به آرامی یک شکل بیضی رسم کنید. شما ممکن است که بخواهید نیمه پایین گلدان را صاف و مسطح بکشید برای این کار اطلاعاتی درباره ی چگونگی کشیدن لبه های بالا و پایین گلدان و هم چنین استوانه سه بعدی آن بدست آورید.
در حال حاضر با فشار دادن محکم تر مداد، دیواره و بقیه طرح را رسم کنید و هم چنین سعی کنید که خطوط بیرونی گلدان را صاف و روان بکشید.
خطوط اضافی و یا خطوط به درد نخور را که در مرحله اول رسم کرده اید را پاک کنید.
از جمله آثار هنری برای جزئیات و تزئینات گلدان روی سطح آن رسم می کنیم.
گلدان را به صورت واقع بینانه رنگ آمیزی می کنیم و سایه هایی برای برجسته کردن آن روی سطح گلدان ایجاد می کنیم.
دانش آموزان عزیز پایه نهم ابتدا باید براتون توضیح بدم که طراحی کردن چیه و بعد کاربرد و اهمیت آن را براتون توضیح بدم .متاسفانه بعضی از دانش آموزان هنوز تفاوت بین طراحی و نقاشی رو نمی دونند و اگر بهشون بگیم مثلا یک گلدون گل طراحی کن . یک گلدون گل رو نقاشی میکنند .
طراحی کردن مثل این که شما بخواید یک انشاء راجب به یک موضوع بنویسید. خب شما اول میاید چیزهایی که تو ذهنتون شکل میگیره رو روی کاغذ چک نویس مینویسید بعد ممکنه یک جمله اش رو بخواهید تغییر بدید پس خط میزنید یا پاک می کنید و دوباره جای اون یه جمله بهتر می نویسید و بعد از اینکه انشاء دلخواهتون رو نوشتید آن را پاک نویس می کنید. یا اگر بخواید وسایل اتاقتون را بچینید . اینقدر جابجا می کنید تا حالت دلخواه و مناسب رو پیدا کنید
اینها شبیه به مراحلی که یک هنرمند برای ایجاد یک اثر هنری طی می کند . هنرمند برای یاداشت و بررسی تصویر ذهنی خود معمولا از طراحی استفاده می کند پس طراحی استفاده از خطوط ساده ( خط منحنی ، خط مورب ، خط مستقیم ، خط شکسته ) و استفاده از اشکال ساده هندسی برای رسیدن به طرح کلی ذهنی خود یا تصویری که دارد می بیند .
حالا بر گردیم به طراحی همون گلدان گل ، شما ابتدا با استفاده از یک مداد روی کاغذ شروع می کنید به کشیدن با خطوط ساده تا گلدان مورد نظر شما روی کاغذ شکل بگیرد و به تمام زوایا و شکل کلی آن دست پیدا کنید. ممکن است شما چند طرح از گلدان های مختلف که در ذهنتان دارید بکشید تا بعد یکی از این گلدانهایی که طراحی کردید انتخاب کنید. به این کار پیش طرح یا (اتود )گفته می شود . خب حالا شما یکی از این گلدانها رو انتخاب کرده و می کشید و با تکنیک های مختلف ( آبرنگ ، رنگ روغن ، مدادرنگ ، مدادشمعی ،اکلریک ،...) رنگ میکنید وجزییات آن را اضافه می کنید که به آن نقاشی کردن می گویند. پس طراحی شکل ساده تر یک تصویره و مقدمه کار است
کاربرد طراحی
بیشتر چیزهایی که در اطراف خود می بینید ، قبل از ساخته شدن ، طراحی از آن روی کاغذ یا در یک برنامه کامپیوتر ای انجام شده . مثلا خودروهایی که در خیابان می بینید ابتدا یک طراح خودرو تصویر ذهنی خود را در مورد شکل بدنه و داخل خودرو و... برروی کاغذ یا کامپیوتر ارائه میکند وبعد ساخته می شود . همه وسایل به همین شکل ساخته می شوند.
طراحی چند کاربرد دارد؟
وقتی بخواهیم از طبیعت یا دنیای بیرون نقاشی کنیم ، کار را با طراحی آغاز می کنیم .
وقتی فکرو تصویری در مورد ساخت ، در ذهن ماست با طراحی آن را شروع می کنیم .
وقتی بخواهیم به وسیله مجموعه ای از وسایل ، مواد و ابزار ، برای هدفی خاص چیزی بسازیم مثل طرح یک ساختمان در معماری ،طرح یک محصول در طراحی صنعتی یا طرح یک تبلیغ در روزنامه یا بنر تبلیغاتی از طراحی استفاده می کنیم .
در نتیجه طراحی هم به عنوان یک هنر زیبا به طور مستقل یا مقدمه ای برای نقاشی به کار میرود و هم وسیله ای برای ثبت و مشخص کردن افکار وتصورات ذهنی برای انجام یک کار .
حرکت از کل به جزء
هنگام طراحی همیشه از طرح کلی شروع ، و کم کم به جزئیات پرداخته می شود .
در غیر از رشته نقاشی ، پس از یک سری پیش طرح ها و اتود ها ، نتایج نهایی کار به وسیله طراحی های دقیق تر به مجریان و مخاطبان دیگر ارائه می شود . در برخی رشته ها ، طراحی نهایی با کامپیوتر اجرا و از روی آن با دست یا چاپگر سه بعدی یک نمونه ( ماکت) تهیه می شود .
دانش آموزان عزیز ( پیش طرح یا اتود زدن همیشه به معنای طراحی کردن با مداد و کاغذ نیست مهم این است که شما با هر وسیله ای که می توانید آنچه در ذهن دارید تجسم کنید و بسازید .
[graphic texture] [زمین شناسی] بافتی ماگمایی شامل درهم رشدی فلدسپار قلیایی و کوارتز با شکل های مثلثی و قلاب مانند که در آن دو کانی در هم فرو رفته اند و شبیه به نوشتارهایی با خط میخی یا تصویری شده اند
[graphic arts, graphics, graphic design] [هنرهای تجسمی] هنرهای کارکردگرایانه که با طراحی یا ترکیب عناصر تصویری و نوشتاری، پیام خاصی را بیان می کنند
گرافیک چیست؟
گرافیک چیست؟
واژه گرافیک از مصدر یونانی Graphein به معنای نوشتن گرفته شده است.ریشه آن در اصل به معنای (خراشیدن) (حک کردن) و(نقر کردن) است.در روشهای تکثیر قدیمی روی سنگ یا مس را با عملی شبیه خراش دادن منقش می کردند وپس از برگردانیدن آن روی کاغذ تکثیر را انجام می دادند که به آن (طراحی خطی گرافیک) اطلاق می گردید.
تعاریف گرافیک در منابع مختلف
فرهنگ معین: به معنای نمودار ترسیمی با خطوط واشکال. در واژه نامه مصور هنرهای تجسمی در معنی Graphic Arts آمده: انواع نقاشی و کنده کاری وبرجسته کاری برروی فلز و چوب وسنگ ومانند آنها برای چاپ که امروزه شامل طرح و ترسیم پوستر و نمودارهای خطی، آرمهای تجاری وصنعتی، تصاویر و نقوش روی جلد کتاب و نشریات وعلایم اقتصادی و راهنمایی استفاده می شود.
در فرهنگ اصطلاحات هنری: مترادف هنر ترسیمی، تصویرسازی، نمودار یا طرح همراه با موضوعات چاپی است.
تعریف ریچارد هولیس در کتاب تاریخ طراحی گرافیک: گرافیک یک زبان است. نوعی زبان است با دستور زبانی نا معین و الفبایی پیوسته در حال گردش است. قوانین نا مشخص گرافیک به آن معناست که فقط میتوان آن را مطالعه کرد نه آموخت تعریف گرافیک از نظر استاد ممیز: خلاصه کردن یک عنصر تصویری تا جایی که پیام خود را از دست ندهد و قابل تکثیر باشد.
اما آنچه که امروزه برای تعریف کردن گرافیک به کار می برند: گرافیک یعنی مهندسی تصویر یا نوشتار جهت ارتباط با مخاطبین برای رسیدن به هدفی واقعی و ملموس.
گرافیک خود در خدمت تبلیغات است و هنرهای دیگر را به خدمت می گیرد تا آثاری را برای تکثیر خلق کند.
تفاوت گرافیک و نقاشی
نقاش یا نقاشی تمام احساسات خود را از طریق قلمو و رنگ بیان می کند و در نتیجه امکان دارد که پیام روشن و واضحی برای همه افراد نداشته باشد یعنی یک نقاش عواطفش را بیان می کند و کاری به این ندارد که مخاطبش منظورش را درک می کند یا خیر. به همین دلیل در یک نمایشگاه نقاشی از یک تابلوی مشخص، افراد مختلف برداشت های متفاوتی دارند اما یک گرافیست موظف است پیام خود را به گونه ای بیان کند که حتما مخاطبش منظورش را دریافت کند.
هنر گرافیک چون تکثیر می شود و با فنونی چون چاپ همدست شده و متعلق به همه می شود مثل نقاشی شخصی و تک نیست و هیچگاه به عنوان تابلو در یک قاب تنها نمی ماند.
گرافیک کامپیوتری (دیجیتال) چیست؟
گرافیک رایانهای یا گرافیک کامپیوتری (Computer Graphics) یکی از قدیمیترین شاخههای علوم رایانه است که به ترسیم، تغییر، و کار با تصاویر به شیوههای محاسباتی و رایانهای اقدام مینماید. گرافیک رایانهای یکی از پرجاذبهترین و وسیعترین کاربردهای رایانهها لست. بازیهای رایانهای، برنامههای ساخت پویانمایی دوبعدی و سهبعدی، شبیهسازیهای محاسباتی، و پردازش تصاویر را میشود بهعنوان چند نمونه نام برد.
نرمافزارهای گرافیکی
نرمافزارهای مورد استفاده در کارهای گرافیکی را میتوان بر اساس گرافیک رایانه یا CG به دو دسته بزرگ تقسیم کرد:
نرمافزارهای Raster یا نقشه بیتی که بر اساس پلت های رنگ Pixel ها و نقاط کار می کنند همانند Photoshop و یا Corel Photo Paint
نرمافزارهای Vector یا برداری که معمولا برای ایجاد تصاویر گرافیکی از فرمولهای ریاضی و معادلات دیفرانسیل بهره میبرند. همانند Corel Draw و یا Adobe Illustrator
ساختار هر دوی این نرم افزارها کاملا با هم متفاوت است. هر چند نرم افزارهای Raster را جزو تولید کننگان تصاویر گرافیکی می نامند ولی در واقع گرافیک Raster یا Bitmap ماهیت ویرایشی دارند تا تولیدی و نقطه قوت آنها در ویرایشو فیلتر گذاری بر روی تصاویر است تا خلق یک موضوع گرافیکی.
معرفی رشته گرافیک
گرافیک هنری است که توانسته بسیاری از هنرها را به خدمت گرفته و اصیل ترین وظیفه خود را که انتقال پیام است به خوبی به انجام رساند. گرافیک مترادف هنر ترسیمی، تصویرسازی، نمودار یا طرح همراه با موضوعات چاپی می باشد. گرافیک در دو مفهوم قدیم (سنتی) و جدید(نوین) متمایز میگردد که در مرز بین این دو پدیده چاپ قرار دارد.
گرافیک چیست؟
گرافیک از واژهٔ یونانی graphikos است و به معنای آنچه است که مربوط میشود به طرح زدن و طراحی. تعریف دیگر از گرافیک هر کار و یا شیوهٔ مربوط به کشیدن تصویر از روی یک چیز و یا از انگاره آن است. بنابراین همهٔ پدیدههایی را در بر میگیرد که ایجاد شدهاند: به شکل یک نشانه، علامت، نقشه، طراحی، کشیدن از روی یک چیز و به ویژه طراحی خطی یک پدیده.
گرافیک سنتی و مدرن
هنرهای گرافیک شامل کشیدن، طراحی کلیشه وگراور برای چاپ و طراحی گرافیکی است. صنایع گرافیک شامل همهٔ تکنیکها و فعالیتهایی است که در تولید یک کار چاپی نقشی ایفا میکنند. طراحی گرافیک پیشه یا هنر ارتباط بصری است که از آمیزش تصویرها، واژهها و ایدهها ترکیب شده تا اطلاعاتی را به تماشاگر برساند و به ویژه در او تاثیر مشخصی بنهد.
گرافیک در دو مفهوم قدیم (سنتی) و جدید(نوین) متمایز میگردد که در مرز بین این دو پدیده چاپ قرار دارد. منظور از چاپ انواع و اقسام چاپ است. گرافیک (قدیم) یا همان گرافیک سنتی شامل خطاطی، نقاشی دو بعدی، کنده کاری می باشد که بیشترین شکل آن در آرایش کتابهاست که محصول کار نقاش، خوشنویس، تذهیب کار و جلدساز می باشد.
گرافیک نوین یا گرافیک مدرن علاوه بر کتاب آرایی در قسمت تبلیغات تجارتی، اعلانات دیواری و مطبوعاتی و نشان ها (لوگوها) و غیره می باشد و حتی در سینما و تلویزیون هم کاربرد دارد. مثلا عنوان بندی فلم و تصاویر متحرک طراحی شده. هنر گرافیک نوین با مسائل ارتباط محیطی نیز تداخل دارد، پس هنر گرافیک علاوه بر خط و رنگ، به عناصر بصری دیگری چون حجم و نور کمک می گیرد.
گرافیک حیطهای از هنرهای تجسمی است و دارای کاربردهای متنوع و گستردهای می باشد. گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، بکارگیری تکنیکهای مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب، پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و … است که در جهت رساندن پیامی خاص به بیننده انجام بپذیرد.
شرایط ورود به رشته گرافیک:
گرافیک حیطهای از هنرهای تجسمی است
¤ داشتن معدل 16 یا بالاتر در کارنامه سال اول ¤ داشتن علاقه و انگیزه لازم به تحصیل در رشته گرافیک
توانمندی های لازم در بدو ورود به رشته گرافیک
هنرجویان در بدو ورود به رشته گرافیک باید دارای این توانمندی ها باشند:
¤ هنرجویان رشته گرافیک باید دید هنری داشته باشند.
¤ از توانایی های لازم برای ورود به رشته گرافیک این است که هنرجویان در بدو ورود به رشته گرافیک باید طراحی را در سطوح ابتدایی بلد باشند.
¤ هنرجویان رشته گرافیک باید علاقه واقعی به این رشته داشته باشند.
مهارت هایی که هنرجویان رشته گرافیگ در طی این مدت کسب می کنند:
1- در طی تحصیل در رشته گرافیک هنرجویان عکاسی و مراحل چاپ و ظهور عکس سیاه و سفید را فرا می گیرند.
2- آشنایی با طراحی و رنگ شناسی از مهارت هایی است که هنرجویان رشته گرافیک کسب می کنند.
3- طراحی حروف صفحه آرایی، تصویر سازی کتاب کودک از دیگر مهارت هایی که در رشته گرافیک، هنرجویان فرا می گیرند.
4- طراحی پوستر، آرم،بسته بندی و جعبه سازی
5- خوشنویسی درحد مبتدی – چاپ دستی
دروسی که هنر جویان گرافیک در طی 2 سال هنرستان می گذرانند:
هنرجویان رشته گرافیک باید دید هنری داشته باشند
سال دوم گرافیک:
دروس عمومی: دین و زندگی (2)، تربیت بدنی (2)، عربی (1/2)، زبان خارجی(2)، ریاضی(2)، ادبیات فارسی(2)، زبان فارسی(2)، جغرافیای عمومی و استان، آمادگی دفاعی
دروس تخصصی: طراحی (1)، مبانی هنرهای تجسمی، تاریخ هنرایران، کارگاه چاپ دستی (1)، خوشنویسی، عکاسی (1)
سال سوم گرافیک:
دروس عمومی: دین و زندگی(3)، تربیت بدنی (3)، عربی(2/2)، تاریخ معاصر ایران
دروس تخصصی: تاریخ هنرجهان، کارگاه گرافیک، مبانی تصویرسازی، عکاسی (2)، علم مناظر و مرایا، مبانی و کاربرد رایانه، پایه و اصول صفحه آرایی، خط در گرافیک، طراحی(2)، کارآموزی (1)
وسایل مورد نیاز رشته گرافیک
دوربین، رنگ روغن، پاستل و ... از جمله ابزار مورد نیاز رشته گرافیک است .
وسایلی که هنرجویان رشته گرافیک به آن نیاز دارند عبارتند از:
• دوربین و فیلم و کاغذ عکاسی
• گواش
• قلمو
• مقوا آبرنگ
• مدادرنگی
• پاستل
• ماژیک رنگی
• رنگ روغن
• مقوای ایرانی و خارجی
• مداد طراحی
• وسایلی مانند چوب
• ورقه فلزی
آینده تحصیلی رشته گرافیک
هنرجویان گرافیک پس از قبولی در کنکور می توانند در رشته عکاسی تحصیل کنند
1-هنرجویان رشته گرافیک بلافاصله پس از فارغ التحصیل شدن از هنرستان، در تابستان سال سوم، میتوانند در کنکور فنی و حرفه ای شرکت نموده و پس از قبولی در کنکور به تحصیل در آموزشکده های فنی و حرفه ای بپردازند و پس از 2 سال، موفق به اخذ فوق دیپلم گردند.
2- پس از اخذ دیپلم هنرستان، هنر جویان گرافیک می توانند بدون آزمون ورودی وارد پیش دانشگاهی هنر شده و پس از یک سال تحصیل، در کنکور سراسری هنر شرکت نموده و در یکی از رشته های عکاسی، صنایع دستی، سینما، تئاتر، مرمت آثار باستانی، هنرهای اسلامی، طراحی و چاپ پارچه و لباس، گرافیک، نقاشی، طراحی صنعتی و طراحی فرش به تحصیل پرداخته و پس از 4 سال موفق به اخذ لیسانس گردند.
تعداد واحد هایی که هنرجو باید در 2 سال دوم و سوم رشته گرافیک بگذراند: دروس عمومی 26 واحد و دروس تخصصی 39 واحد.
در طراحی گرافیک، حیطهها و تخصصهای مختلفی وجود دارد:
تصویرسازی برای کتابهای کودک، طراحی صفحات وب در حیطه کاری گرافیست ها می باشد
ارتباط بصری (Visual communication)- مانند:
- طراحی پوستر
- طراحی جلد
- طراحی علامت (Sign)
- طراحی نشان (Logo)
- طراحی حروف
- طراحی آگهی تبلیغاتی
- صفحه آرایی برای کتاب و نشریه
- طراحی صفحات وب
- طراحی چاپ برای بستهبندی
- طراحی تبلیغاتی (کاتالوگ، بروشور، فلدر، اوراق اداری و …)
تصویرسازی (Illustration)- مانند:
- تصویرسازی برای کتابهای کودک، کتابهای علمی و آموزشی
تصویرسازی یا تصویرگری یکی از زیرشاخههای هنرهای تجسمی است و به نوعی از اثر خلاقانهٔ تصویری گفته میشود که القاکنندهٔ تجسمی یک مفهوم یا روایت با فرم بصری است. این مفهوم و روایت میتواند داستان، شعر، مقالهای در روزنامه و کتاب و حتی تبلیغات تجاری، سرگرمیها و اشکال و فرمهای روی کالاها و لباسها باشد.
فعل ( to illustrate ) به معنای مصور سازی یا شرح مثالی با تصویر از ریشه لاتینی lust rare> > (نور افشاندن بر چیزی) است . ” تصویرسازی ” هنر ارسال ایده هایی موجز به واسطه تصاویر در گستره ای از رسانه ها است . تصویر سازی در عین حال هم می تواند معنای موضوعی را روشن سازد و هم بستری تازه برای نشان دادن آن موضوع به جهان به وجود آورد .
یک تصویرسازی و یا مجموعه ای از آن ها ، داستانی را روایت میکند که غالبا با متن آن در ارتباط است . یک تصویر سازی موفق ، خواه برای صفحه کتاب طراحی شده باشد ، خواه برای صفحه نمایش و یا دیوار ، به همان میزان که از قدرت توصیف و شفاف سازی روایت برخوردار است ، مبین نقطه نظر طراح تصویر ساز و رویکرد او نسبت به رسانه و تکنیک اش نیز هست .
تصویرسازی بر سه مهارت تکیه دارد ، که هر سه آن ها در بسیاری از رشته ها قابل اجرا هستند :
به مفهوم در آوردن ایده ها (conceptualizing ideas) ( از چه جهان بینی ای برخوردار است )
حل مشکلات خلاقانه ( چگونه این دیدگاه را انتقال مید هد )
سه مهارت اخیر ، بنابر نقش مهمی که در راه دستیابی عملی به محصولی خلاق ایفا میکنند ، ما را در ارائه تعریفی برای تصویرسازی – به عنوان رسانه ای موثق و در مقام حرفه ای تمام و کمال و تسهیل در کارکردهای بنیادین آن یاری می کند : ارتباط میان ایده ها .
تصویرسازی در اغلب موارد ( البته نه منحصرا) فعالیتی تجاری است و پاره ای از مواقع به عنوان جزیی از نهاد تجاری بزرگ تر و یا مؤسسه و بنگاه تولید انبوه عمل میکند تصویر سازی فصل مشترکی از گرافیک دیزاین ، هنرهای زیبا و دیزاین تعاملی (interactive design ) است که دامنه گسترده ای از فعالیت های خلاقانه را شامل می شود :” تصویر سازی برای روزنامه و مجله ، تبلیغات و بسته بندی محصول ، کتاب کودکان و بزرگسالان ، فرم های کوچک و بزرگ در گرافیک متحرک و انیمیشن و نیز تصویرگری (imagery ) کتب مصور و رمان های تصویری .” تصویر ساز ی اخیرا فعالیت در شاخه های غیر سنتی ای ( رسانه های غیر جاپی ) را نیز در بر گرفته است : شاخه هایی چون تولید اسباب بازی و دیزاین منسوجات ، تصویرگری برای صفحه نمایش (فیلم های انیمیشن ،کارتون های اینترنتی ، گرافیک موبایل ) و نیز اشکال خیابانی دیزاین همچون تصویرگری برای اسکیت بورد ، عکس برگردان و گرافیتی ، گرچه تصویرسازی به لحاظ تاریخی در بستر واژگان به حیات خود ادامه میداد و وابسته به متن بود ، لیکن در سال های اخیر و به واسطه روند رو به رشد فرهنگ بصری ، از اصولی مستقل برخوردار شده است .
تصویر سازان هر ابزاری را که تاریخ هنر در اختیار می گذارد به خدمت میگیرند . ابزاری که می تواند شامل رنگ روغن ، آبرنگ ، تمپرا ، اچیگ ، سبک اسکرین ، گراوود ، کولاژ ، اسکرج بورد ، قلم و مرکب ، مجسمه سازی مدیم های قابل قالب ریزی و ابزارهای دیجیتال همچون illustrator ، Photoshop ، flash ، شود . تصویرسازان چه به لحاظ تاریخی که نسبت به محصولات خلاقانه بی تفاوت بودن و چه در زمان حال که برای تاثیر گذاری از مدیم های موقتی و غیر قابل بایگانی سود میجویند همواره به ابژه ای که می آفرینند همچون اثری که قابل ارائه در گالری هاست می نگرند . در هر حال تصویرسازان اثرشان را با همان حساسیتی که سفارشات کاری را انجام می دهند خلق می نمایند ، با این تفاوت که اثر آنها به جای آن که به واسطه تخیل و احساس مسئولیت شان نسبت به مشتری ساخته شود ، از معنویات درونی تصویر ساز بهره میبرد . رسانه ، دستمایه و ایده ای که مورد استفاده قرار می گیرد هر چه بهتر انتخاب شده باشد ، تصویر سازی امکان بیشتری می یابد تا مخاطب را با جهانی مواجه کند که پرتو تازه ای بر آن تابیده و یا اساسا او را وارد سپهری تازه سازد .
از ملزومات صنایع دسته بندی، جعبه می باشد چاپ جعبه و همچنین طراحی جعبه توسط نیروی متخصص انجام می شود. از عوامل مهم در فروش کالا ، ظاهر و نوع بسته بندی (جعبه – BOX) می باشد. هر چقدر ظاهر بسته بندی جعبه شیک و جذاب تر باشد، جذب مخاطب آسان تر است. با بسته بندی کالا با ظاهری زیبا و جذاب می توانید از سایر تبلیغات نیز پیشی بگیرید. توجه کنید که باید ظاهر جعبه مناسب با نوع کالا و همچنین سلیقه مخاطبان را نیز در نظر بگیرید. با درج اطلاعات بر روی جعبه اعتماد مخاطب خود را جلب کنید حتی می توان مخاطب را به محصول و خدمات خود وفادار ساخت.
ست اداری یا هویت بصری سازمانی چیست ؟ اوراق و ست اداری به مجموعه اسنادی از قبیل سربرگ، کارت ویزیت، انواع پاکت نامه و … که هویت بصری سازمانی نیز گفته می شود، که در کنار آن ها مواردی همچون کاغذ یادداشت، اوراق مالی واداری (مانند فاکتور، قبض، کاردکس و فرم های داخلی)، کارت های پرسنلی، لیبل و … با فرم و طرحی یکسان و با حفظ وحدت بین این عناصر برای معرفی شرکت شما طراحی و اجرا می شود.
لیبل می تواند در اندازه های دلخواه شما طراحی شود در طراحی لیبل اطلاعاتی مورد نیاز است. از جمله اطلاعاتی درباره سازنده، کارکرد محصول و غیره تا در اختیار مصرف کننده قرار بگیرد. لیبل یا برچسب کاربرد های متفاوتی دارد که صاحبان مشاغل و مدیران آن را جزو لازمه کاری خود می دانند.
ازجمله موارد استفاده از لیبل می توان به صنایع داروی، آرایشی بهداشتی و … اشاره نمود، یکی از اصلی ترین موارد استفاده از لیبل یا برچسب به جهت افزایش میزان تولید و رعایت اصول اولیه بهداشتی و در پی آن کاهش هزینه هاست.
طراحی لیبل بسیار حائز اهمیت است از آنجا که طرحی که برای لیبل مورد استفاده قرار می گیرد تاثیر زیادی روی مصرف کننده در انتخاب دارد ” یک طرح جذاب می تواند کمک شایانی در این جهت به شما بکند” از جمله موارد استفاده از لیبل، طراحی لیبل مواد غذایی نیز می باشد که درفروش محصول بسیار کمک کننده نیز می باشد.
کاتالوگ به مجموعه گردآوری شده از محصولات یا خدمات ارائه شده توسط یک شرکت یا یک موسسه با ریزترین اطلاعات مورد نیاز برای فروشنده یا واسطه آن کالا یا خدمات گفته می شود . کاتالوگ ها برای محصولات عمده یک شرکت تولیدی و یا برای ارائه خدمات یک شرکت خدماتی طراحی می گردند که برای مصرف کننده نهایی اهمیتی ندارد اما برای واسطه یا فروشنده یا مغازه دار که این کالا یا خدمات را می خواهد انتخاب کنند، مهم است . کاتالوگ ها برای واسطه ها و توزیع کننده ها طراحی و چاپ می گردند، اما بروشور برای مصرف کننده جز طراحی و چاپ میگردد.
بروشور (Brochure) وسیله ای است برای بیان توضیحات کامل یک محصول ، به همین دلیل است که به آن، کالانما هم گفته می شود. معرفی و درج اطلاعات استفاده از محصول، مهم ترین پارامتر یک بروشور است این همان تفاوت بروشور و كاتالوگ است. شما در بروشور، در مورد یک محصول خاص صحبت می کنید ولی در یک کاتالوگ، مجموعه محصولات یک شرکت یا کمپانی، معرفی می شود.
بروشورها بر خلاف کاتالوگ ها حجم کمتر و ظاهر ساده تری دارند. بروشورها ارزانتر از کاتالوگ ها هستند و طراحی و چاپ آنها با تیراژ بالا تری نسبت به کاتالوگ ها انجام میشود. گرم کاغذ بروشورها از کاتالوگ ها کمتر است و در کاغذهای نازک تری نسبت به کاتالوگ ها چاپ می شوند.
لوگو چیست؟ لوگو (آرم و یا نشانه) یکی از مهمترین و حیاتی ترین عناصر تبلیغاتی یک کسب و کار است. لوگو اولین چیزی است که مخاطب شما آن را می بیند و با آن ارتباط برقرار می کند. آرم ، نشانه و لوگو ، هویت سازمانی و بصری کسب و کار است و این همان تصویری است که مردم زمانی که نام شما شرکت شما را می شنوند، میشناسند و در ذهن خود تصور می کنند . طراحی مناسب و اصولی لوگو می تواند به تاثیر گذاری برند شما در ذهن مشتری و مخاطب کمک بسیار زیادی نماید.
هنر تصویرگری، به گزینش و به کارگیری تصاویر توضیح دهنده و توصیف کننده برای بیان مفاهیم اشاره می کند. در تصویرگری، ممکن است نقاش، عکاس، گرافیست، صفحه آرا، روان شناس، مؤلف، معلم، متخصص موضوعی و مدیر هنری در کنار یکدیگر گاه به صورت گروه های دو یا سه نفری با یکدیگر کار کنند تا بتوانند پیامی را به شکل مؤثر به مخاطب منتقل کنند. هنر تصویرگری تابع اصول و معیار های خاصی است. آگاهی تصویرگران از ایپن معیارها به بهبود کیفیت تصاویر آموزشی کمک می کند.
هنر تصویر سازی از شاخه هنرهای کاربردی می باشد که تصویرگر برای بیان ایده ها و ادراک خود از عناصر تجسمی به بهترین نحو سود می جوید. تصویرساز باید فرا گیرد که ضمن ایجاد تصویر و رعایت اصول آن سلایق مختلف سفارش دهندگان و اذهان عمومی را زیر نظر داشته باشد. تصویرگر باید سعی کند پیام هایی را که در صدد انتقال آن می باشد از نظر موضوع و محتوای فکری و شکل و قالب افکارش را بسیار غنی وباارزش وبارعایت همه جانبه ی اصول زیبا شناسی ارائه نماید. درگذشته وقبل از پیدایش هنرهای کاربردی فعالیت های برخی از هنرمندان بیشتر در حیطه چاپ بود و هنرمندان تصویرساز تنها تصویرگران صنعت چاپ بودند. هنر تصویرسازی که از جمله هنر های کاربردی است شاخه ای از گرافیک می باشد.
تصویرسازی هنری است که تصویرگر در آن اقدام به روایت گری مصور می نماید. موضوع کار تصویرگر می تواند یکی از داستان های مذهبی، ادبی، تاریخی ، علمی و … می باشد.
هنرهای مختلف علی رغم این که هر کدام از وسایل و شیوه های اجرایی خاصی استفاده میکنند ولی نقطه مشترک در بین آنها بیان تصویری می باشد. استفاده از همه امکانات در هنر تصویرگری، موجب تعدد و گوناگونی تخصص ها و روش ها در این هنر شده است که با گسترش فن آوری بشری روز به روز به این اشعابات افزوده می شود و منجر به پیدایش شگردهای بدیع و نوظهور گردیده است.
تصویر سازی صورتهای مختلفی دارد که برخی از هنرمندان به تصویرسازی کتب با موضوعات مختلف مشغول می باشد. این موضوعات می توانند شامل متون داستانی، تصویرسازی خبری مطبوعاتی، تصویرسازی فرهنگ عامیانه (فولکلوریک) ، تصویرسازی آموزشی، تصویرسازی فنی و تصویرسازی کاربردی که بیشتر با محیط جوامع انسانی سرو کار دارند و … را شامل می شود
تصویرسازان علاوه بر مصور ساختن کتاب ها و جملات، پوسترهای تبلیغاتی ، در زمینه تصویرسازی برای فیلم های نقاشی متحرک و همچنین تابلوهای محیطی رایانه ای تبلیغاتی مشغول می باشد. در یک تعریف کلی می توان گفت کار تصویرگری تجسم تصویری یک موضوع برای نمایش بهتر فضای مطلب و در نهایت درک بهتر آن می باشد که عناصر بصری را در غالبی زیبا ترکیب نموده و عرضه نماید.
طبقه بندی انواع تصویرسازی
هنر تصویرسازی معاصر از اواخر قرن نوزدهم میلادی به دو شاخه تصویرسازی داستانی و تصویرسازی تبلیغاتی تقسیم شد که به تدریج با معرفی تکنولوژی بصری و وسایل ارتباطات جمعی نظیر سینما و دوربین های سینما توگراف و تلوزیون از تصویرسازی داستانی شاخه تصویرسازی متحرک که همانا پویانمایی باشد پدیدار گشت.
تصویرسازان به پنج گروه عمده تقسیم شده اند که عبارتند از:
تصویرسازان نشریات : (که در روزنامه ها و مجلات غالبا به عنوان کاریکاتوریست های اجتماعی سیاسی یا تصویرسازان خبری فعالیت دارند) .
تصویرسازان کتاب ها : (که یا عنوان ها و موضوعات را به شکل طرح جلد یا مضامین داستانی را در کتاب های داستانی تصویرسازی می کنند) .
تصویرسازان تبلیغاتی : (تصویرسازی پوسترهای تبلیغاتی، آگهی های تجاری و تصویرسازی مربوط به بسته بندی کالاهای مصرفی نظیرمواد غذایی و دارویی)
تصویرسازان بنیادها و موسسات و نهادها : (نظیر تصویرسازانی که پیام های موسسات و نهادهای هنری و اجتماعی،خیریه،ورزشی،خدمات ی،سیاسی و آکادمیک یا علمی را به مخاطبین خود منتقل می سازند).
تصویرسازان بین المللی : (که در آثارشان هویت های فرهنگی، بومی، نژادی، تاریخی و جغرافیایی ملت ها و کشورها انعکاس می یابند).
اصول و معیارهای تصویرگری
همانگونه که اشاره شد، برای تولید یک تصویر مناسب، رعایت اصول و معیارهای گوناگونی ضرورت دارد. این اصول منبعث از سلسله نظریات در زمینه های هنری، ارتباطی، روانشناسی، آموزشی، محیطی و اجتماعی هستند. از جمله : داشتن نگاه علمی در تصویرگری متون علمی و تا حدی دوری از عنصر خیال پردازی در تصویرگری متون علمی، عنصر خیال باید در خدمت نگاه علمی و آموزش باشد. این امر یکی از ویژگی های اصلی تصویرگری متن های غیر تخیلی است. عنصر خیال در تصویرگری متن های علمی، اطلاعاتی و آموزشی، پیرو نگرش علمی و اطلاعاتی متن های غیر تخیلی است. تخیل تصویرگر تا جایی می تواند در این متن ها گسترش یابد که خدشه ای بر واقعیت های علمی و آموزشی متن وارد نیاید. در ضمن، تخیل او نباید از چارچوب آموزشی و انتقال اطلاعات درس و یا موضوعات اصلی متن خارج شود.
هماهنگی تصویر متن
عناصر تصویری باید با دورنمایه های حسی و مفهومی متن هماهنگ باشند و تصویرگر، نخست باید به کمک مؤلف مفاهیم اساسی هر متن را جستجو کند و در تصویر خود راه ذهذ. مفاهیم ممکن است از نوع علمی، اجتماعی، جغرافیایی، تاریخی، هنری، ادراکی، عاطفی، مذهبی و یا فنی باشند. بررسی مفاهیم و محتوای موضوعی کتاب مشخص می کند که از کدام سبک و تصویر در انتقال مفهوم باید استفاده کرد.
توجه به نیازهای گروه سنی فراگیران و فرایند رشد دانش آموز و علایق او
نیازها و علایق دانش آموزان در گروه های سنی متفاوت، با هم فرق دارند. شناخت ویژگی های روان شناختی کودک و علاقه مندی های او از نخستین اصول تصویرگری به شمار می رود. تصاویر زیبا و پرکار، اما به دور از ویژگی های سنی کودک، ارزش آموزشی کمتری دارند. کودکان، در مقایسه با بزرگسالان، احساسی ترند و از طریق تصویر راحت تر از مطالعه و درک مطلب، پیام پذیری دارند. حس بینایی کودکان پیش دبستانی هنوز از مهارت لازم و کافی برای تشخیص تمام امواج نوری، مثل طول موج های مربوط به رنگ های آبی برخوردار نیست. در تصویرسازی برای این گروه از کودکان باید تا آنجا که امکان دارد، از رنگ های آبی کمتر استفاده شود؛ زیرا علم عصب شناسی ثابت کرده است که چشم انسان ابتدا رنگ زرد و بعد رنگ قرمز و در آخر رنگ آبی را به راحتی می بیند. کودکان دبستانی از سطوح تخت که رنگی ساده دارند و نیز رنگ های شاد و گرم بیشتر لذت می برند. نوجوانان دوره ی راهنمایی از واقعیت گرایی و مستند سازی در تصاویر ( عکس های واقعی ) و استفاده از طیف های رنگی و رنگ های خنثی بیشتر لذت می برند.
بطور کلی به هر نوع تاثیر گذاری مداد سیاه و یا ذغال (مثل مداد معمولی B2 گرافیتی و پودرذغال) بر روی کاغذ به همراه سایه ها می توان سیاه قلم گفت ، هنرمندان هریک بنا به سلیقه شخصی ، تجربیات و آموخته ها برای به تصویر کشیدن موضوع مورد نظر از ابزار خاصی استفاده می کنند !شما می توانید با
با ابزار گوناگون سیاه قلم در بخش لوازم مورد نیاز سیاه قلم ، آشنایی پیدا کنید ! از مداد سیاه HB – B2 – B6 استفاده شده .
ابزار و تکنیک های سیاه قلم در طول تاریخ و به مرور زمان تا حدی پیشرفت کرده است که امروزه نقاشی کردن برای هر هنرجو و یا شخص هنردوستی کار راحتی شده و تنها با چند ماه تمرین می توان به سطح جذابی از هنر نقاشی رسید !
برای کشیدن هر یک از اجزا چهره که در این مقاله آمده است ، اگر در سطح مبتدی و یا متوسط هستید حداقل ۱ تا ۳ ساعت زمان بگزارید ! این زمان برای افراد مبتدی برای هر یک از اجزا چشم ، بینی ، لب و گوش حداقل ۳ ساعت الزامیست ، این زمان به شما کمک میکند تا دید خود را در نقاشی سیاه قلم تقویت کنید ، تا حدی که در آینده به ۳۰ دقیقه هم برسید !
مدادهای کنته سافت ، کنته هارد و کنته b3 پاریس : مداد کنته b3 مارک کنته پاریس دارای تیرگی بسیار بالاییست در عین حال روغن بیشتری به نسبت مدادهای کنته سافت و هارد دارد ، به همین دلیل از آن بیشتر به عنوان رنگ پالت استفاده می کنیم !
روی یک کاغذ جداگانه رنگ گزاشته و در واقع با کنته کمی سیاه می کنیم و سپس با کشیدن محوکن و یا قلمو بر روی آن پالت کاغذی ، قلمو و محوکن را به رنگ آغشته می کنیم و سایه میزنیم ، که تکنیک دقیق آن را می توانید در دوره های آموزشی اپلیکیشن میز کارم در همین وبسایت تکنگاره ها بیاموزید .
مداد کنته سافت مارک فابرکاستل هم که در سیاه قلم پادشاهی می کند ، با تیرگی بینظیر خود به تابلو ها جلوه ای چشم نواز می دهد ، و باید در اینجا اشاره کنم که مداد کنته سافت دارای روغن کمتری به نسبت کنته b3 پاریس است ، و همانطور که از نام آن پیداست مغز نرمی هم دارد .
مداد کنته هارد مارک فابرکاستل با روغن کمتر ، تیرگی کمتر و سختی بیشتر که به دلیل فشردگی بیشتر مغز آن است ، بیشتر برای کشیدن تار موها و یا در برخی از موارد در تابلو و یا تمرینات برای ایجاد خطوط نازک و یا ظرافت و افزایش کیفیت در حد هایپررئال کاربرد دارد .
مداد کنته سفید فابر کاستل Faber Castell مدیوم
مداد کنته سفید : این مداد معمولا (کنته سفید مدیوم فابرکاستل) برای براق کردن مو ها و یا در برخی از موارد برای ایجاد نور و یا در بافتها کاربرد دارد ، بطور مثال در بخشی از نقاشی سیاه قلم پس از پاک کن زدن متوجه می شویم که محل مورد نظر درخشندگی لازم را نداشته و خوب سفید نشده ، که در این موارد از کنته سفید استفاده می کنیم .
البته باید اشاره کنم که به دلیل این که مقوای اشتنباخ کمی شیری رنگ است و به رنگ کرم تمایل دارد وقتی از کنته سفید استفاده میکنیم ، تصور می شود که کنته سفید کمی به رنگ آبی تمایل دارد ، که صد البته باید این موضوع را تجربه کنید .
اما در این میان پاستل گچی رامبراند که به صورت استوانه ای می باشد ، سفیدی بسیار بهتری دارد ، که البته به دلیل استوانه ای بودن آن نمی توان از آن به راحتی برای کشیدن مو استفاده کرد .
محو کن : همانطور که از اسمش هم می شود فهمید محوکن ابزاریست برای محو کردن خطوط ، سایه ها و البته برای کشیدن خطوط کمرنگ و ایجاد بافت و سایه روشن ، بنا بر این یکی از ابزارهای بسیار مهم و کاربردی در تکنیک نقاشی سیاه قلم و طراحی چهره به حساب میاد .
محوکن در واقع همان کاغذ لوله شده است که توسط دستگاه های مدرن به صورت فشرده لوله شده است .
محوکن کاغذی کنته conte
بهترین مارک محوکن مارک کنته و پس از آن کرتاکالر در ردیف دوم کیفیت قرار دارد و محوکن های مارک متفرقه کیفیت مناسبی ندارند .
برای تیز کردن محوکن یه هیچ عنوان از کاتر استفاده نکنید و فقط محو کن را با سمباده تیز کنید (ورق سمباده 150 ساختمانی) ، وقتی قسمت سر محوکن سمباده خورده میشود بافت مخملی خوبی میگیرد که برای محو کردن خطوط و جا به جایی رنگ بسیار کاربردی تر می شود
مفاهیم بصری: چگونگی دریافت ما از زبان بی کلام بستگی به ادراک شخصی و چگونگی موقعیتهای ویژه دارد.
هنرهای تجسمی: یکی از زبانهای بیکلام است که از طریق آن بیشتر و گستردهترین مفاهیم توسط افراد از جوامع مختلف انسانی از نژادها و ملیتهای گوناگون دریافت میشود.
هنرهای تجسمی در آفرینش: در کلیه آنها حس بینایی عامل اصلی است که به او هنرهای بصری نیز گفته میشود.
عناصر بصری : مفاهیم هنرهای تجسمی را منتقل میکند.
مبانی هنرهای تجسمی به دو عامل : طبیعت و جهان پیرامون آن میپردازد.
عناصر بصری شامل: ۱- خط ۲- نقطه ۳- سطح ۴- شکل ۵- رنگ ـ بافت و غیره.
مبانی ارتباط بصری و مبنای هنرهای تجسمی: چگونگی روابط موجود بین این عناصر و نحوه برقراری نظامی خوشایند بین آنها در چهارچوب ضوابط و اصولی قرار دارد که به آن مبنای ارتباط بصری و مبنای هنرهای تجسمی میگویند.
نقطه: نقطه مبین آشکار کردن مکان در فضا است و در شرایط خاص جلوههای تازه به خود میگیرد.
نقطه میتواند: به شکل یک عنصر تصویری مثبت و یا منفی در به وجود آوردن یک ترکیب به کار میرود. با تکرار نقطه در ترکیبهای بسیار متنوع و متعدد مفهوم ریتم را میتوان شناخت. و با تجمع و تفرق نقطهها در یک ترکیب جدید مفهوم انبساط وانقباض را میتوان نمایش داد.
مفهوم فضا: با توجه به اندازه نقطه و ترکیب آن ایجاد میگردد، همین مفهوم را با تکرار نقطه میتوان دید. و تنوع نقطه خود یکی از عوامل ایجاد نمونههای تصویری و ترکیبهای تجسمی است.
خط: به عنوان یک عنصر با ارزش بصری دارای انرژی زیادی است. از عناصر بسیار ارزشمند طراحی و بیان کننده عواطف و احساسات و نشانگر تفکر و اندیشه ذهنی هنرمند است.
خط از نظر ریاضی: از بهم پیوستن نقطهها به وجود میآید و دارای طول اما فاقد عرض است،نشان دهنده جهت و موقعیت است، و در موقعیتهای متفاوت عکسالعملهای گوناگون از خود نشان میدهد.
گاه فعال و پر انرژی مانند خطی که حرکت و فشار را القاع میکند. مثل پرتاب نیره . گاه خط ساکن و ایستا و بی تحرک است، مانند مرز بین دو سطح یا مرز بین حجم و فضا
خط در طراحی نمایانگر: بیان احساسات و عواطف طراح میباشد که طراح حالات درونی خود را با خطوط بیان میکند.
موارد استفاده خط در طراحی و معماری: خط در طراحی برای نشان دادن شکل اجسام قرار میگیرد. در طراحی خط مرز فضا و حجم است و پیرامون اجسام را به نمایش میگذارد. اما خط در معماری با نظم و ضوابط و قوانین رسم میشود.
در هنرهای تزئینی و سنتی: جلوه خط را به انواع اشکال میتوان دید، مثل نقشها و تارو پود ها در پارچهبافی،طراحی و حجمهای هندسی در خاتم کاری
خط در معماری: یک نمونه سه بعدی را به صورت یک بعدی نمایش میدهد.
کیفیت بصری: ۱- خط با حالت (اکسپرسیو expression) اصولا بیان حالت به معنی تظاهرات بیرونی ششخصی و رفتارهای فردی انسان وچگونگی حالت هنرمند در زمان خلق اثر تاثیر فراوانی در نحوه بیان خطها دارد ۲- خط ساختمانییا (کانستراکتیو constrative) در این طبقه بندی از لحاظ بصری بیان کننده انقباطی منطقی و ساختمانی هستند. و بیشتر تابع نظم و قاعده ویژهای هستند.
خواص خط: خطها از لحاظ بیان حالتهای روانی دارای ویژگیهایی هستند. مثلاً خط ضخیم خشونت، خط راست و عمودیایستایی، خط زیک زاک و شکسته هیجا ، خطی که بر افق عمود باشد بیانگر استحکام ، خط زاویه دار مایل بازگو کننده تحرک، حالت متزلزل و عدم ایستایی است.
انواع خط: خط ممتنی، مواج، مارپیچ، شکسته، دندانهدار و غیره ….
سطح: از نظر ریاضی دارای طول و عرض اما فاقد عمق است. با دو عنصر خط و نقطه میتوانیم سطح را به وجود بیاوریم. همانطور که برای وجود داشتن یک خط دو نقطه الزامی است. برای سطح سه نقطه الزامی است.
سطح را به دو قسمت هندسی و غیر هندسی تقسیم میکنیم: ۱- سطح هندسی مثل : مربع، مثلث، دایره و دیگر سطحهای هندسی که از ترکیب سطحهای اصلی به وجود آمدند. مثل مستطیل، بیضی لوزی و چند ضلعیها
مثلث: به دلیل وجود نقطه راس که انرژی و نیروی شکل را به بیرون منتقل میکندع خطر و هشدار را موجب میشود.
مربع: از لحاظ بصری شکلی است. متعادل، محکم و ایستا
دایره: نمادی است از تداوم و مفهوم بیپایانی را القاع میکند.
۲ سطح با توجه به تعریف فضایی آن
رنگ و بافت و شکل سطح ارزش تصویری را قویتر میکند.
در معماری: حجمهای سه بعدی خواه در قسمتهای خارجی یا در قسمت داخلی سطوح فضایی سه بعدی را به نمایش میگذارد و ارزش تصویری سطح را به خوبی نشان میدهد.
حجم :
حجم از نظر ریاضی: عبارت است از یک عنصر تصویری که دارای سه بعد طول ، عرض، ارتفاع است. تعریف حجم به دو صورت است.
۱- حجم عبارت است از :نقطه ای که از حال سکون خارج شده، و در تمام ابعاد در پیرامون خود حرکت میکند.
۲- حجم عبارت است : از سطحی که در فضا حرکت نموده، و از جهت سطح خود در عمق گسترش یافته
حجمهای افلاطونی: براساس شکلها و سطوح اصلی، مثل دایره، مربع، لوزی که هر کدام دور محور عمودی خود بچرخند به وجود میآیند.
حجمهای تو پرو تو خالی دارای کیفیتهای متفاوت است.
حجم تو پر: دارای واقعیت بیرونی است.
حجم تو خالی: دارای واقعیت درونی است.
مجسمه سازی: در مجسمهسازی عنصر حجم از هر کدام از عناصر دیگر مهمتر است. و به عنوان اصل اول از حجمها و فضای آزاد،در آفرینش اثر استفاده میشود.
معماری: در معماری اغلب به جای استفاده از حجمها و فضای آزاد، از حجمها وفضای هندسی استفاده میشود.
حجمهای تو پر: دارای وزن و قابل لمس هستند (حجم مثلث)
حجمهای تو خالی: دارای وزن و قابل لمس نیستند. (حجم منفی)
عنصر بافت
عنصر تجسمی بافت: اغلب توسط دو حس لامسه و بینایی توأمن تجربه و شناخته میشود، که در این صورت ابعاد وسیعی از مفاهیم تجسمی را قابل ادراک مینمایند.
بافت اجسام از دو جنبه متفاوت تعریف میشود: بافت لامسهای ، بافت بصری
بافت لامسهای : ویژه سطوح سه بعدی است. که سطح سطوح به وسیله حس لامسه دریافت میشود، بافت لامسهای بستگی به ساختمان دورنی اجسام و چگونگی به وجود آمدن آنها دارد. یعنی بستگی به خاصیت فیزیکی و جنسیت اجسام دارد.
بافت بصری: ویژه سطوح دو بعدی و تنها از طریق چشم میتوان آنها را شناخت، اگر چه گاهی نیز با حس لامسه میتوان آنها را از یکدیگر تمیز داد. هنرمندان با تکنیکهای مختلف بافتهایی را میآفرینند که از لحاظ بصری طبیعی جلوهکند.
توجه بیشتر به بافتها در هنرهای تجسمی در اولین کوششهایی است که توسط هنرمندان در هنر مدرن صورت گرفته، مثل آثار نقاشان امپرسیونیسم مانند پل نسران، و نکوک، پیکاسو
مجسمه سازی: در مجسمهسازی مدرن عملکرد بافت در خلق آثار هنری اهمیت بسیار دارد،خصوصاً هرگاه به صورت متضاد در ترکیبهای حجمی به کار روند، جلوههای بصری تازه و مفاهیم هنری عمیقتری ایجاد میکند.
معماری: در معماری بافت به عنوان نمونههای کاربردی در فضاهای زیستی به کار میروند، مثل انواع کفپوشها. پوششهای خارجی دیوار که دارای کیفیتهای تصویری متفاوتی هستند.
سبک تاکتی لیزم: ارتباط تنگاتنگ حس بصری و عنصر بافت در زمینه هنرهای تجسمی، سبک هنری جدیدی به نام تاکتی لیزم به وجود میآورد، به طور مثال: طراحی اتاقها و فرشها و غیره و به طور کلی آثاری که با حس لامسه درک میگردد.
دگرگونیهای عناصر بصری:
اندازه، شکل، جهت، تراکم، موقعیت
دگرگونیهای عناصر بصری: را میتوان از جهات مختلف مورد بررسی و نگرش قرار داد، کیفیتهای بصری عناصر در اثر تغییر در موارد زیر دگرگون میشود.
اندازه عناصر بصری: بسته به اینکه در چه موقعیتی قرار میگیرند متفاوت است. مثلا کوتاهی یا بلندی خط یا حجم ممکن است از نظر عمق و ضخامت، متغییر باشد و فرم باز و بسته بودن را نشان میدهد. یا در مورد حجمهای نقش بستهها به صورت سطوح حجمی باشد.
شکل: دارای کیفیت متفاوتی هستند، ممکن است سطح داخلی یا خارجی را نشان دهد، ممکن است توسط خطوط منحنی یا مستقیم بدست بیاید.
شکلها دارای ارزشهای احساسی فراوانی هستند، که از راه تداعی معانی و دانش و تجربیات قبلی ما احساسات و عواطف ما را تحریک میکند، مانند خط افق که ما را به یاد منظره میاندازد، یا خط عمودی که انسان یا درخت را تداعی میکند.
خطای چشم: اندازه و موقعیت شکلها میتواند باعث ایجاد خطاهای چشم میگردد، و مشکلاتی در نحوه قضاوت به وجود آورد، مانند اندازه دو دایره یکسان که نزدیک به اتصال دو خط قرار گرفتهاند که چشم یکی را بزرگتر از دیگری میبیند.
متقاطع
عمود
ضربدری
موقعیت: موقعیت یک فرم را از رابطه آن با کار در تصویر و ترکیببندی صفحه میتوان تشخیص داد، یعنی از موقعیتها در سطح تصویر و در رابطه با یکدیگر بدون اینکه از کادر استفاده شود قابل بررسی هستند
سبک ونا متعادل
سنگین
نیروی کشش
موقعیت شکل در رابطه با کادر صفحه:ممکن است تغییر کند، برای مثال تغییراتی که یک نقطه در کادر میتواند داشته باشد و دارای بیانهای تصویری ویژهای باشد.
جهت: هر موقعیت فرعی یا شکلی که در صفحه بازگو کننده حرکت باشد، الزاماً این حرکت در جهت ویژهای شکل میگیرد.
در دو جهت مایل
مایل
عمودی
جهت افقی
تراکم: چنانچه شکلی از واحدهای معینی تشکیل شده باشد، چگونگی و تعداد ترکیب این واحدها را تراکم مینامیم، این واحدها ممکن است ترکیبی منسجم، فشرده و یا باز و گسترده داشته باشند.
کم و زیاد کردن تراکم یک فرم: میتواند وزن، انرژی و حتی ارزشهای رنگی را در سایه روشن فرمها دگرگون کند.
فرمهایی که توسط هنرمند آفریده میشوند: دارای دو جنبه متفاوت است، یا فرمهای شناخته شده واقعی هستند، یا فرمهای ذهنی و انتزاعی
فرم ممکن است: دارای پیام و محتوای ویژه باشد، یا به منظور ارائه یک کار تزئینی (دکوراتی) آفریده شده باشد.
کمپوزیسیون (ترکیب بندی):
شرایط ترکیببندی: ریتم، تعادل، تناسب، شکل و زمینه
برای ایجاد یک ترکیب بندی خوب : آفرینش یک اثر هنری، کیفیتهای بنیادی وجود دارند، که یک ترکیببندی خوب را میسازند.
این کیفیتهای بنیادی عبارتند از:ریتم، تعادل، تناسب، شکل و زمینه (فضای مثبت و منفی)
ریتم : استفاده از یک نظم و ترکیب معین، برای تکرار عناصری چون، شکل، رنگ و یا موقعیت و یا حرکت را ریتم تعریف میکنیم.
حرکت ریتمینک: وقتی اتفاق میافتد که عناصر شبهه به هم با فاصلههای مربوط تکرار شوند، ریتم و حرکت، دو عنصر لاینفک هستند.
ریتم تکراری: از فرم و شکل مشابه که دارای فاصله یکسان هستند به وجود آمده
ریتم متضاد: ممکن است شکلها، مشابه باشند، اما فاصله آن ها یکسان نباشد، ممکن است شکلها از نظر اندازه، جهت و موقعیت متفاوت و هم خانواده باشند.
تعادل: همه تواناییهای مختلف انسان، بستگی به حس تعادل دارد،برای ادراک حس تعادل احتیاج به محورهای افقی و عمودی است، یعنی چشم ما به طور ناخودآگاه، برای تشخیص تعادل این محورها را مورد نظر قرار میدهد.
چگونگی به وجود آمدن تعادل: اگر بخشهایی از ترکیببندی نیاز به تغییر و تعویض داشته باشد، مثلاً تغییر در اندازه، موقعیت و یا شکل، در واقع ترکیب بندی فاقل یک ساخت منطقی و حساب شده بوده است، و در آن تعادل وجود ندارد، تعادل زمانی احساس میشود که کنش و واکنشهای نیروهای بصری منجر به یک موازنه شود. به طوری که نتوان هیچگونه تغییری در ترکیب آن به وجود آورد.
نیروهایی که باعث به وجود آمدن تعادل میشوند: انواع تضاد شامل: ۱- اندازه فرم بزرگتر، قوی تر از فرم کوچکتر است ۲- شکل و فرمهای بسته، قویتر از فرمهای باز هستند. ۳- تراکم فرمهای سخت و متراکم، قوی تر از فرم تراز فرمهای سست و در هم ریخته است. ۴- موقعیت سست کادر فرمهایی که دور از مرکز کادر یا صفحه قرار دارند به ویژه بالا یا سمت راست صفحه، قوی تر از فرمهایی هستند که در مرکز صفحه واقع شدهاند. ۵- سرعت حرکتهای سریع، از حرکت آهسته قوی تر است. ۶- رنگ، تضاد رنگی شدید از تضاد رنگی ضعیف قویتر است.
تعادل غیرقرینه
تعادل قرینه
یا تعادل غیرفعال
انواع تعادل:
۱- تعادل قرینه یا غیر فعال:تقسیم بندی در این نوع تعادل برابر و مساوی است، اما از نظر هنری اثری آرام و بی تحرک و خالی از هیجان است. مثال:در سبک معماری کلاسیک، کوئیک، روکوکو و معماری اسلامی این تعادل زیاد به چشم میخورد.
۲- تعادل غیر قرینه یا تعادل متعادل: تقسیم بندی غیر مساوی اشیاء و فضاهای گوناگون که از لحاظ سنگینی و وزن با هم برابر هستند. اما عناصر از لحاظ شکل، رنگ و حرکت و اندازه یکسان و برابر نیستند.
تعادل شعاعی: در این تعادل بخشهای اصلی تقسیم شده، به صورت شعاعی از مرکز فرم پراکنده میشوند، و در این الت بیشاز دو بخش وجود دارد.
مانند:بخش هایی که در سطح چتر باز شده وجود دارد.
تناسب: عبارت است از رابطه نسبی و قیاسی بین اجزاء مختلف و تمامی یک عنصر
تناسب: گاهی از رابطه ریاضی بهدست میآید و گاهی از طریق کشف و شهود و بینش
تناسب در موقعیتهای مختلف فرق میکند: عنصری متحرک و فعال است، تناسب بین عناصر مختلف وجود دارد. ممکن است در برابر کمیتهایی مثل مقدار، فضا، نور، رنگ بافت معنی پیدا کند.
تقسیمات طلائی: مستطیلهی طلائی به چند روش تعریف میشوند.
۱- هنگامی که جسمی دارای اندازههای قابل قبول و تمسیلی باشند و دارای تناسبات طلائی است.
۲- مستطیل معمولیترین شکل است که تناسب عرض با طول آن a:b بیان میشود. و میتواند به صورت تناسبی چون باشد.
۳- براساس تناسب ریاضی قوس سنتهای عددی خاصی در ساختار هماهنگ عالم وجود دارد.
۴- فضای یک مربع به علت چهار ضلع مساوی دارای جلوه ایستایی است، یا رسم مستطیلی که عرض آن a یا همان ضلع مربع و طول آن b که برابر قطر مربع است، این چنین مستطیلی که دارای تناسب به خصوصی است و نسبت
اشکال: هر کدام نسبت به فضایی که در آن قرار میگیرند، جلوه و نمود متفاوتی کسب میکنند. و در اثر فعل و انفعالات و نیروهای بصری ناشی از شکل و زمینه، مفهومی میدهند.
نیروهای ناپیدا ناشی از عناصر بصری: هر یک از سطوح مانند مربع، مستطیل، لوزی، داریو و غیره … نیروهای ناپیدایی در آنها وجود دارد، که ما آن را انرژی تصویری مینامیم. واقعیت عینی ندارند، اما قابل ادراک میباشند.
مربع: دارای خصوصیات تعادل بعلاوه ایستایی
مستطیل: علاوه بر نیروهای موجود در مربع،انرژی دیگری در مسیر طول مستطیل در جریان است،و نیروی اضافی جهت و کشش را ایجاد میکند.
دارای خصوصیت: تعادل + پویایی
مثلث: اگر از راس باشد،ناپایدار، و اگر از قاعده دارای تعادل و ایستایی است.
دایره: این نیروهای ناپیدا ایجاد،تعادل و حرکت میکنند.
اشکال ناهمگان:
کنتراست یا تضاد: پر تحرکترین فن در میان فنون بصری، استفاده از فن کنتراست یا تضاد است که نقطه مقابل آن فنهارمونی یا هماهنگی میباشد، این دو فن در دو قطب مقابل قرار دارد و به طور خالص به کار نمیرود و درجات ضعیف یا شدید دارد.
در فن کنتراست هر مفهومی فقط در مقابل ضد خود معنا پیدا میکند بنابراین در کل جریان بصری از اهمیت بلقوه برخوردار است.