجود دارد كه در ميان ساير نقش برجسته ها منحصر به فرد است. اين نقش برجسته تنها نقشي است كه يك رويداد را روايت مي كند در حالي كه اكثر نقوش ديگران اين جنبه روايتگري را ندارند. نقشهايي كه گوياي اتفاقها هستند روايتگر مي خواهيم.

 

نقش برجسته ديگري هم در بيستون وجود دارد كه از همين خاصيت برخوردار است. اين دو نقش برجسته تنها آثار هخامنشي هستند كه از خاصيت روايتگري برخوردارند و اگر يك قياس تصويري بين نقش برجسته هاي آشوري و هخامنشي به عمل آوريم. اين نكته واضحتر مي گردد. به اين معني كه در آثار آشوري شاهد اتفاقها ، جنگها وقتي زندگي مردم آشور هستيم . اما در آثار هخامنشي شاهد اين رويدادها نيستيم.

 

 

در نقش برجسته ها و فضاي مطرح در تخت جمشيد نكته قابل توجه در تأكيد بر عظمت نمايي است. اگر به تصاويري كه شامل طرح بازسازي شده ي تخت جمشيد است بنگريم، اين ويژگي كاملاً قابل درك است. حتي ارتفاع واقعي ستونها و خود صفحه تخت جمشيد نسبت به اشل انساني جنبه عظمت جويي را به خوبي القا مي كند.

آثار ديگري كه از تخت جمشيد بدست آمده شامل چند پيكر، از جمله يك شير، سر يكي از بزرگان هخامنشي و همچنين مجسمه داريوش اول كه بالاتنه آن بدست نيامده است در مجسمه داريوش اول تأثير سبك هنري مصر باستان به خوبي آشكار است.

 

اين مجسمه ها دقيقاً بر اساس مجسمه هاي مصري ساخته شده و يك مقايسه تصويري اين نكته را بهتر روشن مي سازد.

 

 

 كاشيكاري

در عهد هخامنشي كاشي هايي لعابدار از شوش و تخت جمشيد بدست آمده كه بسيار ظريف و زيبا تهيه شده اند.آثار شوش در زمان هخامنشي با همان شيوه هنر كاشي كاري بين النهرين تهيه شده است. اين خود دليل ديگري است بر تأثير هنر بين النهرين بر هنر هخامنشيان.

 فلزكاري

آثار وزين دوره هخامنشي چندان زياد نيست ولي آنچه بدست آمده از ساختي بسيار ظريف برخودار است . نكته قابل توجه در آنها، شباهتشان با نقوش برجسته ي تخت جمشيد است.

 

وصيت نامه كوروش كبير

فرزندان من، دوستان من! من اكنون به پايان زندگی نزديك گشته ام. من آن را با نشانه های آشكار دريافته ام.
وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپنداريد و كام من اين است كه اين احساس در کردار و رفتار شما نمايانگر باشد، زيرا من به هنگام كودكی، جوانی و پيری بخت-يار بوده ام. هميشه نيروی من افزون گشته است، آن چنان كه هم امروز نيز احساس نمی كنم كه از هنگام جوانی ناتوان ترم
.


من دوستان را به خاطر نيكويی های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان بردار خويش ديده ام
.

زادگاه من بخش كوچكی از آسيا بود. من آنرا اكنون سربلند و بلندپايه باز می گذارم. اما از آنجا كه از شكست در هراس بودم ، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پيروزی های بزرگ خود ، پا از اعتدال بيرون ننهادم. در اين هنگام كه به سرای ديگر می گذرم، شما و ميهنم را خوشبخت می بينم و از اين رو می خواهم كه آيندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چيزی است شبيه به خواب . در مرگ است كه روح انسان به ابديت می پيوندد و چون از قيد و علايق آزاد می گردد به آتيه تسلط پيدا می كند و هميشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنين بود كه من انديشيدم به آنچه كه گفتم عمل كنيد و بدانيد كه من هميشه ناظر شما خواهم بود ، اما اگر اين چنين نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسيد كه در بقای او هيچ ترديدی نيست و پيوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.

 

بايد آشكارا جانشين خود را اعلام كنم تا پس از من پريشانی و نابسامانی روی ندهد.
من شما هر دو فرزندانم را يكسان دوست می دارم ولی فرزند بزرگترم كه آزموده*تر است كشور را سامان خواهد داد.

فرزندانم! من شما را از كودكی چنان پرورده*ام كه پيران را آزرم داريد و كوشش كنيد تا جوان تران از شما آزرم بدارند.
تو كمبوجيه، مپندار كه عصای زرين پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان يک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن تری هستند

همواره حامی كيش يزدان پرستی باش، اما هيچ قومی را مجبور نكن كه از كيش تو پيروی نمايد و پيوسته و هميشه به خاطر داشته باش كه هر كسی بايد آزاد باشد تا از هر كيشی كه ميل دارد پيروی كند .

هر كس بايد برای خويشتن دوستان يك دل فراهم آورد و اين دوستان را جز به نيكوكاری به دست نتوان آورد.
از كژی و ناروايی بترسيد .اگر اعمال شما پاك و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد يافت ، ولی اگر ظلم و ستم روا داريد و در اجرای عدالت تسامح ورزيد ، ديری نمی انجامد كه ارزش شما در نظر ديگران از بين خواهد رفت و خوار و ذليل و زبون خواهيد شد . من عمر خود را در ياری به مردم سپری كردم . نيكی به ديگران در من خوشدلی و آسايش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برايم لذت بخش تر بود.

به نام خدا و نياکان درگذشته ی ما، ای فرزندان اگر می خواهيد مرا شاد كنيد نسبت به يكديگر آزرم بداريد.
پيكر بی جان مرا هنگامی كه ديگر در اين گيتی نيستم در ميان سيم و زر مگذاريد و هر چه زودتر آن را به خاك باز دهيد. چه بهتر از اين كه انسان به خاك كه اين همه چيزهای نغز و زيبا می پرورد آميخته گردد.
من همواره مردم را دوست داشته ام و اكنون نيز شادمان خواهم بود كه با خاكی كه به مردمان نعمت می بخشد آميخته گردم.

هم اكنون درمی يابم که جان از پيكرم می گسلد ... اگر از ميان شما كسی می خواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزديك شود و هنگامی كه روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را موميایی نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مثل ايران دفن شود.
از همه پارسيان و هم پيمانان بخواهيد تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اينكه ديگر از هيچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گويند.

به واپسين پند من گوش فرا داريد. اگر می خواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد، به دوستان خود نيكی كنيد

 

کاخ تچر در تخت جمشید، کاخ اختصاصی داریوش

آرامگاه کورش بزرگ در ایران

آرامگاه کمبوجیه پدر کورش بزرگ در پاسارگاد

آرام‌گاه خشایارشاه

کعبه زرتشت

گارد جاوید هخامنشی در رژه تاریخ مقابل تخت جمشید

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

منشور كوروش

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

سكه هخامنشي

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

انگشتر كوروش در موزه روسيه

تصویر مرتبط

بشقاب نوازندگان

تصویر مرتبط

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

نتیجه تصویری برای آثار دوران هخامنشيان

مفرغ لرستان موزه لوور پاريس

Tachar Persepolis Iran.JPG

 

 

 

هنر پست مدرن

سلام بسیاری از همکاران و هنرجویان، ازمن درباره پست مدرنیسم سوال می کنند. این مساله باعث شد مختصر مطلبی در این باره برای علاقمندان بگذارم. امیدوارم استفاده کنید.

 

شش پرسش اساسی درباره هنر پست مدرن

J-POLLOCK-NUMBER-3-1949.jpg

چکیده : هر آنچه در تاریخ مدنیت غرب از قرن چهارم میلادی به بعد رخ داده با بحث مدرنیسم مرتبط است. این مسئله صحبت کردن درباره جهان مدرن و ریشه هایش را مشکل می سازد و عصر جدیدی که از پی این جهان آمده نیز عملا حتی مبهم تر است .

از همین رو بحث های تازه پست مدرنیستی هم بیشتر تکرار نظریات مدرنیسم هنری است . ولی ، واقعا چرا نمی توان این موضوع را به یک نقطه پایان قطعی رساند ؟ پست مدرنیست ها به عقل حمله می کردند و آن را عامل اکثر فجایع بشری می دانستند . اما بعد از پایان جنگ سرد و تغییر شرایط جهانی و به طبع آن زندگی روزمره ، تمام آن مبارزه طلبی ها جای خود را به ایدئولوژی های نرم و متکی بر نوع دوستی دادند . از این رو مهمترین موضوعاتی که در پست مدرنیسم مطرح گردید تاکید بر فرد و حقوق فردی شد . هنرمندان پست مدرن با آثارشان برای انتقال مفاهیم گاه پیچیده برای مسایل انسانی استفاده می کنند ؛ و این ها را می توان در آثار هنری این دست از هنرمندان شاهد بود .
آنها در سبک هنری خود از دو عامل میل و غریزه استفاده می کنند و در این میان البته نباید به میل و غریزه به عنوان معیار سنجش حقیقت نگاه کرد ، بلکه اصل مهم تنها تفاسیر هستند . در نتیجه هر کدام از ما در فرهنگ و سنت خودمان ، که سازنده ذات ما است باقی می مانیم .
و این گونه است که مخاطبان این نوع از هنر عقیده دارند که پست مدرنیسم جنبه های مهم دنیای امروزین را اگر چه راز آلود اما صادقانه تصویر می کند .

مقدمه

" شونبرگ "1 می گوید لازم نیست که از هنر نو سخن بگوییم : اگر هنر است ، پس نو است .
جهان هنر که همچنان با ملاک نو بودن به پویش خود ادامه می دهد ، دهه 1980 را با اعلام یک رنسانس آغاز می کند ؛ یعنی با هنر مدرن ، اصطلاح" پست مدرنیسم"2 در ابتدا در نقد هنر معماری به کار برده می شود که طی آن ، پایان جنبش خاصی در معماری اعلام می گردد ، جنبشی به نام " سبک بین المللی " که در دهه 1920 پا گرفت و بانیان اصلی آن ، " لوکوربوزیه "3 ، " والتر گروپیوس " 4 و " میس وان درروهه "5 بودند . پست مدرنیسم در نقد هنرهای تجسمی به نفی تمام و کمال مدرنیسم پرداخته است ، پست مدرنیسم ، البته برای جایگزینی ارزش هایی که ویران کرده هیچ راه حل جدیدی ارایه نمی کند . در عوض کثرت گرایی6 را با نام چند فرهنگی عرضه می کند . پست مدرنیسم تمامی نشانه های یک " آوانگارد " 7 خود انگیخته را داراست ، گر چه خود قویا این سان رابطه ای را انکار می کند .

هر آنچه می بینیم یا دیده ایم
تنها رویایی درون رویاست 8

…………………………………………………

1- هنر پست مدرن چیست ؟
2- هدف هنر پست مدرن چیست ؟

تحلیل :
جهان مدرن همواره در جستجوی کشف ماهیت و منشا خود بوده و در این مسیر هر یک از نظریه ها رفته رفته عقب تر و عقب تر رفتند ؛ برخی نقطه شروع را انقلاب صنعتی گرفتند ، بعد نوبت به عصر روشنگری قرن هجده و سپس دوره اصلاح دینی و رنسانس رسید و اخیرا نظریاتی مطرح شده که در قرن چهارم میلادی و در آثار " سنت آگوستین "9 دنبال ریشه های مدرنیسم می گردند و به یک معنی می شود گفت که در واقع هر چیزی که در تاریخ مدنیت غربی از آن زمان تا به حال رخ داده ، ارتباطی با بحث مدرنیسم دارد . صحبت کردن از مدرنیسم به یک معنی ، مترادف صحبت کردن از همه چیز است و به همین علت هم انگشت گذاشتن بر ماهیت جهان مدرن و مشخص کردن آن دشوار است .
با پرداختن به محتوای نظریات آن دسته از پست مدرنیستها که واقعا از پایان یک عصر سخن می گویند و این نکته را مطرح می کنند که دوره ای تمام و عصر جدیدی شروع شده ، ممکن است این سوال پیش آید که، مشخصات این عصر جدید چیست و چگونه می توان به محتوا و ذاتش پی برد ، اما عملا می بینیم که باز بحث در ابهام فرو می رود و تکه پاره هایی از خود مدرنیسم تکرار می شود . نهایتا می توان گفت که بحث در مورد پایان مدرنیسم و پست مدرنیسم تبدیل می شود به انتظاری بی پایان برای پایان ؛ نوعی انتظار کشدار برای این که این مدرنیسم به سرانجام برسد . از این نظر بحث های جدید پست مدرنیستی هم مثل بسیاری موارد دیگر تکرار نظریات مدرنیسم هنری است . مسئله تمام ناپذیر بودن و این که واقعا نمی شود موضوع را به یک نقطه نهایی قطعی و پایان کشاند ، یکی از مضامین عمده مدرنیسم هنری است ؛ رمان های ناتمام " فرانتس کافکا "10 بسیاری از رمان های مدرنی که در واقع پایان آنها به آغازشان برمی گردد و مهمتر از همه کارهای " ساموئل بکت "11 که عملا مضمون اصلیشان گفتگویی بی وقفه درباره سکوت یا انتظاری بی پایان برای پایان و مرگی است که هرگز فرا نمی رسد . در نتیجه مسئله مدرنیسم ، ماهیتش ، شروعش و پایانش همه در همین ابهام تکرار و انتظار بی پایان برای پایان فرو می رود .
انسان پست مدرن مثل ابرمرد " نیچه " 12 کسی است که افسانه می سراید و آگاهانه به این افسانه سرایی ادامه می دهد و احتیاجی هم ندارد که باز هم این افسانه ها را در پس مفاهیمی مثل واقعیت و عینیت پنهان کند .
حمله پست مدرنیستها به عقل به منزل منشا شر برای نسل جدید کاملا قابل درک است و آنها به راحتی می پذیرند که بدبختی عصر ما از جنگ و قحطی و فاجعه گرفته تا از بین رفتن احساسات و عواطف ، بحران های اجتماعی و تضادهای مختلف ، همگی نتیجه عقل و فرهنگ عقلانی است که مدرنیسم سعی داشت آن را به صورتی مطلق گرا بر کل جهان تحمیل کند .
ایدئولوژی پست مدرن با پایان جنگ سرد ، رفع خطر جنگ اتمی ، رفاه نسبی اقتصادی ، پایان هرگونه آرمانگرایی و به تبع آن هر گونه تعصب و مطلق گرایی مرتبط است و همچنین با زیبا شناسانه کردن زندگی روزمره و محلی فکر کردن ، آن ایده های قدیمی ابتدای قرن بیستم درباره تغییر جهان کنار گذاشته می شوند و در مقابل نوعی جهان بینی کاملا غیر تراژیک که به زندگی و جهان به صورتی نرم و لطیف نگاه می کند ، گسترش می یابد . آن مبارزه طلبیها و نیز چالش های سیاسی و نظری ، آن انقلاب هایی که قرار بود کل جهان را تغییر دهند و آرمانها را تحقق بخشند ، دیگر مطرح نیست و چون خطر جنگ هم عملا رفع شده است ، حالا همه دقیقا می توانند به نوعی به همین زندگی روزمره اکتفا کنند .
" ژان بودریار "13 یکی از متفکران پست مدرن می گوید :" ایدئولوژی های تازه همگی نرم و ظریف هستند و بیشتر بر محبت و انسان دوستی و پرهیز از خود پرستی تاکید می کنند . مسایل اصلی مورد نظر این ایدئولوژی ها عبارتند از حقوق بشر ، حمایت از مخالفان سیاسی ، ضدیت با نژاد پرستی جنبش ضد سلاح اتمی ، جنبش حفظ محیط زیست . نسلی که به این ایدئولوژی ها اعتقاد دارد ، نسلی است که از هم اکنون در همه کارهایش به موفقیت رسیده ، از هم اکنون از همه چیز برخوردار است ، با راحتی دل و آسودگی ابراز همبستگی می کند ، نه داغ شوربختی طبقاتی را بر چهره دارد و نه نشان نفرین سرمایه را . " 14
ایدئولوژی پست مدرن چیزی نیست مگر ایدئولوژی دوره پایان جنگ سرد ، رفع خطر جنگ اتمی و به وجود آمدن نوعی رفاه اقتصادی ، لااقل برای کشورهای پیشرفته و بروز نوعی نگاه همراه با تساهل و خوشی و تسامح به زندگی که در واقع به یک معنی می شود گفت همان سازش کاری و التقاط و پرهیز از جستجوی راه حل است . در واقع می توان مسئله را این گونه مطرح کرد که با پایان خطر جنگ اتمی ، تصور پایان جهان به منزله بادکنکی که ناگهان می ترکد نیز محو می شود و ما با تصور جدیدی روبرو می شویم .
شاید مهمترین موضوعی که در پست مدرنیسم مطرح می شود تاکید بر فرد به منزله واحد اصلی تشکل و وحدت جمعی است ، تعریف فردیت بر اساس حقوق سیاسی و اجتماعی برابر ، در پست مدرنیسم گامی به پیش است ، اما قیمتی که برای آن پرداخت می شود ، ندیده گرفتن بخش مهمی از احساسات ، نگرشها ، باورها ، تمایلات و ترجیحات در انسانها است . کسب آزادی ، و برابری به قیمت از دست دادن حق حفظ هویت و " خود آیینی "15 راهی است که عصر جدید فرا روی مردمان قرار داده است
زنان می توانند به حقوق برابر دست یابند ، اما به شرطی که به کپی کمرنگی از مردان بدل شوند ؛ سیاهان نیز می توانند آزاد شوند ، ولی به قیمت سفید شدن ... پاسخ مدرنیسم و پست مدرنیسم به این تنش های اجتماعی ، تکرار همان راه حل های قبلی بوده است ، همان پیروی از الگوهای فردیت عقلانی ، درست مانند همان تزی که " کارل مارکس "16 در مسئله یهود ارایه داد و مارکسیستها به پیروی از او آن را بارها تکرار کردند ، آن ها مدعی بودند بعد از تحقق سوسیالیسم مسئله کل جامعه حل می شود ، تمایزات مذهبی ، قومی و جنسی . اما کارنامه پست مدرنیسم و مدرنیسم از حل چنین مسایلی خبر نمی دهد .
بهترین ویژگی کارهای پست مدرنیسم در ایهام ، کنایه ، نمادگان چند گانه ، مبهم ، طنز آلود ، گزینش های متنوع و پراکنده است ، که تصویرگر کشمکش و گسستگی سنت ها هستند . به این اعتبار که این چند گانگی ، آشکارا بر کثرت گرایی ما غالب است .
سرانجام باید گفت پست مدرن ، همان سان که شیفته چند معنایی است ؛ گذرگاهی چندان روشن نیست ، این رسانه ( گذر دهنده ) ، رساننده ای است که محدوده فعالیت ، در رویارویی میان خرد و رویداد ، خرد و تمایز ، و به نظر بعضی ، خرد با دیوانگی تعیین می شود . 17

3- صورت های هنر پست مدرن چیست ؟

تحلیل :
وجه مشترک بسیاری از صورت های هنر پست مدرن ، پرمایگی رنگ و فرم و غنای نمایشی آنها است ، نیز گهگاه تنک مایگی بیانگر آنها ، موجب تاثیر برانگیزی نظرگیرشان است . از این شیوه گاه برای عرضه اندیشه های ساده و معطوف به خود درباره هنر و گاه برای انتقال پیام های پیچیده درباره مسایل مهم انسانی استفاده می شود . بسیاری از آثار نقاشان و مجسمه سازان پست مدرن دارای ابعاد بزرگ اند ؛ بسیاری از کارهای آنان با فرم چیدمان در مکانی خاص به اجرا در می آیند و ارتباطی درگیر کننده و احاطه کننده را بوجود می آورند . یکی از دلمشغولی های مهم هنرمندان این سبک فعال سازی بیان گرانه فضا است که سعی می کنند در آثارشان اعم از نقاشی ، مجسمه سازی ، کلاژ و ... بگنجانند . آنها ادعا می کنند هنر چیزی جز اندیشه و کنش انسان نیست ، آنها گاه با استفاده از نمادها و گاه از طریق طنز و هجوهای بصری پیام خود را انتقال می دهند . این نوع از بیان را ما بیشتر می توانیم در کارهای فتو مونتاژ آنها و یا در اجرا های مفهومی این هنرمندان شاهد باشیم . مطمئنا محال است بشود در یک تحقیق کوتاه ، حق مطلب را درباره صورتهای آفرینش پست مدرنیستی ادا کرد . هنری که هنرمندانی چون " جودی شیکاگو " 18 ؛ " کن کیف "19 ؛ " فرانک استلا "20 ؛ " اندی وارهول "21 و ... را به جهان هنر عرضه کرد .

4- عناصر تشکیل دهنده هنر پست مدرن چیست ؟

تحلیل :
به نظر می رسد که پست مدرنیسم به طور ضمنی و در عمل وحدت جامعه بشری را مبتنی بر سه نکته اصلی می داند :
حقوق بشر
دموکراسی
بازار آزاد
بی شک هیچ یک از ما نمی خواهیم بار دیگر آن داستان غم انگیز و تا اندازه ای مضحک اقتصاد دولتی را با برنامه و عواقب استبدادی و ضد انسانی آن تکرار کنیم ، اما در عین حال صاف و ساده پذیرفتن این که کل جهان فقط بر زمینه حقوق بشر ، دموکراسی ، اقتصاد آزاد و بازار آزاد به وحدت می رسد و مسئله دیگری هم وجود ندارد ، اوج ساده گرایی و خام طبعی است .
پست مدرنیست ها کمتر به این بحث می پردازند ، چون بسیار کم پیش می آید که قلمرو مباحث زیبا شناسانه و فلسفی خود خارج شده ، درباره مسایل تاریخی و اجتماعی حرف بزنند و در موارد معدودی هم که چنین می کنند ، می گویند : این حداقلی است که ما بدان دست یافتیم . حقوق بشر ، دموکراسی و بازار آزاد ؛ همین و بس .
برای رعایت انصاف باید گفت این امر بیشتر خصیصه ایدئولوژی پست مدرن است تا نظریه های پست مدرنیستی ، ولی این نظریه ها خود در ایجاد و گسترش این ایدئولوژی مسئول هستند .
کشفیات سه شخص مشهور ، شخصیت های عهد قدیم یعنی" مارکس" ، " فروید" 22 ،" انیشتین"23 و نیز کامل کنندگان رسالت آنها از انبیای عهد جدید :" لوی استروس"24 ،" چامسکی" 25 و " فوکو"26 . یک شکل عام یا مضمون عام ، در معماری پست مدرن ، این مابعدالطبیعه جدید را کاملا جاندار نشان می دهد و هر کس می تواند مشابهاتی در هنر بیابد : بازگشت به مرکز غایب ، مرکزی که نمی توان دید ؛ بازگشت به میدان های بزرگ مدور27 واقع در قلب شهر ، مراد از آن بخشیدن نوعی مرکزیت جاست ، چیزی که در شهر سازی مدرن نبود .
" آراتا ایسوزاکی "28 ؛ " مایکل گریوز "29 ؛ " ریکاردو بوفیل "30 ؛ " چارلز مور"31 ؛ " جیمز استرلینگ "32 – همه پست مدرنیست واقعی – این اشکال اجتماع کردن ، این میدان های محصور ، این عمارت های مدور و گنبدی ، این شهرهای مرکزدار را عرضه کردند – اما این مرکز خالی ماند ، نشانه خلا در قلب جامعه ، یا فقدان شمایلی مناسب برای جا گرفتن در بالای محراب . آنها فضای اجتماعی لازم برای به وجود آمدن قلمرو عامه را فراهم کردند ، آنها این فضا را با سنگ کاری های محکم و زیبا زینت بخشیدند ، اما سپس دست کاری آخر را به عهده جامعه ای لاادری گذاشتند ؛ پیکرتراشی ، نقاشی ، یا هنر های مصنوعی که به آن تعریف دقیق می بخشید . بسیاری از نقاشی های پست مدرن نمایانگر جستجوی این مرکز ناپیدا هستند .
به تعبیری ، ما در عصر ویکتوریایی جدید قرار داریم . یک سده قبل در چنین هنگامی امپرسیونیسم بحرانی را پشت سر می گذارد که از درونش ، پست امپرسیونیسم به عنوان جهت دهنده بیست سال بعدی پای به عرصه وجود نهاد . در پس نطق و بیان ماهرانه اش ، پست مدرنیسم را می توان ترفندی دانست برای پیوستی کامل به گذشته و در حین ترکیب شدنش گسست قطعی از آن تا امکانی شود برای ظهور فراورده هایی جدید .
هنرمندان وامداران میراثی غنی هستند که با مجموعه ای وسیع و متنوع از سلایق مواجه اند ، ویژگی های اصلی هنر جدید ، حضور التقاط گری فراگیر ، همراه با زنجیره سردرگمی از سبک هاست . در مجموع ، این قطعه ها پازل زمان ما را تشکیل می دهند . ویژگی دیگر وضعیت فعلی تجدید حیات شماری از مراکز هنری – سنتی اروپا و امریکاست .
هنر سال 1980 به بعد پست مدرن نامیده می شود . گر چه تمام آثار هنری این دوره را نمی توان زیر چتر این واژه قرار داد . باید بدانیم که مشارکت هنرهای تجسمی در جریان پست مدرن بسیار متنوع گردید و تغییرات شگفت آوری نیز روی داد . به ویژه ، ابزار های مرسوم در نقاشی و مجسمه سازی نقش فرعی پیدا کرد و در عوض ، فرم های غیر مرسوم ، چون چیده مان ها33 و عکاسی به صف اول آمده و در این فرایند بسیار فعال شدند .

5- سبک هنر پست مدرن چیست ؟

تحلیل :
در فلسفه کسی مانند " هابرماس " 34 هر سه قلمرو زبان ، تاریخ و غریزه حضور دارند ، هر سه با هم ترکیب می شوند تا بنیانی برای حقیقت و عقل به وجود آید که دیگر آن بنیان متافیزیکی سابق نیست ، بلکه بنیانی است استوار بر اعتبار ، استوار بر اصطلاح ( اینتر سابژکتیویته) یا گفتگوی بین الاذهان . سبک پست مدرننیستی تمام قلمروها را در هم می شکند ، و این باعث می شود نتوان آن را به عنوان معیار و میزان شناخت به کار گرفت .
میل و غریزه دو موضوع مهم در سبک پست مدرن است ، میل و غریزه خود موضوع خود را می سازند ؛ و چون دارای هیچ گونه بنیان طبیعی و عینی هم نیست ، بنابراین نمی شود از انحراف در آنها صحبت کرد . و سرانجام به آنجا می رسیم که در سبک پست مدرن چیزی به نام غریزه طبیعی و نرمال وجود ندارد ، پس در این سبک میل و غریزه در عین اهمیت دار بودن نمی توانند معیاری برای سنجش حقیقت یا هر گونه معنای مشترک در اختیار ما قرار دهند .
درست همان گونه که " دلوز "35 عنوان کرده بود که غریزه نه ماهیت طبیعی و بیولوژیک دارد و نه موضوعی طبیعی و بیولوژیک است . بنیان غریزه و میل این نیست که چون ما چیزی کم داریم و فقدان آن را حس می کنیم ، پس میل و غریزه بدست آوردن آن در ما ایجاد می شود .
به نظر پست مدرن ها تاریخ نیز فاقد جهت و معنای درونی است . صحبت کردن از جوهر تاریخ ،مثلا تاریخ مبارزه طبقاتی هم بی معناست . نتیجه این می شود که سه عرصه ای که فلسفه سوژه بر آنها استوار بود ، خودشان دچار تکثر و تشتت می شوند و ما باید به طور کلی امید دستیابی به تصویری جدید از سوژه را نیز کنار بگذاریم . باید تکثر جهان را بپذیریم و به طور کلی به نسبی گرایی ریشه ای تن دهیم . در پست مدرنیسم ما یاد می گیریم که بپذیریم چیزی به نام واقعیت وجود ندارد ، و ما فقط با تفاسیر سروکار داریم ، با افسانه هایی که خودمان می سازیم و در هیچ جا هم نمی توانیم به یک بنیان نهایی برسیم و حتی نمی توانیم در موردی خاص به نوعی توافق برسیم . به قول " لیوتار "36 هر کدام از ما از درون شکل زندگی خودمان ، فرهنگ خودمان و آن بازی زبانی که مخصوص ما است ، صحبت می کنیم و بین این بازی های زبانی هم هیچ پلی وجود ندارد ؛ هر کدام در واقع معیارهای درونی خود را دارند و نمی شود از این بازی ها خارج شد و به آنها به طور کلی و عینی نگریست ؛ یعنی نمی توان مبنایی کلی برای این بازی های زبانی قایل شد . در نتیجه هر کدام از ما در فرهنگ و سنت خودمان ، در افسانه خودمان که سازنده ذات ماست ، باقی می مانیم .

6- ارتباط معنی هنر پست مدرن با هدف و صورت های هنر پست مدرن در چیست ؟

تحلیل :
پست مدرنیسم پدیده ای است جذاب و این را نمی توان منکر شد . با وجود این آثار ماندگار بسیار کمی به وجود آورده است ، اما آن تنها حاکی از علایم بیماری وضعیت زمان ماست .
و به همین اعتبار هم ارزش توجه ما را دارد . در یک جهان پست مدرن ، واقعیت اجتماعی ، رشد تحول زای کسانی است که اطلاعات را تولید کرده ، انتقال می دهند .
بسیاری از مخاطبان هنر پست مدرن به این دلیل با آن ارتباط برقرار می کنند که می بینند هنر پست مدرن جنبه های مهم دنیای انسان های امروزین را صادقانه به تصویر می کشد .
به عنوان مثال نقاشی های سیاسی " لئون گالوب "37 همانند سری تابلو های " ویتنام "38 و نیز " مزدوران "39 غالبا در گروه آثار هنری واقع گرای اجتماعی – یا سوسیال رئالیست – ارزیابی می گردند . این آثار به شکل دردمندانه ای نگرانی ها و پریشانی های ناشی از ستم دوران را منعکس ساخته و به طور متعهدانه ای در صدد افشاگری امپریالیسم هستند . گالوب دقیقا مشابه دیگر هنرمند مدرن " آنسلم کیفر "40 موضوع کار هنری خود را به طور عمده وقف حوادث سیاسی و تاریخی می کرد و همواره تلاش می کرد تا مصادیق ناهنجاری های سیاسی و نابسامانی های اجتماعی را در کارش به تصویر کشد .
امثال این نوع دیدگاه های هنری بود که مدرنیسم جدید یا به عبارت دقیق تر پست مدرنیسم را معرفی کرد .
در ارتباط با معنی هنر پست مدرن با اهداف و صورت های آن صحبت کردن ساده نیست به دلیل آن که این امر می بایست در کنار تصویر انجام شود ، نه گفتار . آثار هنر پست مدرن خود پرده از رمز و راز خود بر می دارند و از میزان موفقیت خود در رسیدن به اهدافشان با ما می گویند ، در واقع آن هنگام که ما با اثری از این نوع روبرو می شویم و در برابر آن مکث می کنیم و یا به فکر فرو می رویم لحظه ای است که باید به این پرسش پرداخت ، این سوالی شفاهی است که باید شفاهی نیز به آن پاسخ داد .

نتیجه :

کوتاه سخن این که از نظرگاه تاریخ هنر ، این هنر جدید صرفا نوعی تکامل تکلیف گرایانه است از هنر پاپ41 ، هنر مینیمال42 و هنر مفهومی43 .
این هنر در واقع امتزاج تازه و رشد یافته ای است از سبک های هنری که پیش تر به عرصه آمده بودند در حقیقت هنر پست مدرن را باید میراث خوار آگاهی فرهنگی ناشی از هنر پاپ ، شیوه ارایه و مواد به کار گرفته شده در هنر مینیمالیسم و بالاخره ابعاد زیبایی شناختی و کشف زمینه های هنری در اشیا که در هنر مفهومی و نیز دیگر هنرها پدیدار شده ، به شمار آورد .
این گونه تعریف از آن چه که در شرف تکوین بود ، فضا را برای انتزاع گرایی44 تام و تمام هنرمندانی که به این حیطه تعلق داشتند هم چون " فیلیپ تافی "45 و " پیتر هالی"46 باز کرد . همچنین زمینه برای هنرمندان جنبش جدیدی که بعدها به " نئوپاپ "47 شهرت یافتند مساعد گشت ، هنرمندانی نظیر " جف کونز"48 و ...
با دیدن کارهای این هنرمندان متوجه می شویم که هنر مدرن و تمام اسلاف آن ، تاریخ رشد و ترقی اجتماعی را نشان می دهد که به شدت معترض است ، تاریخ ساماندهی فضاهای خرد شده و تکه تکه شده و یک جهان انتزاعی ... جهانی که احساسات انسان را تحقیر می کند ، شاید هم به تحقیر جهان می پردازد .

محمود آگنج

پا نوشت ها :

1. آرنولد شونبرگ ، آهنگساز و نظریه پرداز اتریشی – امریکایی ( 1951 – 1874 )
Arnold Schonberg
2. Postmodernism
3. Le Corbusier
4. Walter Gropius
5. Mies van der rohe
6.. رویکردی تکثرباور ، که اعتقادی به حاکمیت هیچ گروه سیاسی ، عقیدتی ، فرهنگی و ... ندارد .
( Pluralism )
7. Avant-garde
8. All that we see or seen is but a dream within a dream
9. Saint Augustine
10. Franz Kafka
11. Samuil Beckett
12. Nietzche
13 . Jean Baudrillard

14. فرهاد پور ، مراد/ (مدرنیسم و پست مدرنیسم)، در: فصلنامه هنر، شماره 25 ، تابستان 73
15. Autonomy
16. Karl Marx
17. هنر پست مدرن / جنسن ، آنتونی ، صفحه 44
18. Judi Chicago
19. Kan Kief
20. Frank Stella
21. Andy Warhol
22. Sigmund Freud
23. Albert Einstein
24. Claud Lévi – Strauss
25. Noam Chomsky
26. Michel Foucault
27. Plaza
28. Arata Isozaki
29. Michael Graves
30. Ricardo Bofill
31. Charles Moore
32. James Sterling
33. Installations
34. Jurgen Habermas
35. Gilles Deleuze
36. Jean Francois Lyotard
37. Leon Galop
38. The Vietnam ( 1973 )
39. Mercenaries ( 1976-84 )
40. Anselm Kiefer
41. Pop art
42. Minimal art
43.Conceptual art
44. Abstractionism
45. Felipe Tafi
46. Peter Halley
47. Neo-Pop
48. Jeef Konz

فهرست منابع :

لینتن ، نوربرت / هنر مدرن ، مترجم : علی رامین ، تهران ، نشر نی ، چاپ دوم ، 1383
جنسن ، آنتونی اف / پست مدرنیسم : هنر پست مدرن ، مترجم : مجید گودرزی ، تهران ، نشر عصر هنر ، 1381
فرهاد پور ، مراد / مدرنیسم و پست مدرنیسم ، در فصلنامه هنر ، شماره 25 ، تابستان 1373
لوسی اسمیت ، ادوارد / مفاهیم و رویکردها در آخرین جنبش های هنری قرن بیستم ، مترجم : دکتر علیرضا سمیع آذر ، تهران ، نشر نظر ، چاپ دوم ، 1381

 

بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران

سلامبی مقدمه...

وای از بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب  تهران 

وای از بی نظمی غرفه های امسال

( معلوم نبود غرفه ها را بر چه اساسی و اصلا چطور چیده بودند که تمام سر راهروها به ناشران کتب مذهبی رسیده بود و در عوض غرفه های ناشران مطرح کتب هنری به قدری کوچک و در محل نامناسبی بود که در میان سایر ناشران گم شده بودند)

وای از قیمتهای چند برابر پارسال 

(لیست کتاب هایم را توی جیبم گذاشتم چون حتی یک چهارم آن لیست را هم نمی توانستم بخرم)

و یک چیز جالب

 امسال اسم ناشرهای تازه ای ناگهان زاده شده بودند که به جای انتشار کتاب نمایندگی فروش کتب سایر ناشرین را داشتند

و...

با همه اینها رفتن به نمایشگاه کتاب فرصتی است برای همه و به ویژه اهل کتاب که بتوانند غذای روح یک سالشان را یکجا بخرند. 

 

 

هنر هخامنشیان

سلامبا یک مقاله تصویری درباره هنر هخامنشی در خدمتتان هستم.

 

هنر هخامنشي

ابتدا نگاهی به قلمرو امپراطوری پارس(هخامنشیان) بیندازیم:

هخامنشیان (۳۳۰ - ۵۵۰ پیش از میلاد) نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است.

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ برایشتوویگوواپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذارشاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجستهٔ تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراطوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به شمار میرفت.

پيكرسازي و برجسته كاري

در دوره هخامنشي با آثار معتبري روبرو هستيم كه در پاسارگاد، تخت جمشيد و شوش قرار دارند و ما فقط به بررسي آثاري كه از تخت جمشيد بدست آمده اكتفا مي كنيم.

 

 نام اصلي تخت جمشيد پارسه بوده است.
نيز ثابت شده اين امكان جنبه اي مقدس براي هخامنشيان داشته است. آثاري كه از تخت جمشيد باقيمانده بيشتر شامل نقوش برجسته است. اين نقش برجسته ها بر ديواره قاعده هاي مختلف كشيده شده اند. بهترين و سالمترين نقشها متعلق به تالار آپادانا است.

 

آنچه كه در تمام تخت جمشيد جلب نظر مي كند، رعايت كامل تقارن است اگر در تعداد ستونهاي هر تالار دقت كنيم ، عددي زوج مي يابيم اگر به نقش روي ديوارها خوب نگاه كنيم، در تمام آنها رعايت تقارن را مي بينيم.

 

برجسته کاری در هنر هخامنشی

 

دولت هخاممنشي بر اكثر دولت هاي همجوار خود تسلط كامل يافت و همين امر باعث استفاده از تمدن و حضور مردم آن دولت ها گرديد. اگر در نقش برجسته ها خوب دقت كنيم. مي بينيم كه چقدر با آثار مصرباستان شبيه هستند . بدنها از روبرو و صورت و پاها از نيمرخند و يا مثلاً گاو بالداري كه در مدخل تالار روي تخت جمشيد قرار دارد، كاملاً شبيه آثار آشوريان است.

 

 

عده اي بر اين گمارند كه اين نقشها جنبه نمادين (سمبليك) و افسانه اي داشته اند، اين عقيده با ارائه شكل سر ستونها بيشتر قابل قبول مي گردد. در سر ستونها از سه حيوان خاص استفاده شده است. و اين سه شكل بارها در تخت جمشيد ديده مي شود. گاه به صورت منفرد و گاه به شكل در هم آميخته.

تعداد بازدید از این مطلب: 457
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : شنبه 17 آذر 1397
نظرات

نامه آبراهام لينكن به آموزگار پسرش 

" او بايد بداند كه همه مردم عادل و صادق نيستند، اما به پسرم بياموزيد كه به ازاي هر شياد، انسان صديقي هم وجود دارد. به او بياموزيد به ازاي هر سياستمدار خودخواه، رهبر جوانمردي هم يافت مي‌شود. به او بياموزيد كه در ازاي هر دشمن ، دوستي هم هست.

مي‌دانم كه وقت مي‌گيرد اما به او بياموزيد اگر با كار و زحمت خويش يك دلار كاسبي كند بهتر از آن است كه جايي روي زمين پنج دلار بيابد. به او بياموزيد كه از باختن پند بگيرد و از پيروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن برحذر داريد. به او نقش و تأثير مهم خنديدن را ياد‌آور شويد.

اگر مي‌توانيد به او نقش مؤثر كتاب در زندگي را آموزش دهيد. به او بگوييد تعمق كند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقيق شود. به گل‌هاي درون باغچه و به زنبورها كه در هوا پرواز مي‌كنند، دقيق شود.

به پسرم بياموزيد كه در مدرسه بهتر اين است مردود شود اما با تقلب به قبولي نرسد. به پسرم ياد بدهيد با ملايم‌ها، ملايم و با گردن‌كش‌ها ، گردن‌كش باشد. به او بگوييد به عقايدش ايمان داشته باشد حتي اگر همه بر خلاف او حرف بزنند.

به پسرم ياد بدهيد كه همه حرف‌ها را بشنود و سخني را كه به نظرش درست مي‌رسد انتخاب كند.
ارزش‌هاي زندگي را به پسرم آموزش دهيد.
اگر مي‌توانيد به پسرم ياد بدهيد كه در اوج اندوه تبسم كند. به او بياموزيد كه از اشك ريختن خجالت نكشد.
به او بياموزيد كه مي‌تواند براي فكر شعورش مبلغي تعيين كند، اما قيمت گذاري براي دل بي‌معناست!

به او بگوييد كه تسليم هياهو نشود و اگر خود را بر حق مي‌داند پاي سخنش بايستد و با تمام قوا بجنگد.
در كار تدريس با پسرم ملايمت به خرج دهيد، اما از او يك نازپرورده نسازيد. بگذاريد كه او شجاع باشد، به او بياموزيد كه به مردم اعتقاد داشته باشد. "


متن بالا ترجمه نامه آبراهام لينكن – رئيس جمهور امريكا- به معلم فرزندش مي باشد.

تعداد بازدید از این مطلب: 272
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : شنبه 17 آذر 1397
نظرات

شب یلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود.ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می‌شد.  

واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود.
آشنایی با تاریخچه شب یلدا
 
و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.                                                           
آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند.                                                                                                                
مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند.                                                                                                          
بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.                                                                                                                                              
در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده‌ است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده‌ است: « یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است».                                                                          سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود.                    
فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:                                                                                                                                           که ما را ز دین بهی ننگ نیست        به گیتی، به از دین هوشنگ نیست                                                                                همه راه داد است و آیین مهر            نظر کردن اندر شمار سپهر                                                      شب چله:                                                                                                                                                                  
چهل روز از زمستان که آغاز آن برابر است با اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم  دسامبر فرنگی، و پایانش برابر است با شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرنگی که به آن چله بزرگ زمستان گویند.                                    
در ایران مرکزی چله بزرگ زمستان از آغاز زمستان که برابر است با آغاز دی ماه شروع می شود و مدت آن چهل روز است. و چله کوچک زمستان از شب دهم بهمن ماه تا پایان بهمن ماه که مدت آن بیست روز است.                                              
چله بزرگ:                                                                                                                                                                 
 چهل روز از موسم زمستان که آغاز آن مطابق اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم دسامبر فرانسوی و پایانش شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرانسوی است.                                                                                            چله کوچک:                                                                                                                                                            
بیست روز از فصل زمستان که آغاز آن از هفدهم بهمن ماه جلالی شروع می شود و در پنجم اسفند ماه پایان می یابد. چله زمستان همان چله بزرگ است و گاه در تداول عامه کنایه از سرمای سخت باشد: چله زمستون.                                              منبع:http://hamshahrionline.ir/

 

 

 
تعداد بازدید از این مطلب: 299
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : سه شنبه 22 آبان 1397
نظرات

سر ناکسان را برافراشتن

وز آنان امید بهی داشتن

سر رشته خویش گم کردن است

به جیب اندرون مار پروردن است

تعداد بازدید از این مطلب: 242
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : سه شنبه 22 آبان 1397
نظرات

ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩی ﺍﺯ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻋﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﺎﺭﯼ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﺏ ﺩﺳﺘﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺗﺶ ﺑﺮﺩ ﻭ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ﻣﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﭼﻮﺏ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﺎﻻ میرﻓﺖ،ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ حالتی ﺩﻓﺎﻋﯽ درآورد ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﯿﺶ ﺑﺰﻧﺪ.
ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ میکنی؟
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﻧﺠﺎﺗﺖ ﺩﺍﺩﻡ
ﻣﺎﺭ ﮔﻔﺖ:ﻣﮕﺮ نمیدانی که ﺳﺰﺍﯼ ﻧﯿﮑﯽ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ؟
ﻣﺮﺩ پاسخ داد:ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺣﺮفیست ﮐﻪ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟
ﺳﺰﺍﯼ ﻧﯿﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﯿﮑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ
ﺑﺤﺚ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺎﺭ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﺖ
ﺁﺧﺮ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪند ﺍﺯ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ضمن قضاوت خواستار کمک بشوند
پس ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍفتادند
ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ ای ﺭﺳﯿﺪند
ﭼﺸﻤﻪ ﮔﻔﺖ:ﺣﺮﻑ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻡ
ﺳﺰﺍﯼ ﻧﯿﮑﯽ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ!
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ:ﭼﮕﻮﻧﻪ؟
ﭼﺸﻤﻪ ﮔﻔﺖ:بنشین ﻭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻦ
ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺭﻫﮕﺬﺭﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺏ ﭼﺸﻤﻪ ﺯﻻﻝ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ
ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﭼﺸﻤﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﭼﺸﻤﻪ ﮔﻔﺖ:ﺩﯾﺪﯼ؟
ﺁﺏ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﺸﻨﮕﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﺮﺩ
ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺷست
ﺩﯾﮕﺮ ﺩﻣﺎﻍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺶ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ:ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ
ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ
ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﺧﺖ تعریف کردند ﻭ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﺣﺮﻑ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﺗﺎیید ﮐﺮﺩ
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ؟
ﻭ ﺩﺭﺧﺖ ﮔﻔﺖ بنشین ﻭ ﺑﺒﯿﻦ
ﺩﯾﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ی ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺸﺴﺖ ﺗﺎ ﺧﺴﺘﮕﯿﺶ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺷﺪ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﻮﻩ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﭼﯿﺪ ﻭ ﺧﻮﺭﺩ
ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭﺩ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ را ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ
ﺩﺭﺧﺖ ﮔﻔﺖ:ﺍﯼ ﻣﺮﺩ!ﺩﯾﺪﯼ؟
ﺧﺴﺘﮕﯿﺶ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ی ﻣﻦ رفع کرد
ﺍﺯ ﻣﯿﻮﻩ ﻣﻦ ﺧﻮﺭﺩ ﺗﺎ ﻗﻮﺗﯽ ﺑﮕﯿﺮﺩ
ﺁﺧﺮ ﭼﺮﺍ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ؟
ﭘﺲ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺳﺰﺍﯼ ﻧﯿﮑﯽ ﻧﯿﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ ﻭ ﻣﺎﺭ به رﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ به روباهی ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ
ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﺯ آن ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ:ﻣﻦ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﻨﻢ
ﺑﺎﯾﺪ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﻣﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺑﺮﻭﺩ
ای ﻣﺮﺩ،ﺗﻮ نیز باید ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﮑﺸﯽ
تا من قضاوت ﮐﻨﻢ
ﻃﺮﻓﯿﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻨﺪ
ﺁﺗﺸﯽ ﻣﻬﯿﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﭼﻮﺏ ﺩﺳﺘﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺗﺶ ﺑﺒﺮﺩ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ:ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺳﺰﺍﯼ ﻧﯿﮑﯽ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ؟
ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻞ ﺧﻮﺩ ﺑﺴﻮﺯﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﻤﮏ ﻧﻤﻮﺩﻩ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ میکرد،یک ﺷﮑﺎﺭﭼﯽ آﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﺍﯼ ﻣﺮﺩ،ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺷﮑﺎﺭﯼ ندیدی؟
ﺧﺮﮔﻮﺷﯽ،ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ،ﭼﯿﺰﯼ؟
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ:ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﭘﯿﺶ ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮ ﺭﻓﺖ
ﺷﮑﺎﺭﭼﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﯼ ﺑﺎ ﺟﺴﻢ ﻧﯿﻤﻪ ﺟﺎﻥ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺁﻣﺪ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻔﺲ میکشید ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ:ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺳﺰﺍﯼ ﻧﯿﮑﯽ ﺑﺪﯼ اﺳﺖ؟
ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﻧﺠﺎﺕ نمیدادم ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘادم!!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 307
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 16 آبان 1397
نظرات

سرمشق خوشنویسی با خودکار کلمه

سرمشق خوشنویسی با خودکار کلمه (3)

سرمشق خوشنویسی با خودکار کلمه (1)

سرمشق خوشنویسی با خودکار کلمه

سرمشق خوشنویسی با خودکار کلمه

سرمشق خوشنویسی با خودکار کلمه

اتصالات حروف در نستعلیق با خودکار

اتصالات حروف در نستعلیق با خودکار

اتصالات حروف در نستعلیق با خودکار

اتصالات حروف در نستعلیق با خودکار

اتصالات حروف در نستعلیق با خودکار

خوشنویسی حرف ع

خوشنویسی حرف ع

خوشنویسی حرف ع

خوشنویسی حرف ح

خوشنویسی حرف ح

خوشنویسی حرف ح

خوشنویسی حرف ح

http://www.loxblog.com

 

 

 

خوشنویسی حرف س

خوشنویسی حرف س

خوشنویسی حرف س

خوشنویسی حرف ق

خوشنویسی حرف ق

خوشنویسی حرف ق

آموزش خوشنویسی با خودکار متنوع نویسی

آموزش خوشنویسی با خودکار متنوع نویسی

آموزش خوشنویسی با خودکار آزاد نویسی

آموزش خوشنویسی با خودکار آزاد نویسی

آموزش خوشنویسی با خودکار آزاد نویسی

آموزش خط تحریری شیوه های ترکیبی نویسی

آموزش خط تحریری شیوه های ترکیبی نویسی

آموزش خط تحریری شیوه های ترکیبی نویسی

http://khosh-khati.ir

 

تعداد بازدید از این مطلب: 4569
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 16 آبان 1397
نظرات

آموزش خط تحریری برای مدارس ابتدایی

همیت دور در خط نستعلیق تحریری

تاثیر خوش خطی بر روی نمره دانش آموزان

 

نحوه بدست گرفتن قلم

ابزار و لوازم خوش خطی

نحوه به دست گرفتن ابزار نوشتن:

مناسب ترین ابزار نوشتن برای خط تحریری مداد (به غیر از اتود) و خودنویس (به غیر از روان نویس) و همچنین خودکار با سر ساچمه ای همانند خودکار بیک ۱٫۶ کریستال می باشد که می بایست به وسیله دو انگشت سبابه و شست گرفته شود و بر انگشت وسط متکی باشد.

مشق نظری:

مشق نظری از ارکان یادگیری در هر خطی به شمار می آید و مفهوم آن نگاه کردن به حروف و کلمات و به یادسپاری شکل و شمایل آنها و نحوه قرار گرفتنشان در کنار هم است، علاقمند به یادگیری خط تحریری با قوه بینایی خویش فضای وجود در یک خط را میکاود و سیاهی و سفیدی (سواد و بیاض) آن را به دقت در نظر میگیرد.

جستجوی نظام های موجود در قطعات و الگوهای خط و فرود و فراز کلمات و نحوه قرارگیری حروف نسبت به هم و حالات مختلف در ترکیب آنها از موضوعات مشق نظری است، باید دقت داشت که هدف اصلی از مشق نظری ورود شکل و هیئت کلمات به ذهن و به یادسپاری آن ها است.در خصوص زمان به یادسپاری روان شناسان ثابت کرده اند که زمان به یادسپاری برای بیشتر شکل های به یادسپاری باید کوتاه باشد و توزیع به یادسپاری تا حد ممکن در مدت درازتری انجام گیرد.

اصل تداوم و استمرار در تمرین:

اقتضای آموز خط تحریری استمرار و تداوم در تمرین است که در فواصل زمانی مناسب باید انجام گیرد.

مشق قلمی ( عملی) :

مشق قلمی، جزئی مهم از فرایند یادگیری در خط است، که در اصل به تصویر کشیدن یافته ها و اندوخته های ذهنی حاصل از مشق نظری است.مشق قلمی میبایست در ادامه مشق نظری بدون وقفه انجام گیرد تا یادگیری ثمر بخش باشد.

در روان شناسی این فرایند را به عنوان (بازسازی آموخته های ذهنی) می شناسند.مشق قلمی در ادامه مشق نظری این ویژگی مهم را دارد که یادداری و ثبت آموخته هایی که از نظر مشق نظری حاصل آمده پایدار و ماندگار شود.

از نظر زمانی اساتید معتقدند که باید ۵/۶ زمان تمرین صرف مشق نظری و ۱/۶ صرف مشق قلمی گردد.

نکته مهم این است که نباید از دانش آموزان این انتظار را داشت که در طی چند جلسه و در حین مراحل اولیه تمرین تمام نقاط دشوار و مبهم و ظرایف و دقایق خط تحریری را آشکار کنند. بلکه باید به خاطر داشت فرایند یادگیری امری تدریجی است و نکته مهم تر آن که یادگیری خط تحریری به خودی خود و در گام نخست یک مهارت است که از آن به عنوان یک امر کسب کردنی یاد میکنیم و دو ستون اصلی آن مشق نظری و مشق قلمی است.

درست نویسی و آرام نویسی:

آموختن نکات زیر به دانش آموزان الزامی است:

  • در حین تمرین همواره باید یک زاویه مستقیم بین سرمشق، صفحه مشق و چشمان دانش آموز برقرار باشد زیرا نگاه غیر مستقیم به سرمشق پیشرفت را کند م یکند.
  • درست نشستن و رعایت فاصله معمول چشم با صفحه کار که موجب تسلط و اشراف بر تمرینات می شود
  • از فشار آوردن به خودکارف مداد و یا ابزار نوشتن باید پرهیز کرد
  • هدایت دانش آموزان به آرام نویسی و تانی در لحظات نگارش میتواند از شدت فشار بکاهد
  • در هر جلسه یک یا دوحرف را باید موضوع آموزش قرار داد
  • باید تلاش کرد هر سطر را نسبت به سطر قبلی بهتر نوشت
  • تمرین در یادگیری خط مستلزم داشتن برنامه ای است که با تمرکز حواس باید به آن پرداخت

خط زمینه:

در آغاز نوشتن حروف و مفردات نیازمند به کار گرفتن خط زمینه هستیم خط زمینه خطی است که حروف و کلمات بر اساس فرم و نوع آنها روی ان و یا در جایگاهی مشخص نسبت به آن قرار میگیرند این خط نظام دار بودن حروف را در ذهن عملی میسازد تا بتوان آنها را نسبت به یک معیار فرضی مورد سنجش قرا رداد.

 

خط کرسی در خط تحریری

یجاد کشیده در خط تحریری

آموزش خط تحریری به وسیله نقطه چین

آموزش خط تحریری با نقطه گذاری

سرمشق خط تحریری برای دانش آموزان

سرمشق خط تحریری مخصوص دانش آموزان

سرمشق های خط تحریری برای معلمان

سرمشق خوشنویسی با خودکار

آموزش خط تحریری در دبستان

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1156
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : سه شنبه 15 آبان 1397
نظرات

Related image

Related image

Image result for ‫سرمشق خط تحریری برای کودکان‬‎

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1301
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 25 مهر 1397
نظرات

اصطلاحات و ابزار نقاشی 
 برخی اصطلاحات نقاشی:



کنتراست :             تضاد ( سیا ه - سفید ، روشن - تاریک)  
  کنتراست مطلق : تیره ترین حالت تضاد
د یزاین  :                طرح - شکلی را بوجود آورد ن
آنالیز  :                   تجزیه - جدا سازی
ری لکس  :             آزاد گذاشتن - بحال راحت د ر آورد ن
 کن سن تریشن  :  تمرکز حواس - منتهای د قت
تکسچر  :               بافت - نوع پوشش ظاهری سطح
اکسپره سیو  :        بیانگراحساس
کمپوزیسیون  :         ( ترکیب بندی) کنار هم چید ن اشیاء یا اشکال بطور، خوشایند
آبجک تیو  :               غیر ذهنی - علمی
سابجک تیو  :            خصوصیت فردی - شخصیت
   شکل انتزاعی  :     تصویری که به هیچ یک از اشکال طبیعی شباهت ندارد - جدا از طبیعت
کلا ژ   :                     تصویری که ازچسباند ن قطعات کاغذ، پارچه یا چیزهای د یگر د رست شده باشد
فیکساتیو   :             نوعی ورنی رقیق که روی نقاشی و طراحی می پاشند تا رنگ آنهارا ثابت نگهدارد
فرسک    :                نقاشی روی د یوار
گسو     :         زمینه ای که با استفاده از گچ و چسب برای نقاشی ( تامپرا) ساخته می شود
لوکال کالر    :  رنگ اصلی اشیاء
مد یوم     :       هر مایعی که برای حل کرد ن  پود ر رنگ بکار برود مثل روغن بذ رک 
مونو کروم    :   تک رنگ - نقاشی تک رنگ
پرسپکتیو    :   د وری ونزد یکی اشیاء - نمایش اشیاء د ر نقاشی به همان شکلی که چشم آنها را می بیند،                                       (مناظر و مرایا )
اسکیس    :     طرح اولیه -  طرح یا یاد داشت سریع برای نقاشی، بد ون درنظر گرفتن جزئیات
فون کالر   :      رنگ زمینه - رنگ آستر نقاشی
گلیز  :              هر گاه یک یا چند قشر نازک رنگ رقیق شده را روی قسمتی از نقاشی که کاملا خشگ شده باشد قرار دهیم به آن   گلیز  میگویند
  برخی ابزارها:

    شما برای انجام داد ن هرکاری احتیاج به ابزار مربوط به همان کار را دارید. ابزار یا وسائل نیاز، برای طراحی ونقاشی عبارتند از ابزار تاثیر پذ یر( متن) و ابزار تاثیر گذار.ابزار تاثیر پذ یرمانند : کاغـذ، پارچه، چوب وغیره. ابزار تاثیر گذار مانند: زغال، مداد و غیره

    کاغـذ ( اثر پذ یر)
    طراحی با انتخاب ( کاغـذ) آغاز می شود نه با اولین خط . برای این کار کاغـذهای مختلفی وجود دارد. نازک، ضخیم - زبر، نرم وغیره شما باید کاغـذ مناسب کار خود را د رست انتخاب کنید. از کاغـذهای مختلف برای آزمایش استفاده کرده و با مواد مختلف روی آنها کارکنیدهر کاغـذی، مناسب هر نوع مواد اثر گذارنده نیست
 * افراد مبتدی ابتدا اگراز کاغـذهای ارزان قیمت استفاده کنند بهتر است. این نوع کاغـذها کاهی یا روزنامه ای نام دارند و بصورت بسته بندی شده د ر بازار موجود است
* کاغـذ از جنس مرغـوب د ر وزنهای مختلف بصورت ورق، بسته ای یا رول موجود است
* انواع کاغـذ : کاغـذ کالک،  پوستی،  کاهی،  گراف،  سفید طراحی( در وزن های مختلف)،  کاغـذ بافت دار( برای طراحی با زغال)،   براق گلا سه ( برای کار با قلم فلزی و مرکب)، انواع مقواهای سفید و رنگی با وزنهای مختلف،  مقوای پاستل،  مقوای ماکت و غیره

زیرد ستی یا تخته شصی 
برای اینکه کاغـذ را صاف و یکد ست برای طراحی آماده کنیم احتیاج به زیر د ستی ( تخته شصی) داریم، لذا برای این کار میتوانیم از تخته سه لایی، فیبر و یا مقوای خیلی ضخیم استفاده کنیم و کاغـذ رابا گیره یا چسب نواری روی آن محکم نماییم وبعد مشغول طراحی شویم،     تخته شصی آماده د ر بازار موجود است
اثر گذار   مانند: زغال - مداد - قلم و غیره

زغال
زغال، یکی از قد یمی ترین مواد طراحی است. استادان قد یم از آن برای طراحی مقد ماتی تابلو و کشید ن اسکیس ها استفاده می کرد ند، آثار گرافیکی فراوانی با زغال ساخته شده که شهرت جهانی دارند. زغال بعنوان یک ماده اثر گذار کاربرد گسترده ای در بین نقاشان دارد  زغال را از سوزاند ن بد ون هوای شاخه های باریک د رختان می سازند،  وبرای این منظور بیشتر از شاخه های( درخت مو) استفاده میشود. زغال مصنوعی نیزازگرد زغال و چسب گیاهی ساخته میشود و( زغال فشرده نام دارد). زغال د ر مقایسه با مداد مزیت هایی دارد، هم میشود خطوطی به باریکی خط مدادی رسم کرد وهم سطوح بزرگ را پوشاند با پهنای زغال میتوان لکه های ( تونال) پهنی بوجود آورد. زغال مرغوب باید به راحتی روی کاغـذ حرکت کند و اثر بگذارد. اگر زغال خوب حرکت نکرد وتن کمرنگ قهوه ای بجا گذاشت، زغالی است که خوب عمل نیامده و نامرغوب است. برای پاک کرد ن طرح زغالی از پارچه نرم یا ابر و یا پنبه میتوان استفاده کرد، و از پاک کن فقط برای روشن تر کرد ن و یا نور داد ن به کار استفاده می کنند.
* برای محو کرد ن زغال، از محوکن میتوان استفاده کرد. محوکن نیز یکی د یگر از ابزارهای طراحی و نقاشی است

مـداد
مداد یکی د یگر از ابزار های طراحی است که به هنرجویان تازه کار پیشنهاد میشود قبل از استفاده ازهروسیله ای با تکنیک، کار با مداد که امکان می دهد مسائل آموزش طراحی را برای آنها بهتر حل کند، آشنا شوند. مدادها بنا بر خصوصیات اثرگذاریشان به مدادهای : گرافیتی ایتالیایی و رنگی تقسیم میشوند. د ر طراحی های آموزشی بیشتر از همه مداد گرافیتی استفاده میشود. درترکیب مداد گرافیتی، کربن کریستالی با مخلوطی از آلومین و مواد د  یگر استفاده شده است. مداد گرافیتی مرغـوب باید براحتی روی کاغـذ حرکت کند و با فشار کم، نوک آن نشکند مدادها، از لحاظ نرمی و سختی مغزشان به مدادهای نرم ( B و شماره های بالاتر) مدادهای سخت ( H و شماره های بالاتر) و متوسط ( HB ) تقسیم میشوند. بیشتر مدادهای معمولی با حروف( HB ) مشخص می شوند
مدادهای( H ) سخت ترند وهرچه شماره آنها بالا ترباشد، مغز آنها سخت تراست، مدادهای( B ) که مغزنرم دارند، برای طراحی مناسب هستند. هرچه شماره آنها بالا تر باشد، مغز آنها نرم تراست
یکی از ابزارهای خوب طراحی مداد ایتالیایی است. این مداد، هم نوع طبیعی دارد وهم مصنوعی، نوع طبیعی آن از( سنگ رس سیاه) و نوع مصنوعی آن از( استخوان سوخته، گچ، گرافیت و چسب گیاهی ) ساخته میشود. این مداد در مقایسه با مداد گرافیتی تن غـلیظ تری دارد وبرق نمیزند. با آن میتوان هم خطوط واضح کشید وهم تن های یک نواخت بوجود آورد، ونیز میتوان آنرا با گچ و ( سانگ وین)* باهم کار کرد      
*( سانگ وین) نام نوعی مداد نرم است که رنگ قرمز تیره دارد و د ر طراحی بکار میرود  

مداد رنگی
برای طراحی و نقاشی از مداد رنگی هم میتوان استفاده کرد و کارهای بسیار زیبایی هم میتوان با این مدادها ساخت. البته بهتراست قبل از کار با مداد رنگی، با مداد معمولی تمرین کرده،  بخصوص در زمینه سایه روشن و بکار برد ن والور های رنگی با مداد. امروزه مداد رنگی های گوناگونی ساخته شده که دارای رنگهای متنوعی هم هستند. ابتدا برای تمرین هنرجویان مبتدی، مداد رنگی های معمولی بیست وچهار رنگ پیشنهاد می شود، وبعداز آنکه کارشان بهتر شد میتوانند از مدادهای حرفه ای ( پلی کروم) استفاده کنندپاستل
پاستل، هم نوع د یگری از ابزار طراحی و نقاشی است. که هم گچی وهم روغنی آن د ر رنگهای متنوعی وجود دارد، که باآن روی مقوای پاستل میتوان کارهای جالبی ارائه داد . مقوای پاستل د ر رنگهای مختلفی در بازار موجود است

پاک کن
پاک کن بطور عـمده برای ملا یم کرد ن تن ها، نورگذاری و پاک کرد ن خطوط و سایه های اضافی بکار میرود، برای سایه های شد ید بهتر است از پاک کن های خمیری استفاده شود. پاک کن انواع گوناگون دارد. پاک کن معمولی، خمیری ومداد مغزی پاک کن دار( که بجای مغزی گرافیتی ، پاک کن د رآن تعبیه شده است) که پس از تراشید ن مانند مداد تیز میشود ود ر انتهای آن زائده ای  برس  مانند وجود دارد که برای تمیز کردن اثر پاک کن بر روی طراحی یا نقاشی بکار میرود، این پاک کن معمولا د رپاک کرد ن  قسمتهای ظریف طراحی ویا نقاشی بکار میرود

مرکب
از مرکب هم میتوان برای طراحی و نقاشی استفاده کرد، هنرمندان مشهوری چون ( لئونارد و داوینچی، میکل آنجلو*، د ورر، رامبراند و  کیپرنسکی) وبسیاری د یگر با مرکب کار می کرد ند. د رحال حاضر نیز هستند نقاشانی که با مرکب آثار جالبی بوجود می آورند. کار با مرکب بخصوص با سر قلم فلزی، تمرین بسیار مناسبی برای تسلط بر اصول طراحی خطی است، چون در مرکب، بر خلا ف مداد و زغال امکان پاک کرد ن واصلاح آن خیلی کم است و گاهی هم امکان پذ یر نیست، پس باید دانست کار با مرکب د قت بیشتری می طلبد. آب و مرکب بهترین تمرین است برای کار کرد ن با قلم مو وآثار بسیار جالبی را میتوان با این روش بوجود آورد، وکسانی که میخواهند آبرنگ کار کنند بهتراست که قبلا با آب و مرکب تمرین کنند.
 * ( میکل آنژ)

قلم مو
قلم مو، نیز یکی د یگر از ابزارهای اثر گذاراست، که د راندازه و با موهای مختلفی ساخته میشوند. قلم موهای گرد  معمولا برای آبرنگ وآب مرکب ، و قلم موهای تخت  بیشتر برای رنگ روغن مورد استفاده قرار میگیرند. قلم موهای گرد از موهای نرمی مانند موی سمور، بز، گربه و غیره و قلم موهای تخت رنگ روغن از موی زبر تری ساخته میشوند. البته از مواد مصنوعی هم برای موهای قلم مو استفاده میشود که د وام زیادی ندارند، مرغوب ترین نوع قلم مو از موی سمور تهیه میشود . نوک قلم موی آبرنگ باید باریک وتیز باشد و انعـطاف پذ یر برای حفظ و نگهداری از قلم مو باید خیلی د قت کرد. قلم موی آبرنگ را پس ازاتمام کار با آب وصابون شسته وبا پارچه نخی آنرا طوری خشگ نمایید که نوک موی قلم کاملا تیز بماند. قلم موهای رنگ روغن را بعد از آنکه رنگ اضافی آنرا با پارچه تمیز کرد ید با مقداری نفت یا تینر روغنی، خوب شسته سپس آنرا با آبگرم وصابون میشوریم و با پارچه نخی خشک می کنیم، ( از تربانتین نیز میتوانید برای تمیز کرد ن قلم موی رنگ روغن استفاده کنید). قلم موها را پس از شستن د رگلدان ویا لیوان طوری قرار دهید که موهای آن بالا قرار بگیرد

آبرنگ
مواد آبرنگ کم رنگ و مصرف رقیق آن شفاف بوده طوری که بافت مقوا را از زیررنگ میتوان حس کرد، به این ترتیب بالایه های متعد د رنگ که رویهم می آید، رنگ آمیزی از لطافت وعمق خاصی برخوردار میشود. آبرنگ در د وشکل موجود است: جامد( که بصورت قطعات جامد رنگی د ر د رون جعبه های مخصوص قرار دارد). و خمیری  که د ر لوله های سربی یا تیوپی قرار دارد

گوآش
گوآش، خمیر رنگی ای است که از پود ر رنگ، چسب وآب ساخته میشود و بر خلا ف آبرنگ دارای اثر رنگی مات می باشد،( آبرنگ را رنگ  روحی  و گوآش را رنگ  جسمی   می نامند) د رگذ شته، د وره (عهد باستان) برای ساختن گوآش، رنگ را با آب ومواد چسبنده ای نظیر صمغ یا شیره گیاهی و یا با سفیده تخم مرغ و نظایر آن مخلوط کرده، آنرا به مصارف گوناگونی مانند، رنگ آمیزی پارچه بکار میبرد ند

آکریلیک 
آکریل، ماده ایست صنعتی که د ر پزشکی ورنگ سازی بکار میرود. این ماده د ر آب حل میشود ولی پس از خشک شدن، به آسانی شسته نمی شود. رنگ آکریلیک برای تصحیح آبرنگ نیز بکار میرود،  قسمت هایی از نقاشی آبرنگ را که باید عوض کرد با این رنگ پوشانده سپس د و باره روی آن کار می کنند. از د یگر خصوصیات رنگ آکریلیک آنست که لایه لایه رویهم قرار گرفته و در ترکیب امکانات تازه ای را بوجود می آورد. از رنگ آکریلیک هم بصورت آبرنگ وهم به شیوه رنگ روغن میتوان استفاده کرد

رنگ روغـن 
رنگهای روغـنی نقاشی خمیری شکل اند. برای تهیه آنها از مواد رنگی طبیعی ومصنوعی همراه با روغنهای مخصوص ومواد خشک کننده استفاده میشود، رنگهای روغنی نسبتا زود د ر مقابل هوا خشگ می شوند ولی برای سریعـترخشگ شد ن آنها میتوان از تینر یا تربانتین استفاده کرد. برای رقیق کردن این رنگها معمولا از روغن بذ رک استفاده میشود. رنگ روغن نقاشی معمولا د رلوله های سربی( تیوپ) د ر بازار موجود است. با رنگ روغن روی اشیاء مختلف میتوان نقاشی کرد، ولی بهتراست همیشه زمینه کار سفید باشد تا ارزش رنگها بهتر مشخص گرد د. برای نقاشی با رنگ روغن، بیشتراز بوم نقاشی استفاده میشود( پارچه کشیده شده روی کلا ف چوبی را بوم نقاشی می گویند) معمولا سطح تابلو راپس از اتمام کارنقاشی،  با پوششی از ورنی می پوشانند تا تابلو شفاف تر و رنگهای آن محفوظ بماند. ورنی را هم با قلم میتوان روی تابلو کشید و هم با اسپری( فیکساتیو)، اگرخواستید که ورنی را با قلم روی تابلو بزنید، رنگهای تابلو باید کاملا خشگ باشد، معمولا بعد از د و ماه این کار رامیتوانید انجام دهید، ولی فیکساتیو را بعـد از سه هفته روی کاربزنید. از فیکساتیو برای ثابت نگهداشتن کارهای( زغالی، کنته یا مداد زغالی، رنگ روغن، پاستل و غیره میتوان استفاده کرد

پالت
پالت، وسیله ایست برای چید ن رنگهای لازم وترکیب آنها برای استفاده د ر نقاشی . پالت رنگ روغن سطحی صاف دارد ولی پالت آبرنگ نا صاف ودارای حفره های متعـددی است، مانند جای تخم مرغ. بجای پالت آبرنگ موجودد ر بازار، از یک د یس ملا مین سفید هم میتوانید استفاده کنید 

کاردک
کاردک انواع و اقسام گوناگونی دارد، بعضی از آنها برای ترکیب رنگ ها روی پالت رنگ مورد استفاده قرار میگیرد، وبعضی از آنها که شکل و اندازه های مختلفی دارند ، مستقیما برای نقاشی مورد استفاده قرار می گیرند

تعداد بازدید از این مطلب: 258
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود