اگر چه عکاسی عملا در قرن نوزدهم میلادی اختراع گردید، ولی در قرن بیستم پیشرفت هایی که در عرصه فناوری در جهان رخ داد آن را شدیدا تحت تاثیر قرار داد. تکامل دوربین های عکاسی، شیشه های اپتیکی جدید، تکنیک های چاپ، تولید مواد شیمیایی با کیفیت، مدارات الکترونیکی، فناوری تولید باطری های کوچک و با دوام و همچنین ایجاد سیستم های تولید انبوه از جمله بعضی از دستاوردهای این قرن می باشد. در اواخر قرن نوزدهم، دوربین های مورد استفاده عکاسان عموما از نوع ویوکمرای تاشو (Viewcamera) بود که صفحات حاوی فیلم در قاب های چوبی در داخل تاریکخانه آماده می شد و سپس درون جعبه دوربین قرار می گرفت. برای سایه انداختن بر روی صفحه فیلم از پارچه سیاهی استفاده می شد تا عکاس فرصت کند درون دوربین، صفحه چوبی نگهدارنده فیلم را با یک قطعه شیشه تعویض کند بدون اینکه فیلم نور ببیند و سپس با باز کردن شاترهای ابتدایی و درپوش مانندی که بر این نوع دوربین ها سوار بود فیلم را نوردهی می کردند و عکس را به ثبت می رساندند.
دوربین عکاسی از نوع ویوکمرای تاشو و ساختار شماتیک آن
یکی از انواع شاترهایی که بیشتر در دوربین های ویوکمرا بکار منی رفت شاتر درپوش غلتکی (Roller-Blind Shutter) خوانده می شد. در این شاترها با کشیدن یک سیم آویز، شاتر بسته و کوک می شد تا امکان باز کردن درپوش نگهدارنده داخل دوربین فراهم گردد. با فشردن یک مخزن هوای لاستیکی (Bulb) که شبیه یک توپ کوچک بود و به لوله ای متصل شده بود هوا دمیده می شد و باعث می شد در انتهای لوله حباب بادکنکی کوچکی که قرار داشت از هوا پر شود و متورم گردد. تورم حباب، باعث خلاص شدن درپوش می شد و شاتر باز می شد. وقتی که نوردهی طولانی مورد نظر بود، مخزن هوا (Bulb) فشرده نگه داشته می شد و با یک ساعت بطور جداگانه زمان مورد نظر کنترل می شد. از آن زمان هنوز حرف لاتین B که مخفف Bulb (حباب) می باشد به عنوان علامت نوردهی های طولانی در دوربین های عکاسی بکار می رود.
ساختمان یک شاتر درپوش غلتکی به همراه مخزن هوای آن (Bulb)
در اواخر قرن نوزدهم دوربین ها اکثرا از عدسی های معروف به عدسی راست خط سریع (Rapid Rectilinear) و یا عدسی غیرآستیگمات داگر (Anastigmat Dagor lens) استفاده می شد که حداکثر دیافراگم باز آنها حدود f/8 بود. عدسی های با دیافراگم باز تر تحت عنوان لنز سه بخشی کوک (Cooke Triplet Lens) ابداع گردیده بود که برای پرتره بیشتر استفاده می شد ولی کیفیت پایین و ناواضح در حواشی عکس ایجاد می کرد.
لنز راست خط سریع (تصویر راست)، لنز سه بخشی کوک (چپ بالا) و لنز غیرآستیگمات داگر (چپ پایین)
در سال 1900 میلادی دوربین های قوطی شکل و ساده براونی (Kodak Brownie Camera) توسط شرکت کداک عرضه گردید که از دوربین های کداک اصلی (No-1) ارزان تر بود و مشتریان بسیاری بدست آورد. در سال 1910 میلادی دوربین های تاشو جیبی (Pocket roll film camera) به بازار عرضه شد. این دو نوع دوربین با استفاده از فیلم رول ارائه شدند و کداک برای آنها فیلم های رول تولید می کرد. در آن دوران مدل های مختلفی از این نوع دوربین ها طراحی و ساخته شد که هر کدام از آنها برای فیلم هایی با پهنای متفاوت و قرقره های مختلف طراخی شده بودند بطوریکه حدود 30 اندازه مختلف فیلم در بازار موجود بود. دوربین های جیبی رول فیلم دارای فانوس های چرمی تاشو بودند و از یک منظره یاب انعکاسی کوچک بهره می بردند که قابلیت چرخش 90 درجه داشت. این دوربین ها معمولا سه یا چهار سرعت شاتر و دیافراگم هایی حدود f/8 تا f/32 داشتند. دوربین های قوطی شکل و تاشو تا اواخر 1950 شایعترین نوع دوربین های مورد استفاده مردم بودند. سرویس های چاپ عکس به صورت دستی و در تاریکخانه های پشت مغازه ها انجام می شد.
دوربین قوطی شکل براونی کداک (تصویر راست) و دوربین تاشو جیبی (تصویر چپ)
در اواخر قرن نوزدهم میلادی تحقیقاتی که در آلمان انجام شد امکان ساخت لنزهایی با شیشه های بهتر و وضوح بالاتر را فراهم ساخت. در سال 1913 طراحی به نام اسکار بارناک (Oskar Barnack) که برای شرکت آلمانی لایتز (Leitz) که سازنده لنزهای میکروسکوپی بود دوربین کوچکی ساخت که دارای بدنه فلزی بود و فیلم 35 میلیمتری سوراخ شده مشابه با فیلم های سینمایی در آن استفاده می شد. حدود 10 سال بعد شرکت لایتز نوع پیشرفته تر دوربین مذکور را به نام لایکا (Leica ) که از دو کلمه (LEItz CAmera) اقتباس شده بود ارائه داد.
دوربین اولیه بارناک (تصویر بالا) و اولین دوربین لایکا (تصویر پایین)
در سال 1925 میلادی دوربین صفحه ای ارمانوکس (Ermanox) با منظره یابی در ارتفاع چشم و استفاده از یک لنز با f/1.8 ارائه شد که تا آن زمان سریع ترین لنز دوربین در جهان به حساب می آمد. در آن زمان با استفاده از حساس ترین فیلم ها امکان نوردهی های لحظه ای بدون استفاده از سوزاندن پودر فلاش در محیط های داخلی فراهم شد. از این پس می شد عکسبرداری مخفی نیز انجام پذیرد.
دوربین صفحه ای ارمانوکس
در سال 1930 میلادی اولین لامپ فلاش عکاسی توسط مخترع آلمانی به نام یوهانس استرمایر (Johannes Ostermeier) به شکل تجاری تولید شد و به نام واکوبلیتز (Vacublitz) نامیده شد. استفاده از دوربین های صفحه ای در سالهای 1930 میلادی در بین خبرنگاران شایع بود. دوربین صفحه ای اسپید گرافیک (Speed Graphic) آمریکایی از این دسته بود که دارای یک نگهدارنده فلاش حبابی بزرگ و یک منظره یاب قاب فلزی بود. روزنامه ها ترجیح می دادند عکاسان خبری از دوربین های صفحه ای استفاده کنند چون فرایند چاپ آنها بطور مجزا و به سرعت عملی بود.
لامپ فلاش عکاسی واکوبلیتز (تصویر راست) و دوربین صفحه ای با فلاش حبابی (تصویر چپ)
در سال 1928 میلادی دوربین رولیفلکس (Rolleiflex) پدید آمد. این دوربین های دو لنزی امکان ترکیب بندی و فوکوس بصری بر صفحه بالای دوربین به اندازه نگاتیو کامل را فراهم می کرد.این دوربین ها از نگاتیو مربع 6 سانتیمتری و لنز با کیفیت زایس مدل تسار (Tessar) با f/3.5 برخوردار بود.
دوربین دو لنزی رولیفلکس
در دهه 1920 میلادی دوربین های صفحه ای تک لنز انعکاسی (Single Lens Reflex) مناسب برای عکاسی روی دست و پرتره بکار می رفتند. آنها اساسا بر مبنای طرح کمرا ابسکیورا انعکاسی ساخته شده بودند که با استفاده از یک آیینه امکان دیدن و فوکوس کردن تصویری با جهت درست را بر یک صفحه مات افقی فراهم می کرد. لنز که بوسیله فانوس به دوربین متصل بود با چرخش دسته ای در بدنه جانبی دوربین برای فوکوس کردن به جلو و عقب حرکت می کرد. هنگام فشردن شاتر، آیینه بزرگ لولایی درون بدنه دوربین بالا می رفت و اجازه نوردهی به صفحه فیلم را می داد. اولین دوربین تک لنزی انعکاسی (SLR) 35 میلیمتری در سال 1936 میلادی در آلمان توسط شرکت آیهگی (Ihagee) به نام اگزکتا (Exakta) تولید شد. این دوربین را می توان پیشگام دوربین های تک لنزی انعکاسی امروزی دانست. این دوربین اولین دوربین کوچک و روی دست بود که امکان ترکیب بندی و فوکوس دقیق را فراهم می ساخت و بطور بالقوه امکان نصب لنزهای قابل تعویض را داشت.
دوربین اگزکتا آلمانی ، اولین دوربین تک لنزی انعکاسی (SLR) 35 میلیمتری
در طی جنگ جهانی دوم صادرات لوازم ساخت آلمان متوقف شد. فناوری ها در راستای نیازهای جنگی متمرکز گشت. در سال 1948 میلادی در سوئد برای اولین بار دوربین دقیق فیلم رول و تک لنز انعکاسی (SLR) توسط ویکتور هسلبلاد (Victor Hasselblad) ساخته شد. این دوربین به تدریج رقیبی برای رولیفلکس گشت.
اولین دوربین فیلم رول و تک لنز انعکاسی (SLR) هسلبلاد
در سالهای ابتدایی پس از جنگ جهانی دوم، ژاپنی ها شروع به طراحی و ساخت دوربین های دقیق کردند. در سال 1948 میلادی شرکت ژاپنی پنتاکس (Pentax) دیافراگم های جدیدی تولید کرد که تغییر سریع روزنه دیافراگم بدون برداشتن چشم از صفحه فوکوس را امکان پذیر می ساخت. در سال 1949 میلادی در آلمان شرقی شرکت زایس ایکون (Zeiss Ikon) اولین شرکتی بود که یک قطعه منشور شیشه ای پنج وجهی (Pent prism) در ساختمان منظره یاب دوربین خود به نام کنتاکس اس (Contax S) قرار داد بطوریکه دوربین SLR بتواند در ارتفاع چشم قرار گیرد.
دوربین عکاسی کنتاکس اس اولین دوربین دارنده منشور شیشه ای در ساختمان منظره یاب
در سال 1954 میلادی شرکت پنتاکس اولین آیینه بازگشتی در دوربین عکاسی را معرفی کرد. همچنین پنتاکس از اولین شرکت هایی بود که سیستم نورسنجی از میان لنز (Through The Lens = TTL) را در دهه 1960 میلادی مورد بهره برداری قرار داد. طی سالهای بعد دوربین های تک لنز انعکاسی به سرعت توسعه یافتند. کارخانه های مختلف همچون کانن (Canon)، نیکون (Nikon)، پنتاکس (Pentax) و مینولتا (Minolta) دوربین هایی با لنزها، موتورهای برقی (Motor Drive) و تجهیزات مخصوص به خود را تولید کردند. در دهه 60 میلادی راه های جدید طراحی لنز با کامپیوتر ، استفاده از پوشش های پیشرفته لنز و سطوح شیشه ای چند لایه جهت کاهش انعکاس های نامطلوب نوری، تحولات سریعی در عرصه ساخت و طراحی لنزها بوجود آورد. لنزهای مختلفی با فواصل کانونی گوناگون ، لنزهای زاویه باز، چشم ماهی (Fish eye)، تله فوتو و انواع لنزهای زوم با تصاویری شفاف و کنتراست عالی تولید شدند.
لنز دوربین های عکاسی SLR با فواصل کانونی گوناگون
علی رغم پیشرفت هایی که در دوربین های35 میلیمتری SLR اتفاق افتاده بود، به علت تمایل زیاد عکاسان حرفه ای در حوزه های مختلف عکاسی همچون معماری یا طبیعت بیجان استودیویی (Still life) ، اشکال جدید ویوکامرا با فیلم های سایز بزرگ در اواخر دهه 1950 میلادی به بازار آمد. آنها همچنان دارای فانوس بودند منتهی به جای چوب از فلز استفاده شده بود و از لنزهای پیشرفته بهره می بردند. عموما توسط یک ریل به سه پایه متصل می شدند به همین خاطر به آنها دوربین های تک ریلی (مونوریل) نیز گفته می شد. در این دوربین ها حرکات لنز و دوربین برای تنظیم زاویه و ارتفاع جلوی دوربین در تناسب با پشت دوربین جهت کنترل وضوح و پرسپکتیو تصویر کاربرد دارند. اغلب آنها از فیلم های تخت بزرگ (10 x 5/12 سانتیمتر یا 3x5 اینچ) استفاده می کنند اگر چه معمولا امکان نصب پشتی های پولاروید و فیلم رول هم در آنها وجود دارد.
نمونه ویوکامرا مونوریل با فیلم های سایز بزرگ و دارای فانوس
در طی دهه 1950 میلادی دوربین های ارزان قیمت و کوچک برای مبتدیان و افراد غیرحرفه ای عرضه گردید. دوربین هایی که کاست های فیلم 35 میلیمتری را در خود جای می دادند به تدریج روانه بازار شد. این دوربین ها عموما منظره یاب مستقیم داشتند و بدنه محکم و قابل قبولی ارائه می دادند. در سال 1963 میلادی کداک دوربین کوچک و ارزان قیمت اینستاماتیک (Instamatic) که فیلم با کارتریج کامل در آن جای می گرفت تولید نمود. در سال 1982 میلادی کداک دوربین دیسکی کوچکی را معرفی کرد (Kodak Disc Camera) که با فیلم مدوری از (فقط) نگاتیو رنگی پر می شد و 15 عکس 11x8 میلیمتر می گرفت.
در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 میلادی دوربین های جمع و جور (Compact) که می توانستند بطور خودکار تصمیمات کنترل تصویر را بر عهده بگیرند تولید شدند. این دوربین ها که به عنوان دوربین های ببین و بگیر (Point and Shoot) مشهور شده بودند می توانستند سرعت شاتر، روزنه دیافراگم و فوکوس را بطور خودکار اندازه گیری کنند. این دوربین ها به شدت در عکاسان خانگی محبوبیت زیادی پیدا کرد.
نمونه دوربین های جمع و جور (کامپکت)
در دهه 1980 میلادی کارخانه های دوربین سازی، دوربین های عکاسی 35 میلیمتری با کیفیت خوب عرضه می کردند و به علت ارائه فراوان و متنوع امولسیون های رنگی و سیاه و سفید و همچنین طراحی اغلب لابراتوارهای چاپ عکس برای فیلم های 35 میلیمتری جاذبه فراوانی در بین متقاضیان ایجاد نموده بود. در طی سالهای آخر قرن بیستم و قبل از شروع عصر دیجیتال در دوربین های عکاسی، دوربین های کوچک و دوربین های تک لنز انعکاسی (SLR) شاهد پیشرفت های زیادی بوده اند. فلاش داخلی، نورسنج های الکترونیکی و دقیق، تنظیمات نوردهی برنامه ریزی شده، سیستم های خودکار و لنزهای با کیفیت بسیار بالا از جمله مواردی است که در سیر تکاملی دوربین های عکاسی، بشر شاهد پیشرفت آنها بوده است. تا اینکه در سال 1991 میلادی با تولید اولین دوربین عکاسی دیجیتال توسط کمپانی کداک که قابلیت استفاده توسط عکاسان حرفه ای را دارا بود، به سرعت عکاسی دیجیتال گسترش یافت و در اندک زمانی از نظر کیفی و کمی جایگزین اصلی عکاسی آنالوگ در سطح جهان گردید.
Naomi Rosenblum at al (2017). History of photography. Retrieve from www.britannica.com on Aug 12.
Michael John Langford (1997). The Story of Photography from its beginnings to the present day, 2th ed. Focal Press, England. (ترجمه فارسی: داستان عکاسی، رضا نبوی، نشر افکار، 1389)
Mary Bellis (2017). History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thoughtco.com on Aug 14.
Liz Masoner (2017). A Brief History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thespruce.com on Aug 15.
Haunty (2016). Leonardo da Vinci's Camera Obscura. Retrieve from https://owlcation.com on Aug 12.
Ernest Purdum (2006). Shutters - History and Use. Retrieve from www.largeformatphotography.info on Aug 12.
در سال 1871 میلادی توسط یک پزشک و عکاس انگلیس به نام ریچارد لیچ مادوکس (Richard Leach Maddox) ژلاتین به عنوان جایگزینی برای کولودیون معرفی شد. به این ترتیب امکان ایجاد صفحات خشک به جای صفحات تر کولودیون فراهم گشت. در این روش از یک امولسیون ژلاتین حاوی برومید نقره بر روی سطح شیشه ای استفاده شد که پس از نوردهی ، مراحل فرایند ظهور و ثبوت نیز بر روی آن امکان پذیر بود. در سال 1878 میلادی صفحات اندود شده و آماده مصرف بصورت کارخانه ای تهیه شد و لازم نبود عکاسان برای تهیه صفحات کاری کنند.
صفحات خشک چند حسن مهم داشت. هنگام عکاسی نیازی به حمل چادر و لوازم عکاسخانه نداشت، همچنین کیفیت و ثبات آنها بیشتر بود. حساسیت به نور آنها خیلی بیشتر بود بطوریکه نوردهی با سرعت های در حدود 25/1 ثانیه در فضای خارجی میسر گشت. این امر موجب شد که دوربین ها برای کنترل زمان نوردهی به چیزی بیش از یک درپوش ساده نیاز داشته باشند و به همین دلیل پس از مدتی مسدود کننده مکانیکی (شاتر) در دوربین ها پا به عرصه وجود گذاشت. همچنین برای اینکه بتوان بدون تعویض نگهدارنده صفحات در داخل دوربین، چندین عکس متوالی گرفت، دوربین های خشاب دار (Magazine Camera) تولید گشت که قابلیت قرارگیری چندین صفحه خشک را بطور همزمان دارا بود که پس از هر نوردهی صفحه را از مسیر نور خارج می کرد و صفخه بعدی جایگزین می شد.
یک نمونه دوربین خشاب دار
صفحات خشک تحولی در دنیای عکاسی بوجود آورد. دوربین های جدید طراحی شد. خصوصا اینکه دوربین ها می توانستند قابلیت استفاده بر روی دست را داشته باشند. در دهه 1880 میلادی دوربین هایی ساخته شد که می شد بدون اطلاع فرد از وی عکاسی نمود. به آنها دوربین های کارآگاهی (Detective Camera) می گفتند. معمولا به نحوی ساخته می شدند که همچون یک بسته یا مثلا یک کلاه به نظر برسند.
نمونه ای از دوربین های کارآگاهی(1856-1853)
در سال 1880 میلادی یک عکاس آماتور آمریکایی به نام جورج ایستمن (George Eastman) موفق به اختراع یک ماشین صفحه اندود برای ساخت صفحات خشک شد و شرکت صفحه خشک ایستمن را در نیویورک تاسیس کرد. در سال 1884 میلادی اولین فیلم نگاتیو عکاسی به شکل رول(Roll Film) را ایجاد کرد و در سال 1888 میلادی اولین دوربین عکاسی خود را که قابلیت قرار گرفتن فیلم رولی در آن وجود داشت را با نام تجاری دوربین کداک (Kodak Camera) ساخت. این دوربین قطع نسبتا کوچکی داشت که حاوی 6 متر فیلم به اندازه 100 عکس گرد به قطر 6 سانتیمتر بود که پس از گرفتن 100 عکس، فیلم به کارخانه ایستمن مرجوع می شد تا ظهور و چاپ آن را انجام دهد. در ابتدا کمی هزینه آن زیاد بود ولی در نوع خود انقلابی در سیر تاریخی عکاسی به حساب می آمد بطوریکه تا مدتها به هر نوع دوربینی که به این شکل کار می کرد مردم لفظ کداک را بکار می بردند.
اولین دوربین کداک که فیلم رولی در آن استفاده می شد.
دوربین کداک به سرعت در تمام جهان به فروش رفت. دوربین های جدید با قابلیت های جدید تولید شد. در سال 1891 میلادی کداک فیلم های رولی که مصرف کننده خودش می توانست آنها را در دوربین قرار دهد به بازار معرفی کرد. ایستمن نقش بزرگی در متداول کردن عکاسی در بین مردم داشت. شعار او این بود: " شما دکمه را فشار دهید، بقیه را ما انجام می دهیم."
در این هنگام امکان تعریف زمان های کوتاه تر نوردهی در دوربین های عکاسی فراهم شد. عکس های ثابت یا منجمد (Freeze) از موضوعات متحرک قابل ارائه شدند و نتایج غیر منتظره ای را برای عکاسان به بار آوردند. از جمله عکاسان مشهور در آن زمان که جزئیات حرکت را ضبط نمود عکاس انگلیسی به نام ادوارد مایبریچ (Eadweard Muybridge) بود.
ثبت حرکات اسب در حین یورتمه- عکاس: ادوارد مایبریچ
او ثابت کرد که اگر هر عکس ثابت شده از یک شیء متحرک که به توالی ضبط شده است، به سرعت و به توالی مانند ورق زدن سریع کتاب نشان داده شود، به نظر می آید که آن شیء حرکت می کند. این عکس ها را در وسیله ای به نام زوئتروپ (Zoetrope) قرار می دادند که با چرخاندن گردونه آن و نگاه از میان شیارهایش تصاویر به صورت متحرک به نظر می رسیدند.
یک نمونه زوئتروپ برای نمایش تصاویر متحرک
در ادامه کارهای مایبریچ در فرانسه زیست شناسی به نام اتین مری (Etienne-Jules Marey) تصاویر متوالی از یک موجود متحرک را در یک توالی کامل با نوردهی های کوتاه بر روی یک صفحه انجام داد که جاذبه زیادی برای دانشمندان و طبیعت شناسان داشت. عکاسی متوالی او تحت عنوان گاه نگار یا کرونوفوتوگرافی (Chronophotography) نامیده می شد.
نمونه کارهای کرونوفوتوگرافی توسط اتین مری
در سال 1889 میلادی اولین فیلم انعطاف پذیر ار نیترات سلولز ساخته شد. این نوع فیلم ها به شدت قابل اشتعال بودند و ذخیره سازی آنها باید با دقت انجام می شد. در همان سال توماس ادیسون (Thomas Alva Edison) با کمک دستیارش فیلم های رولی با پهنای 35 میلیمتری که دارای سوراخ هایی در دو طرف بود را ایجاد نمود. بعدها فیلم 35 میلیمتری استاندارد تصاویر متحرک در صنعت فیلم سازی گشت. در سالهای بعد دوربین لایکا اولین دوربینی بود که از فیلمی با این پهنا استفاده می کرد.
نمونه اولیه فیلم های 35 میلیمتری که در لابراتوار ادیسون ساخته شد.
در اواخر دهه 1880 ده ها سازنده به ساخت صفحات عکاسی مشغول بودند.در سال 1882 میلادی صفحات اورتوکروماتیک (Orthochromatic)که حساس به نور آبی و سبز بود ارائه شد. در جاهای مختلف انواع مختلفی از فیلم های خشک جدید تولید شد. در آلمان در سال 1906 میلادی اولین فیلم ها و صفحات پنکروماتیک (Panchromatic) که به همه رنگ ها حساس هستند تولید شدند و پس از مدتی به جهت کیفیتی که داشتند به صورت رایج ترین ماده سیاه و سفید مصرفی دوربین درآمدند.
در سال 1890 میلادی دو دانشمند انگلیس به نام های فردیناند هرتر (Ferdinand Hurter) و وی سی دریفیلد (Vero Charles Driffield) اولین سیستم مستقل عدد گذاری برای حساسیت امولسیون ها را معرفی نمودند و امکان نسبت دادن اعداد H و D به مواد ایجاد شد یعنی سیستم H&D که امکان تهیه جداول نوردهی و نورسنج ها را فراهم می نمود. این امر سرانجام به سیستم اعداد ISO ختم شد که امروزه جهت نمایش حساسیت یا سرعت فیلم های آنالوگ و یا سنسور دوربین های دیجیتال بکار می رود.
در ادامه کارهای مایبریچ در فرانسه زیست شناسی به نام اتین مریدوربین های عکاسی و لنزها هم مسیر تکاملی خود را می پیمود. در سال 1889 میلادی شرکت زایس (Zeiss) اولین عدسی غیر آستیگمات (Anastigmatic) را ساخت. این لنزها تصاویری روشن تر و دقیق تر از انواع اولیه داشتند. در واقع آلمان تا پنجاه سال بعد از آن سرآمد لنزهای عکاسی جهان باقی ماند.
در سال 1900 میلادی در کنفرانسی در پاریس سری اعداد دیافراگم که امروزه هم مورد استفاده است (f/2 ، f/2.8 ، f/4 و ... ) مورد توافق بین المللی قرار گرفت.
در دهه 1890 میلادی دوربین های تاشو فیلم رول (Folding Rollfilm Camera) ساخته شد و پس از مدتی دوربین های دو لنز انعکاسی (Twin Lens Reflex Camera) در دسترس عموم قرار گرفت.
دوربین دو لنز انعکاسی (تصویر راست) دوربین تاشو فیلم رول کداک (تصویر چپ)
در ابتدای مسیر عکاسی منابع نور محدود به نور روز می شد اگر چه در سالهای بعد از لامپ های باطری دار برای این کار استفاده کردند. از حدود 1885 میلادی از لامپ های گازی برای چاپ کنتاکت استفاده می شد. از روشنایی آن برای مدل نیز بکار می رفت ولی موجب داغ شدن وی می شد. به تدریج لامپ های پرتوان قوس الکتریکی (Arc) توسط موسسات بزرگتر بکار گرفته شد. در سال 1877 میلادی اولین استودیو مخصوص چراغ برق در لندن افتتاح شد. در دهه 1880 میلادی فلاش پودری منفجرشونده (Explosive flash powder) شناخته شد که از رسوب منیزیوم و مواد شیمیایی دیگری تشکیل شده بود و با شعله یا جرقه سنگ فندگ منفجر می گشت. این فلاش ها رقیب ارزان قیمتی برای چراغ برق بودند و نور شدیدی با تداوم 10 ثانیه توام با دود و بوی شدید ایجاد می کردند. در سال 1925 میلادی فلاش های حبابی (Flash Bulb) اختراع شد و همزمان کردن شاتر دوربین با لحظه نور زدن فلاش امکان پذیر گشت.
برای چاپ عکس ها بر صفحات کاغذ و یا روزنامه لازم بود که فناوری های صنعت عکاسی تا سالهای پایانی قرن نوزدهم میلادی رشد کند. قبل از آن عکس فقط مرجعی برای حکاک ماهر به حساب می آمد تا با استفاده از عکس ها قالب های چوبی از تصاویر آنها برای چاپ روی کاغذ یا فلز مهیا نماید.
کلیشه ای ساخته شده از حکاکی بر روی چوب و نمونه چاپی آن
در سال 1866 میلادی فرایندی به نام وودبریتایپ (Woodburytype) امکان چاپ نگاتیو را بر روی یک لایه ژلاتین امکان پذیر نمود که قابلیت تبدیل به نقوش کم عمقی را در یک صفحه سربی داشت و در چاپ بر روی کاغذ مورد استفاده قرار می گرفت. در اواخر دهه 1870 میلادی قابلیت چاپ نگاتیو های عکاسی بر فلز حساس به نور بوجود آمد که با استفاده از اسید و حل کردن قسمتهایی از آن به صورت کلیشه نقش برجسته در می آمد که فقط قادر به ارائه رنگ های خالص سیاه یا سفید بود.
بعد از مدتی کشف شد که با استفاده از دوربینی حاوی یک صفحه شیشه ای با نقش مشبک، تمام درجات خاکستری به نقاط ریزی در اندازه های متفاوت تبدیل می گردد که هنگام چاپ بر کاغذ تقریبا مانند میان رنگ های متفاوت یک عکس به نظر می رسند. اولین عکس میان رنگ (Halftone) در سال 1880 میلادی در روزنامه نیویورک گرافیک (New York Daily Graphic) چاپ شد. کم کم ایجاد گراورها از عکس ها رایج گشت و در اواخر دهه 1890 اکثر روزنامه ها از عکس ها استفاده می کردند.
اولین عکس میان رنگ که در سال 1880 در روزنامه نیویورک گرافیک چاپ شد و صفحه چاپی آن.
Naomi Rosenblum at al (2017). History of photography. Retrieve from www.britannica.com on Aug 12.
Michael John Langford (1997). The Story of Photography from its beginnings to the present day, 2th ed. Focal Press, England. (ترجمه فارسی: داستان عکاسی، رضا نبوی، نشر افکار، 1389)
Mary Bellis (2017). History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thoughtco.com on Aug 14.
Liz Masoner (2017). A Brief History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thespruce.com on Aug 15.
Haunty (2016). Leonardo da Vinci's Camera Obscura. Retrieve from https://owlcation.com on Aug 12.
Ernest Purdum (2006). Shutters - History and Use. Retrieve from www.largeformatphotography.info on Aug 12.
برای بدست آوردن عکس رنگی ، شاید بتوان گفت اولین تلاش ثبت شده مربوط به سال 1861 می شود که جیمز کلرک ماکسول (James Clerk Maxwell) فیزیکدان اسکاتلندی اقدام به ثبت سه عکس سیاه و سفید از موضوعی واحد از طریق سه فیلتر رنگی قرمز، سبز و آبی نمود و از طریق سه فانوس اسلاید و عکس هایی که همان فیلتر های رنگی بر آنها نصب شده بود توانست تصاویر آنها را بر پرده نمایش منطبق کند و رنگ های اصلی تصویر را بر پرده بازسازی کند.
اولین عکس رنگی که توسط جیمز کلرک ماکسول گرفته شد.
در سال 1873 میلادی هرمان ووگل (Hermann Wilhelm Vogel) شیمیست آلمانی رنگینه های حساس به نور (Dye sensitization) را کشف نمود و قدم بزرگی در راه رنگی کردن عکس ها برداشته شد. در سالهای بعد یعنی در اواخر قرن نوزده میلادی روش های ابتدایی چاپ میان رنگ (Halftone) بر اساس عکاسی سه رنگ انجام پذیرفت.
صفحه ارتوکروماتیک تولید شده توسط هرمان ووگل
در سال 1906 میلادی ابتدا صفحات حساس به سبز و سپس صفحات پنکروماتیک (Panchromatic) به عکاسان این امکان را داد که نگاتیوهای تفکیک رنگ شده تهیه کنند اگر چه فرایند ایجاد آنها بسیار مشکل بود. تا اوایل دهه 1940 میلادی فرایندی به نام چاپ کربن (Carbon) بهترین روشی بود که برای ساخت عکس های رنگی از نگاتیوهای تفکیکی انجام می پذیرفت. ولی این روش بسیار مشکل و فقط معدودی می توانستند آن را انجام دهند.
در سال 1907 میلادی برای اولین بار برادران لومیر (Auguste and Louis Lumiere) در فرانسه صفحات مشبک رنگی را به بازار ارائه دادند. این صفحات به اتوکروم (Autochrome) معروف بودند. هر صفحه شیشه ای اتوکروم حاوی دانه های رنگی (Pigment) قرمز، سبز و آبی بود که در پشت آنها یک لایه امولسیون پنکروماتیک اندود شده بود. این دانه ها نقش فیلترهای رنگی میکروسکوپی را بازی می کردند که بر امولسیون پنکروماتیک قرار گرفته بودند. پس از یک نوردهی و فرایند معکوس تصویری مثبت ارائه می کردند و نتیجه آن ترنسپرنت رنگی بود که باید مقابل نور قرار می گرفت تا مشاهده گردد. این فرایند رنگهای خوشایندی در تصویر ایجاد می کرد.
نمونه تصویر رنگی که با صفحات اتوکروم ابداعی توسط برادران لومیر ایجاد شده است
در سالهای بعد مواد جدیدی حاوی رنگینه های موزائیکی ساخته شد که بر روی شیشه و بعدها بر روی فیلم ارائه شدند. مارک های معروفی همچون پاژه (Paget)، تیمز (Thames)، آگفا (Agfa) و فینیلی (Finley). اگر چه تا دهه 1950 میلادی معروف ترین آنها دوفی کالر (Dufaycolor) بود که به اشکال مختلف تخت، فیلم رول و فیلم سینمایی ساخته می شد. مشکل اصلی این نوع فیلم ها نیاز به نوردهی طولانی به علت افت بسیار زیاد نور در لایه فیلترها بود. روش های چاپ این نوع عکس های رنگی هنوز مشکل بود و لابراتوارهایی که سرویس چاپ رنگی ارائه می دادند بسیار اندک بود. به همین دلیل خیلی از عکاسان همچنان توجه خود را به روش های مونتاژی همچون کاربرو (Carbro) که نوعی روش تعدیل شده کربن بود معطوف کرده بودند. عکس های تولید شده با این روش ها گران قیمت بودند.
در سال 1932 میلادی در هالیوود (Hollywood) سیستم تکنی کالر (Technicolor) رایج گردید. در این روش با سه فیلم در حال حرکت 35 میلیمتری که بطور همزمان از میان یک دوربین عظیم سینمایی عبور می کرد. سپس این سه فیلم با استفاده از روش مکانیکی انتقال رنگینه چاپ می شدند و به دنبال آن چاپ نسخه های نمایشی سینما با رنگ کامل از روی آنها انجام می شد.
تهیه فیلم رنگی از مونتاژ سه رنگ در دوربین های تکنی کالر سینمایی
در سال 1935 میلادی شرکت ایستمن کداک در آمریکا ابتدا فیلم 16 میلیمتری و در سال بعد فیلم 35 میلیمتری کداکروم (Kodachrome) را تولید نمود. همچنین در سال 1936 میلادی در آلمان فیلم چندلایه آگفا به نام آگفاکالر (Agfacolor) روانه بازار شد. این فیلم نسبت به فیلم رنگی کداک از پیچیدگی فرایندی کمتری برخوردار بود. در دهه 1940 در خلال جنگ جهانی دوم ابتدا آگفا و سپس کداک فیلم های نگاتیو چند لایه ساختند که برای بزرگ کردن بر روی کاغذ های رنگی چند لایه طراحی شده بودند.
بعد از پایان جنگ که آلمان مغلوب شد، دیگر سازندگان بطور آزاد از امتیاز فرایندهای آگفا بهره مند شدند و شروع به ساخت انواع فیلم های اسلاید و به میزان کمتری فیلم های نگاتیو و کاغذ چاپ رنگی نمودند. موسساتی همچون آنسکو (Ansco)، ساکورا (Sakura)، فوجی (Fuji)، ایلفورد (Ilford) و فارانیا (Farrania).
با بهبود مواد و توسعه فرایندهای رنگی در دهه 1940 میلادی، عکاسان بیشتری از خود خلاقیت های جدید نشان دادند. مطالعات رنگی در باره پرندگان و طبیعت انجام شد. در سال 1953 میلادی اولین عکس رنگی در مجله لایف چاپ شد
نمونه فیلم های 35 میلیمتری کداکروم و آگفاکالر
در سال 1963 میلادی ادوین لند (Edwin Herbert Land) دانشمند آمریکایی و صاحب شرکت پولاروید (Polaroid) اولین عکس رنگی فوری خود را معرفی کرد. ماده نور خورده به صورت ترکیب چسبیده صفحات نگاتیو و عکس که از دوربین بیرون کشیده می شد و پس از حدود یک دقیقه پوسته آن جدا می شد و عکس آماده بود. در سال 1972 پولاروید عکس تک برگی را ابداع کرد که به صورت برگه ای سفید رنگ از دوربین خارج می شد و به تدریج عکس رنگی بر آن ظاهر می گشت.
به تدریج از دهه 1970 میلادی استفاده از فیلم های رنگی توسط عکاسان رایج تر شد و استفاده از آنها از فیلم های سیاه و سفید پیشی گرفت. لابراتوارهای رنگی توسعه یافتند و تعداد آنها بسیار زیاد شد. با این وصف عکاسی سیاه و سفید کنار گذاشته نشد و همچنان توسط عکاسان مورد استفاده قرار گرفت.
Naomi Rosenblum at al (2017). History of photography. Retrieve from www.britannica.com on Aug 12.
Michael John Langford (1997). The Story of Photography from its beginnings to the present day, 2th ed. Focal Press, England. (ترجمه فارسی: داستان عکاسی، رضا نبوی، نشر افکار، 1389)
Mary Bellis (2017). History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thoughtco.com on Aug 14.
Liz Masoner (2017). A Brief History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thespruce.com on Aug 15.
Haunty (2016). Leonardo da Vinci's Camera Obscura. Retrieve from https://owlcation.com on Aug 12.
Ernest Purdum (2006). Shutters - History and Use. Retrieve from www.largeformatphotography.info on Aug 12.
در سال 1851 میلادی توسط فردی انگلیسی به نام فردریک اسکات آرچر (Frederick Scott Archer) روش صفحه تر کولودیون (Collodion wet plate process) ابداع گردید. وی کشف کرد با استفاده از ترکیب ماده چسبناکی به نام کولودیون و ماده شیمیایی اگر بر روی سطح یک قطعه شیشه ریخته شود و به آن نوردهی کند می تواند تصاویر را بر روی آن ثبت نماید. روش کار به این صورت بود که او صفحه تر کولودیون را در حالیکه سطح شیشه نمناک بود در داخل دوربین نوردهی می کرد. اشکال کار اینجا بود که اگر کولودیون خشک می شد دیگر عمل نمی کرد. به این ترتیب اولین نگاتیو کولودیون به نام فرایند صفحه تر (Wet plate process) شناخته شد. نسبت به روشهای قبلی در این روش نگاتیوهای با وضوح بیشتر و با کیفیت بالاتری ایجاد شد که نسبت به فرایند های کالوتیپ یا آلبومین بر شیشه، حساسیت بسیار بیشتری به نور نشان می داد.
یک نمونه نگاتیو کولودیون و یک نمونه عکس که به روش کولودیون گرفته شده است.
به علت فرایند پیچیده ای که برای ایجاد صفحه تر در پشت استودیو ها انجام می شد، امکان استفاده از آن برای عکس برداری در خارج از استودیو مشکل به نظر می رسید. با این وجود چنان جاذبه ای در ثبت مناظر و سرزمین های ناشناخته وجود داشت که منجر شد عکاسان تجهیزات کامل عکاسخانه خود را در چادر هایی به همراه خود به مناطق مختلف ببرند. پس از مدتی تاریکخانه های تاشو ایجاد شدند. به علت نیاز به آب جهت عکاسی به این روش، اغلب در کنار برکه ها یا مناطق دارای آب اقدام به عکاسی می کردند و معمولا عکاس مجبور بود در هنگام عکاسی در زیر نوعی پارچه مخفی بماند تا بتواند به صفحه کلودیون داخل دوربین نوردهی کند.
استفاده از پارچه در هنگام عکاسی (تصویر راست) و نمونه یک تاریکخانه در داخل چادر (تصویر چپ)
کاربرد استفاده از کلودیون روز به روز بیشتر می شد. بطوریکه در عکاسی از روند ساخت بنا ها یا کارخانه ها و یا حتی در صحنه های جنگی بکار گرفته شد. عکس های مستند راجر فنتون (Roger Fenton) از جنگ کریمه (Crimean War 1853-1856) و عکس های فرانسیس فریث (Francis Frith) از مناظر مصر و سوریه از مشهورترین عکس هایی است که در این دوران گرفته شده است.
یکی از عکس های مستند راجر فنتون از جنگ کریمه (1856-1853)
مجسمه ابوالهول و اهرام مصر – عکاس: فرانسیس فریث
اگرچه کولودیون به عنوان یک فرایند نگاتیو/پزتیو در نظر گرفته می شد، ولی در طی سالهای اوج استفاده از کلودیون، روش دیگری برای ثبت تصاویر رایج گشت. به این صورت که یک نگاتیو کولودیون که کم نور خورده بود، بدون اینکه ظاهر شود بر روی یک قطعه پارچه مخمل مشکی قرار می گرفت و و تصویر مستقیم مثبتی را شکل می داد. به این نوع عکس ها اصطلاح آمبروتیپ (Ambrotype) به معنی جاودانگی اتلاق شد.عموما از این روش در سالهای 1855 تا 1857 میلادی در عکاسی پرتره استفاده می کردند. به علت شباهت ظاهری با داگروتیپ، به غلط به آنها داگروتیپ شیشه ای هم می گفتند.
دو نمونه از عکس های آمبروتیپ مربوط به قرن نوزدهم میلادی
یک عکاس آمریکایی به نام همیلتون اسمیت (Hamilton Lanphere Smith) نوعی از آمبروتیپ را به ثبت رساند که به جای شیشه از فلز رنگ شده سیاه استفاده می شد. به آنها تین تیپ (Tintype) یا فروتیپ (Ferrotype) می گفتند. تهیه این نوع عکس ها بسیار ارزان تر تمام می شد و باعث شد پرتره وارد خانه های کارگری نیز بشود. تین تیپ ها از اواخر دهه 1860 میلادی از آمریکا به بریتانیا و اروپا رسید.
یک نمونه عکس پرتره تین تیپ
مقارن با همین سالها دوربین هایی تولید شد که دارای لنزهای دوبل بودند و می توانستند دو تصویر پهلو به پهلو بر روی یک صفحه کولودیون نوردهی کنند و شبیه به دید دو چشمی(معادل دید چشم انسان) از یک صحنه ارائه دهند. به عبارتی عکس های سه بعدی ایجاد می کردند. روش تماشای عکس ها به این شکل بود که عکسها را درون دستگاه تماشای عکس قرار می دادند بطوریکه چشم چپ تصویر گرفته شده از لنز چپ را می دید و چشم راست عکس راست را و به این ترتیب عکس به صورت سه بعدی دیده می شد. با استفاده از نگاتیوهای جفت (استریو) کولودیون امکان چاپ چندین عکس سه بعدی بر کاغذ و یا شیشه های اندود شده با آلبومین فراهم گردید که بطور وسیع به مردم فروخته می شد. رونق عکس های سه بعدی در سالهای 1860 و 1870 میلادی به اوج خود رسید.
یک نمونه عکس سه بعدی و دوربین عکاسی با لنزهای دوبل (تصویر راست) و دستگاه تماشای عکس های سه بعدی (تصویر چپ)
در سال 1854 میلادی یک عکاس فرانسوی به نام آدولف دیسدری (Andre-Adolphe-Eugene Disderi) دوربینی ساخت که دارای چهار لنز بود و عکس هایی به اندازه کارت ویزیت ارائه می داد. در این دوربین ها دریچه لنزها با هم و یا جداگانه باز می شدند بنابراین امکان ثبت حالت های مختلف از مدل وجود داشت. در سال 1860 عکاسی کارت ویزیت (Calling card) از پاریس به لندن و نیویورک سرایت کرد و به سرعت با جایگزینی به جای عکس های داگروتیپ، مد روز گردید. روزنامه ها آن را کارت شیدایی یا کاردومنیا (cardomania) نامیدند. این نوع عکاسی تاثیر زیادی بر عکاسی حرفه ای داشت و موجب شد استودیوهای عکاسی زیادی در آمریکا و اروپا دایر گردند. با این وجود در سالهای دهه 1870 میلادی کارت های ویزیت از مد افتادند.
عکس های کارت ویزیت با دوربین عکاسی چهار لنزی دیسدری
در اواخر دهه 1870 میلادی عکس های بزرگتر رومیزی یا کابینت (Cabinet) رایج شد. اغلب برای عکاسی از ستارگان تئاتر و بعدها در عکس های پرتره خانوادگی زیاد بکار می رفت. استودیوهای سطح بالا که امکان ایجاد صحنه های متنوع و گران قیمتی را داشتند ایجاد شد و تجارت عکس های گران قیمت رونق گرفت..
Naomi Rosenblum at al (2017). History of photography. Retrieve from www.britannica.com on Aug 12.
Michael John Langford (1997). The Story of Photography from its beginnings to the present day, 2th ed. Focal Press, England. (ترجمه فارسی: داستان عکاسی، رضا نبوی، نشر افکار، 1389)
Mary Bellis (2017). History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thoughtco.com on Aug 14.
Liz Masoner (2017). A Brief History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thespruce.com on Aug 15.
Haunty (2016). Leonardo da Vinci's Camera Obscura. Retrieve from https://owlcation.com on Aug 12.
Ernest Purdum (2006). Shutters - History and Use. Retrieve from www.largeformatphotography.info on Aug 12.
اگرابتدای قرن نوزدهم را آغاز تاریخ عکاسی بدانیم، نزدیک به دویست سال از زمان اختراع آن می گذرد. هنری که در طی این سال ها از فراز و نشیب های بسیاری گذر کرده و با سرعتی زیاد در بین جوامع مختلف گسترش یافته است. این هنر متناسب با سرعت رشد فناوری در جهان، رشد یافت بطوریکه در حال حاضر به عنوان یکی از قدرتمند ترین ابزارهای بیانی شناخته می شود.
تصویر شماتیک از یک نمونه اتاق تاریک
اتاق تاریک (Camera obscura) که در آن روزنه ای تعبیه شده بود و منظره روبروی روزنه را بصورت تصویری معکوس بر روی دیوار مقابل روزنه ایجاد می نمود از سال ها پیش شناخته شده بود. در قرن 15 میلادی این اتاق ها توسط دانشمند ایتالیایی لئوناردو داوینچی (Leonardo da Vinci) به این اسم نامیده شد و شباهت آن با عملکرد چشم انسان توصیف گشت. در سال 1556 میلادی دانشمند ایتالیایی دیگری به نام جیووانی پورتا (Giovanni Battista Della Porta) شرح کاملی از آن را به چاپ رساند.
از قرن هفدهم میلادی انواع کوچکتر کمرا ابسکیورا بطور شایع توسط نقاشان استفاده می شد. صندلی های مخصوصی به نام صندلی های سدان (Sedan chair camera obscura) طراحی شد که به شکل جعبه های مکعبی شکلی بودند که در داخل آنها صندلی و میز طراحی قرار گرفته بود. از بالای سقف آنها با استفاده از آینه و عدسی، نور به سمت پایین و بر سطح صفحه طراحی منعکس می گردید و از این طریق از تصاویر تشکیل شده، نقاشی می شد.
یک نمونه کمرا ابسکیورا که توسط نقاشان استفاده می شد (تصویر راست) و صندلی سدان (تصویر چپ)
در حدود سال 1800 میلادی فردی به نام توماس وج وود ( Thomas Wedgwood) در انگلستان تاثیر نور خورشید را بر روی نیترات نقره و کلرید نقره کشف کرد. وی برای اولین بار توانست شکل برگ درختان را به صورت کنتاکت بر روی چرم اندود شده با نیترات نقره با اثر نور ثبت نماید. برای همین بعضی از مورخین او را نخستین عکاس در تاریخ نامیده اند.
تصویر برگ که توسط توماس وجوود بر روی چرم اندود شده با نیترات نقره ثبت گردید.
ساخت اولین دوربین عکاسی در سال 1816 میلادی بر اساس اتاق تاریک (Camera Obscura) در فرانسه توسط مخترعی فرانسوی به نام جوزف نیسفور نیپس (Joseph Nicephore Niepce) الهام گرفته شد و او اولین عکس های تاریخ را با استفاده از نور خورشید ثبت نمود. عکس های اولیه او با استفاده از قطعه ای کاغذ که سطح آن با کلرید نقره پوشیده شده بود،گرفته شد ولی نتایج حاصل از ثبات کافی برخوردار نبودند و ماندگاری خیلی کوتاهی داشتند. او نوردهی عکس ها را با استفاده از نور خورشید انجام می داد به همین علت فرایند کارش را هلیوگرافی (Heliography) نامید که به معنی نقاشی با خورشیداست.
در سال های بعد نیسفور نیپس تحقیقات خود را در خصوص ثبت تصاویر با استفاده با مواد شیمیایی ادامه داد و بالاخره در سال 1826 میلادی اولین عکس تاریخ عکاسی با قابلیت ماندگاری را از پشت بام اتاق کار خود با استفاده از اتاقک تاریک (Camera obscura) بر صفحه ای که اندود شده از مواد شیمیایی بود ثبت نمود.
اولین عکس تاریخ عکاسی که توسط نیسفور نیپس در پشت بام اتاق کار خود گرفت.
در سالهای بعد لوئی داگر ( Louis Daguerre) فرانسوی با استفاده از تجربیات نیپس به آزمایشات مختلفی پرداخت و در حدود سال 1837 میلادی موفق شد بر روی صفحات فلزی اندود شده با یدید نقره تصاویر قابل قبولی ایجاد نماید. او فرایند کار را داگروتیپ (Daguerreotype) نامید.
یک نمونه تصویر داگروتیپ
این دانشمند به همراه پسر نیپس (در آن زمان نیپس دار فانی را وداع گفته بود.) جزئیات و چگونگی فرایند داگروتیپ را برای عموم بازگو کردند و در سال 1839 میلادی به طور رسمی در آکادمی علوم و هنر فرانسه آن را تشریح نمودند. شاید بتوان این سال را شروع توسعه عکاسی در میان مردم در نظر گرفت. سالی که پس از آن نقاشانی که از نقاشی امرار معاش می کردند به شدت نگران شدند و واکنش های منفی بروز دادند.
داگروتیپ اولین روش عکاسانه ای بود که عمومی شد و در بین مردم گسترش یافت، بطوریکه تا بیست سال بعد به عنوان شایعترین روش برای ثبت عکس باقی ماند.
ابزارها و وسایل مورد استفاده در فرایند داگروتیپ
در همان سال ها در انگلستان نیز فردی به نام هنری فاکس تالبوت (William Henry Fox Talbot) به طور همزمان مشغول کار بر روی سیستم ثبت تصاویر بود. او موفق شد سیستم ثبت تصویر بر روی نگاتیو و سپس ثبت مثبت آن بر روی کاغذ حساس شده را به انجام برساند. اولین عکس موجود از این فرایند مربوط به سال 1835 میلادی است.
اولین عکس ثبت شده بر روی نگاتیو توسط هنری فاکس تالبوت
در این دوران دوربین های کوچک چوبی حاوی کاغذ های حساس شده با نشان فاکس تالبوت ساخته شد. سرانجام در سال 1839 میلادی تالبوت تحقیقات خود را کامل نمود و روش خود را به نام کالوتیپ (Calotype) نامید. این سال به عنوان سال تولد عکاسی عملی (Practical photography) شهرت یافت.
فرایندی که توسط تالبوت کشف شد در واقع راه واقعی آینده عکاسی بود اگر چه تا چندین سال پس از آن همچنان داگروتیپ رقیب اصلی آن بود و اهمیت کشف تالبوت کاملا درک نشده بود. در سالهای بعد تالبوت فرایند خود را با استفاده از یدید نقره و نیز استفاده از یک محلول ظهور بهبود بخشید و امکان انجام نوردهی کوتاه تر در هنگام عکاسی را فراهم نمود.
نمونه دوربین های اولیه فاکس تالبوت
در سال های نیمه اول قرن نوزدهم فعالیت هایی هم در خصوص ارتقای دوربین های اتاقک تاریک (کمرا ابسکیورا) در جریان بود. همزمان با رقابت داگروتیپ و کالوتیپ در سطح اروپا و سپس در امریکا ، لنز های اولیه ارتقاء یافت و لنزهای جدیدی جای آنها را گرفت و دوربین های عکاسی جدیدی ساخته شد. دوربین آمریکایی ولکات (Alexander S. Wolcott) که به جای عدسی از آیینه خمیده استفاده می کرد و دوربین اتریشی ویتلندر (Voigtlander) که از عدسی استفاده می کرد از نمونه های اولیه آنهاست که برای عکاسی داگروتیپ استفاده می شدند.
دوربین ولکات (تصویر راست) و دوربین ویتلندر (تصویر چپ)
در سالهای میانه قرن نوزدهم فرایند های کالوتیپ و داگروتیپ هر دو در کشورهای مختلف رواج یافت اگر چه داگروتیپ ها از محبوبیت بیشتری برخوردار بودند. استودیوهای پرتره داگروتیپ در اغلب شهرهای مهم اروپا و امریکا ایجاد شد. در این استودیوها با انواع روش های مختلف سعی در بی حرکت کردن فرد جهت عکس برداری می نمودند بطوریکه حتی گاهی گیره های فلزی مخصوصی بطور مخفیانه در پشت گردن آنها بکار می بردند تا بتوانند سر را ثابت نگاه دارند. در این دوران هنوز برای نقاشان، مهارت عکاسی و امکان استفاده از رسانه جدید در اهداف هنرمندانه ناممکن تلقی می شد. اگر چه بعضی نقاشان از روشهای اولیه ثبت تصاویر بطور مخفیانه به عنوان ابزار کار ذخیره استفاده می نمودند.
طرحی از یک استودیوی پرتره داگروتیپ و یک نمونه از عکس های پرتره داگروتیپ
Naomi Rosenblum at al (2017). History of photography. Retrieve from www.britannica.com on Aug 12.
Michael John Langford (1997). The Story of Photography from its beginnings to the present day, 2th ed. Focal Press, England. (ترجمه فارسی: داستان عکاسی، رضا نبوی، نشر افکار، 1389)
Mary Bellis (2017). History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thoughtco.com on Aug 14.
Liz Masoner (2017). A Brief History of Photography and the Camera. Retrieve from www.thespruce.com on Aug 15.
Haunty (2016). Leonardo da Vinci's Camera Obscura. Retrieve from https://owlcation.com on Aug 12.
Ernest Purdum (2006). Shutters - History and Use. Retrieve from www.largeformatphotography.info on Aug 12.
مقدمه ای بر چاپ عکس های دیجیتال (Digital Photos Printing)
امروزه عکاسی دیجیتال در بین مردم گسترش زیادی یافته است و از آن در رسانه ها و شبکه های اجتماعی و اینترنت به طور وسیعی استفاده می شود. با این وجود عکاسان کمی هستند که در چاپ عکس های خود به شکل حرفه ای تجربه کافی داشته باشند. درموارد زیادی علی رغم ویرایش بسیار خوب تصاویر دیجیتال، به علت عدم استفاده از چاپگر (Printer) مناسب و یا تنظیمات ضعیف، تصاویر نا مطلوبی بدست می آید. توانایی انتخاب روش چاپ صحیح یا مواردی همچون انتخاب کاغذ و جوهر برای بدست آمدن بهترین نتیجه در چاپ عکس بسیار مهم است.
چاپ دیجیتال شامل فرایندی است که در آن تصویری که بر روی مونیتور دیده می شود با استفاده از کاغذ، جوهر و چاپگر دیجیتال (پرینتر) به صورت فیزیکی و ملموس چاپ می شود.
مراحل فرایند گرفتن یک عکس دیجیتال تا مرحله انتشار الکترونیکی و یا چاپ
چاپ دیجیتال با سرعت زیادی مراحل تکامل را طی نموده است بطوریکه کیفیت چاپ های خوب دیجیتال نسبت به چاپ های سنتی تفاوت قابل ملاحظه ای را نشان می دهد.
مزیت اصلی چاپ دیجیتال برای عکاسان کنترل و امکان انتخابی است که می توانند در جریان فرایند چاپ داشته باشند. آنها می توانند نحوه چاپ، محل چاپ، زمان چاپ و آنچه را که می خواهند چاپ کنند را خودشان انتخاب کنند.
امروزه امکان چاپ دیجیتال عکس در چاپگر (پرینتر) های خانگی با کیفیت بالا فراهم است. اگر چه محدودیت هایی نیز در استفاده از آنها وجود دارد. چاپگرهای خانگی می توانند فقط چاپ های کوچک تولید کنند. از طرفی چاپگرهای بزرگ و صنعتی به علت هزینه و اندازه آنها مناسب نگهداری در منزل نیستند.
هزینه چاپ های با کیفیت با چاپگر های خانگی بیشتر است درحالیکه یک سرویس چاپ حرفه ای می تواند از نظر هزینه- فایده، مناسب تر باشد. همچنین با چاپگرهای حرفه ای می توان از کاغذهای با وزن متفاوت و اندازه های متنوع برای چاپ استفاده کرد.
آمادگی برای چاپ عکس
قبل از اقدام جهت چاپ عکس، ابتدا باید عکس را برای چاپ آماده کرد. بایستی عکس را طوری آماده کرد که بهترین کیفیت چاپ را بدست آورد. این مرحله با ویرایش و روتوش عکس متفاوت است.
پس از انجام پردازش نهایی عکس، لازم است برای آماده سازی آن جهت چاپ، حداقل چهار عنصر فنی را مورد ارزیابی قرار بدهید:
الف) رنگ (Color)
رنگ هایی که شدیدا اشباع (Oversaturated ) شده باشند باعث ایجاد مشکلاتی در روند چاپ خواهند شد و رنگ مناسبی در چاپ ایجاد نخواهند کرد. همچنین رنگ هایی هم که فاقد اشباع کافی باشند می توانند به صورت مات و رنگ و رو رفته در چاپ ظاهر شوند.
کالیبراسیون مونیتور یا تنظیمات رنگی نرم افزار ویرایش عکس می توانند تغییرات محسوسی بر نتیجه کار داشته باشند.
ب) کنتراست (Contrast)
در مرحله ویرایش عکس تنظیم کنتراست از مواردی است که بطور معمول انجام می شود. آنچه مهم است اینکه توجه داشته باشید تنظیمات شما در هنگام چاپ چه تاثیری بر نتیجه نهایی خواهد گذاشت. تصاویر دیجیتال در مونیتور با کنتراست بیشتری نمایش داده می شوند و وقتی چاپ می شوند، به نظر می رسد که کنتراست آنها کم بوده است. بنابراین هنگامی که قصد دارید عکسی را چاپ کنید بهتر است کنتراست آن را کمی بیش از معمول افزایش دهید.
ج) میزان شارپ بودن تصویر (Sharpness)
میزان شارپی و وضوح تصویر با توجه به اینکه قصد داشته باشید که در مونیتور دیده شود و یا اینکه چاپ شود می تواند متفاوت باشد. اصولا برای اینکه میزان وضوح تصویر و جزئیات آن در چاپ به خوبی دیده شود بهتر است کمی شارپی آن را افزایش دهید. با این کار می توان یک نمونه چاپی شارپ و با عناصر برجسته ایجاد نمود.
د) اندازه و تفکیک پذیری (Size and Resolution)
اینکه یک عکس دیجیتال را می توان تا چه اندازه بزرگ چاپ کرد، به میزان تفکیک پذیری یا رزولوشن تصویر و اندازه (Size) آن بستگی دارد. برای چاپ یک عکس با اندازه بزرگ و در عین حال کیفیت بالا، لازم است که تصویر دارای وضوح و تفکیک پذیری بالایی (High Resolution) باشد. در این حالت مهم نیست که بیننده از چه فاصله ای به عکس نگاه می کند، زیرا به علت کیفیت بالا پیکسل های آن در چاپ دیده نمی شوند.
البته اگر قصد داشته باشید عکس را در قالب پوستر (Poster)، بنر (Banner) یا سایر مواردی که نیاز به کیفیت خیلی بالایی ندارند چاپ کنید، تفکیک پذیری خیلی بالا برای تصویر نیاز نخواهد بود.
توصیه می شود حداقل تفکیک پذیری (Resolution) تصویر برای چاپ در حد 300 DPI باشد. DPI واحد نمایش اندازه رزولوشن است و معادل تعداد نقطه در یک اینچ (Dots per Inch) می باشد. هر چه عدد DPI بیشتر باشد، میزان تفکیک پذیری تصویر نیز بیشتر است.
اگر فایل های تصاویر در اندازه مناسب و به درستی ذخیره شده باشند نه تنها کیفیت چاپ را بهبود می بخشند بلکه در زمانی که صرف تنظیم پرینتر می گردد نیز صرفه جویی خواهد شد.
در پنجره New از نرم افزار فوتوشاپ، میزان تفکیک پذیری تصویر 300 DPI انتخاب شده است.
در انتهای کار، خیلی از عکاسان حرفه ای ابتدا با یک چاپگر کالیبره یک نمونه از عکس خود را بصورت کوچک چاپ می کنند و تغییرات کیفیت آن را نسبت به تصویر مونیتور مقایسه می نمایند. مواردی همچون رنگ، کنتراست، وضوح و تفکیک پذیری را در آن بررسی می نمایند. اگر نتیجه مطلوب نبود، مجددا عکس را ویرایش و اصلاح می کنند و مجدد یک چاپ اولیه می گیرند تا به نتیجه مطلوب برسند. سپس عکس را برای چاپ نهایی و حرفه ای به استودیو ارسال می کنند.
انتخاب نوع چاپگر
چندین روش (Method) مختلف برای چاپ دیجیتالی عکس وجود دارد که با اطلاع از آنها می توان برای هدف مورد نظر خود بهترین روش را برگزید. در بازار انواع مختلف چاپکر یا پرینتر وجود دارد که بعضی از آنها بهتر از دیگران هستند. همچنین بعضی از آنها برای کارهای خاصی طراحی شده اند.
چاپگر های ماتریس نقطه ای (Dot matrix printer) جزو انواع ارزان قیمت چاپگرها بوده و عموما برای تصاویر متنی، اسناد اداری و چاپ های با کیفیت پایین مناسب هستند.
چاپگرهایی که با روش تصعید رنگ (Dye-sublimation printer) کار می کنند از انواع قبلی کیفیت بالاتری ارائه می دهند و برای چاپ عکس های تمام رنگ (Full color) و با کیفیت بالا استفاده می شوند. این نوع چاپگرها بسیار سریع هستند.
چاپگرهای دیجیتال صنعتی و حرفه ای بیشتر از دو نوع چاپگرهای جوهر افشان (Inkjet) و لیزری (Laser) می باشند.
هنگام تهیه چاپگر توجه کنید که قابلیت های مورد نظر شما چیست و برای چه نوع کاری می خواهید از آن استفاده کنید. از جمله مواردی که در انتخاب چاپگر مهم است که دقت کنید، تعداد کارتریج های رنگی جوهر و همچنین حداکثر اندازه کاغذی است که می تواند برای چاپ استفاده کند. در ادامه دو نوع از شایع ترین چاپگرهای مورد استفاده در چاپ عکس را مورد بررسی قرار می دهیم.
چاپگرهای جوهر افشان (Inkjet)
این نوع چاپگرها انتخاب مقرون به صرفه و با کیفیتی است که هنرمندان و عکاسان از آن استفاده می کنند. این چاپگر از یک سیستم کارتریج جوهر استفاده می کند. در این چاپگرها جوهر بر روی ورق کاغذ عکاسی پراکنده می شود. این مقدار جوهر خیلی نازک است و در نتیجه رنگ های چندگانه جوهر به دقت با یکدیگر ترکیب می شوند و رنگ های تصویر را ایجاد می نمایند.
با این چاپگرها می توان چاپ های بسیار خوب و دقیقی از تصاویر دیجیتال بدست آورد. این امکان وجود دارد که با استفاده از این چاپگرها تصاویر بر روی مدیا های مختلفی همچون کاغذ، کرباس (Canvas)، پلاستیک، پارچه و فلز چاپ شوند.
چاپگرهای جوهر افشان رنگی حداقل از چهار رنگ جوهر به رنگهای فیروره ای، ارغوانی، زرد و سیاه (CMYK) استفاده می کنند. این جوهر ها در ظرف های جداگانه ای (کارتریج) در داخل چاپگر قرار گرفته اند و با استفاده از آنها طیف رنگی مورد نظر بر روی تصویر ایجاد می گردد. در بعضی پرینترهای پیشرفته تر، تعدادی از کارتریج ها در چند رنگ سیاه با تونالیته های مختلف تعبیه شده است تا بتواند طیف گسترده تری از تونالیته سیاه تا سفید را تولید کند. بطوریکه کیفیت چاپ آنها را می توان با چاپ های دستی قابل قیاس یا نزدیک دانست.
یک نمونه چاپگر (پرینتر) جوهر افشان به همراه کارتریج های چهار رنگ (CMYK)
چاپگرهای لیزری (Laser)
بعضی از چاپگرهای حرفه ای از روش لیزر برای چاپ های رنگی استفاده می کنند. در این نوع چاپگرها از کاغذهای عکاسی حساس به نور استفاده می شود. تصاویر دیجیتال بر روی آنها نوردهی شده و فرایند چاپ و تثبیت رنگ بر روی آنها انجام می پذیرد. در مقایسه با چاپگرهای جوهرافشان، چاپگرهای لیزری در واقع عکس های واقعی تری هستند که تونالیته پیوسته ای در جزئیات تصویر قابل رویت می باشد. چاپ های لیزری عموما کیفیت بالا دارند و مناسب برای نگهداری آرشیوی عکس و یا ارائه در نمایشگاه ها می باشند.
یک نمونه چاپگر (پرینتر) لیزری و کارتریج های رنگی آن (در چهار رنگ)
ماهیت جوهر در چاپگرهای جوهر افشان
همه چاپگرهای جوهر افشان از جوهر (Ink) استفاده می کنند. عموما دو نوع جوهر در این چاپگرها استفاده می شود: رنگ (Dye) و رنگدانه (Pigment). هر کدام از آنها مزایا و معایبی دارند. هنگام تهیه چاپگر حتما به این موضوع توجه کنید که چاپگر مورد نظر از چه نوع جوهری استفاده می کند.
1) رنگ (Dye)
جوهر هایی که از جنس رنگ (dye) هستند از ماده ای رنگی تشکیل شده اند که یا بصورت مایع و یا مواد قابل حل در آب تهیه می شوند. هنگام چاپ، ماده رنگی سطح کاغذ و یا هر نوع مدیایی که برای چاپ استفاده شده است را رنگ می کند. در بعضی جوهرها، رنگ بصورت موقت باقی می ماند ولی در بعضی دیگر به علت استفاده از مواد تثبیت کننده، رنگ به شکل ثابت بر روی کاغذ باقی می ماند.
این نوع جوهر ها قیمت مناسب تری دارند و رنگهای درخشانی ایجاد می کنند. عیب آنها این است که در اثر برخورد با نور خورشید این رنگها در بلند مدت مات می شوند و شفافیت خود را از دست می دهند. به همین علت برای نگهداری و آرشیو عکس مناسب نیستند. ولی برای ارائه و نمایش در بازه زمانی کوتاه مدت بسیار مناسب می باشند.
2) رنگدانه (Pigment)
جوهر های رنگدانه ای قابلیت حلالیت در آب را ندارند ولی در محیط مایع به صورت سوسپانسیون در می آیند. این رنگدانه ها همانند جوهر رنگی جذب کاغذ یا مدیای مورد استفاده نمی شوند و مکانیسم آنها این است که بر روی سطح مدیا می نشینند. این نوع جوهرها برای سالهای بسیار طولانی رنگ خود را حفظ می کنند. اما از معایب آنها این است که گران قیمت بوده و اصولا رنگهای خیلی درخشانی در تصویر نهایی ایجاد نمی کنند.
مقایسه قرارگیری جوهر بر روی کاغذ و نحوه بازتابش نور از روی سطح آن در دو نوع جوهر با ساختار رنگ (Dye) و رنگدانه (Pigment).
انتخاب کاغذ مناسب برای چاپ
امروزه با وجود چاپگرهای پیشرفته این امکان فراهم شده است که عکس بر روی مواد مختلفی که مورد نظر فرد است همچون کاغذ، کرباس، پارچه و غیره چاپ شود. با این وجود اکثر عکاسان هنوز ترجیح می دهند که عکس های خود را بر روی کاغذ چاپ کنند، زیرا حمل و نقل، کادر بندی و قاب کردن آن ساده تر است.
برای چاپ عکس از کاغذهای مختلفی استفاده می شود. انتخاب هیچ نوع کاغذی صحیح یا اشتباه نیست و بستگی به سلیقه عکاس و نوع کاربرد مورد نظر وی خواهد داشت. اگر چه بطور سنتی عکس ها بر روی کاغذ های براق (High-gloss) چاپ می شوند تا حداکثر درخشندگی در رنگ ها ایجاد گردد، ولی امروزه اینگونه نیست و انتخاب های مختلفی صورت می پذیرد.
تقریبا اکثر سازندگان چاپگرها توصیه می کنند که از کاغذهای اختصاصی چاپ که اجازه نمی دهد جوهر به داخل آن نفوذ کند استفاده شود. کاغذها از لحاظ وزن و اندازه براق بودن متفاوتند.
اندازه وزن کاغذ معمولا بر حسب گرم در متر مربع (GSM) گفته می شود. بر اساس وزن کاغذ، میزان نازکی و نرمی یا سختی کاغذ حس می شود. وزن های کم (در حدود 120-150 GSM ) برای بروشورها یا چاپ پوسترهای با کیفیت پایین استفاده می شود. چاپ های استاندارد با کاغذهایی به وزن (150-20 GSM) انجام می پذیرد. وزن های بیشتر (200-300 GSM) برای چاپ های سنگین و ماندگار بکار می روند. گالری ها گاهی از کاغذ های سنگین تر (بیش از 300 GSM) نیز استفاده می کنند که برای نگهداری بلند مدت مناسب می باشند.
کاغذهای عکاسی عمدتا دارای یک پوشش سطحی می باشند. این پوشش موجب براق شدن سطح کاغذ و نیز مقاومت در برابر اشعه فرابنفش می گردد ، همچنین رنگ یا کیفیت تصویر را در مقابل صدمات خارجی مقاوم تر می کند.
سطح کاغذ از نظر پوششی که دارد و میزان براق بودن آن متفاوت است. این تفاوت به علت نوع پوشش (Coating) که بر روی کاغذ عکاسی کشیده می شود اتفاق می افتد. سه نوع کاغذ براق (gloss)، نیمه براق (semigloss)، و مات (matte) موجود می باشد. البته نوعی کاغذ براق که میزان پوشش کشیده شده بر روی کاغذ ضخیم تر است تحت عنوان کاغذ خیلی براق فرا بنفش (High gloss UV) نیز موجود می باشد که مقاومت سطحی آن بیشتر است.
انتخاب نوع کاغذ بر اساس میزان براقی آن به سلیقه و تمایل عکاس بستگی دارد. استفاده از کاغذهای براق عمومیت بیشتری دارد. اگرچه در سالهای اخیر تمایل به استفاده از کاغذهای با بافت مات که تصاویر را کمی لطیف تر نشان می دهد بیشتر شده است.
مقایسه عکس های چاپ شده بر روی کاغذهای مات و براق
تهیه یک نسخه پیش چاپ (Proof) از عکس های مورد نظر
نسخه پیش چاپ (Proof) به نمونه های از چاپ یک نسخه کوچک از عکس هایی که قرار است در اندازه بزرگ چاپ شوند اتلاق می گردد. معمولا عکس های کوچک به شکل یک نوار تست (Test strip) و یا به شکل مجموعه ای از عکس های کوچک در کنار هم تهیه می شوند.
در عکاسی حرفه ای تهیه یک نسخه پیش چاپ (Proof) از عکس ها اهمیت زیادی دارد زیرا نمونه کوچک پیش چاپ، به عنوان مرجع رنگی برای تنظیم فرایند چاپ قبل از اینکه پرینت نهایی عکس گرفته شود مورد استفاده قرار می گیرد و منجر به صرفه جویی در جوهر و کاغذ خواهد شد. اگر کیفیت رنگی و کنتراست مورد نظر در نسخه پیش چاپ مطلوب نبود، خروجی رنگ چاپگر مجدد تنظیم شده و یا در صورت لزوم بر روی پردازش عکس کار می شود و سپس یک نسخه پیش چاپ دیگر تهیه می گردد. این فرایند تا وقتی که نتیجه دلخواه حاصل شود ادامه خواهد یافت.
یک نمونه پیش چاپ از عکس های الیوت ارویت (Elliot Erwith) عکاس برجسته فرانسوی-امریکایی
برای چاپ مطلوب از عکس های دیجیتال، پردازش اولیه عکس، نوع چاپگر، کالیبراسیون آن و انتخاب مدیای مورد استفاده از اهمیت زیادی برخوردار هستند. رنگی بودن یا سیاه و سفید بودن عکس در نحوه پردازش اولیه عکس قبل از چاپ ممکن است کمی تفاوت ایجاد نماید. در عکس های سیاه و سفید کنتراست و تونالیته تصویر اهمیت بسیار زیادی دارد و برای بدست آوردن نتیجه مطلوب لازم است در این خصوص دقت کافی به عمل آورد. با چاپ عکس های رنگی توسط چاپگرهایی که از جوهر سیاه با تونالیته های مختلف استفاده می کنند نتایج بسیار بهتری حاصل می گردد.
گردآوری و تالیف: امیر دولتیاری
منابع:
Grace Fussell (2016). Printing Your Photographs Professionally for the First Time: 10 Things To Know. Retrieve from http://photography.tutsplus.com on Feb 23.
4over4 Editors (2017). Printing Papers: The Difference Between Uncoated, Gloss and High Gloss UV. Retrieve from www.4over4.com on Feb 24.
Bjorn Petersen (2015). A Guide to Printing Photographs. Retrieve from www.bhphotovideo.com on Feb 24.
Patricia Davis Brown (2015). The Different Types of Printing Methods – Which Is Best For What? Retrieve from https://digthisdesign.net on Feb 25.
Wikihow Editors (2017). How to Print High Quality Photos Using an Inkjet Printer. Retrieve from www.Wikihow.com on Feb 25.
Darrell Payne (2015). Terrific digital photography printing is achievable. Retrieve from www.digital-photography-tips.net on Feb 25.
انواع فورمت در عکس های دیجیتال (Digital Image Formats)
در عکاسی دیجیتال، فایل های الکترونیکی جایگزین فیلم و حتی در موارد زیادی جایگزین عکس های کاغذی شده است. اطلاعات هر تصویر به شکل دیجیتال و در قالب فورمت خاصی تولید و یا ذخیره می گردد. یکی از سوالاتی که همیشه عکاسان با آن مواجه هستند این است که از چه فورمتی برای ذخیره و ارائه عکس هایشان استفاده کنند. در این مقاله سعی شده است که ضمن معرفی شایع ترین فورمت های مورد استفاده در عکاسی، تا حدودی به سوال مذکور پاسخ داده شود.
قبل از بررسی فورمت های شایع تصاویر، مختصری در مورد مفهوم فشرده سازی تصویر مطالبی بیان خواهد شد.
فشرده سازی فایل تصویر
وقتی که شما با دوربین عکاسی تصویری را ثبت می کنید، دوربین آن را در حافظه خود ذخیره می نماید. برای اینکه بتواند تعداد بیشتری عکس ذخیره کند، عکس ها را فشرده می کند. بنابراین فشرده سازی تصویر (Image Compression) به معنی کوچک کردن اندازه فایل تصویر است تا بتوان در فضای کمتری آن را ذخیره کرد و یا بتوان آن را به علت کوچک تر شدن اندازه ، سریعتر جابجا نمود.
بطور کلی فشرده سازی تصویر به دو گونه انجام می شود:
فشرده سازی بدون از دست رفتن اطلاعات تصویر (Lossless)
فشرده سازی با ازدست رفتن مقداری از اطلاعات تصویر (Lossy)
روش فشرده سازی بدون از دست رفتن اطلاعات برای ذخیره سازی (Archive) تصویر مناسب است زیرا اطلاعات فایل کاهش نمی یابد و کیفیت تصویر تماما حفظ می شود.
در روش های فشرده سازی کاهنده اطلاعات، حجم فایل و کیفیت آن کاهش می یابد. این وضعیت برای انتقال سریع تصویر، ارائه در رسانه های مختلف یا شبکه های اینترنتی که عموما نیازی به کیفیت های بالای تصویری ندارند بکار می رود.
بعضی از فورمت هایی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، برای فشرده سازی تصاویر استفاده می شوند و بعضا کاربردهای خاصی دارند که در جای خود به آنها اشاره خواهد شد. بعضی فورمت ها نیز قابلیت فشرده سازی ندارند و کاربرد آنها قابلیت حفظ و انتقال همه اطلاعات مربوط به تصاویر است.
با افزایش فشرده سازی تصویر، حجم فایل کوچکتر می شود و همزمان کیفیت تصویر نیز کاهش می یابد.
شایعترین فورمت های تصویر(Image Formats)
دوربین های عکاسی دیجیتال تصاویر گرفته شده را می توانند فقط در قالب فورمت های خاصی که برای آنها تعریف شده است ثبت نمایند. تقریبا کلیه دوربین ها قادر به ثبت تصویر در فورمت JPEG می باشند. اکثر دوربین های دیجیتال جدیدتر نیز علاوه بر آن می توانند اطلاعات خام تصویر را در فایل ویژه ای که تحت عنوان خام یا RAW گفته می شود ذخیره نمایند. البته در دوربین های خاصی نیز ممکن است تصاویر در فورمت های دیگر همچون TIFFثبت شوند.
تصاویر دیجیتال در جاهای مختلف با فورمت های گوناگونی ارائه می شوند. شاید بالغ بر بیست نوع فورمت وجود دارد که در تصاویر دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرند. انتخاب فورمت صحیح برای کاربردی که مورد نظر است بسیار اهمیت دارد.
در عکاسی دیجیتال استفاده از بعضی انواع فورمت ها شایع تر است:
فورمت RAW
فورمت RAW در خیلی از دوربین های دیجیتال قابل دستیابی می باشد. در واقع یک فایل خام از کلیه اطلاعات عکس است که دوربین عکاسی ثبت نموده است.
لازم است فایل های RAW توسط یک نرم افزار ویرایش عکس آماده سازی شوند. بنابراین برای استفاده از این نوع فورمت لازم است فرد توانایی استفاده از نرم افزارهای مربوطه را داشته باشد.
حجم این نوع فایل ها زیاد است و فضای زیادتری از حافظه دوربین را اشغال می کند. عکاسان حرفه ای از این نوع فایل استفاده می کنند به این علت که می توانند از حداکثر کیفیت تصویر استفاده کنند و بدون نگرانی از کاهش کیفیت آن، اقدام به ویرایش آن نمایند.
در دوربین های عکاسی دیجیتال بیشترین کیفیت عکس با استفاده از فورمت RAW قابل دستیابی می باشد.
چند نمونه پسوند مربوط به فورمت RAW در دوربین های عکاسی مختلف
فورمت DNG
سازندگان دوربین عکاسی فورمت RAW اختصاصی خود را تولید می کنند و این می تواند موجب محدودیت در خواندن فایل ها و ذخیره بلند مدت آنها شود. شرکت ادوبی (Adobe) یک فایل خام به نام DNG تولید کرد که در همه نرم افزارها مشترک باشد و بتوان اطلاعات فایل های خام را در قالب آن ذخیره نمود.
خیلی از دوربین ها ی عکاسی این نوع فایل را تولید نمی کنند و برای ایجاد آن باید فایل RAW دوربین را به آن تبدیل نمود.
فورمت JPEG
فورمت JPEG یک فورمت فشرده استاندارد است که توسط اکثر برنامه های نرم افزاری قابلیت نمایش دارد. تقریبا همه دوربین های دیجیتال فایل خروجی JPEG دارند. حتی خیلی از آنها قابلیت ثبت عکس با فورمت JPEG را با سطوح کیفیتی مختلف دارا می باشند.
از این فورمت می توان برای ارائه عکس در شبکه های اجتماعی، نمایش عمومی، استفاده در نشریات و چاپ نیز استفاده نمود زیرا عموما سیستم ها و برنامه های مورد استفاده آن را پشتیبانی می کنند.
به علت فشرده سازی اطلاعات در این نوع فایل ها مقداری از جزئیات و کیفیت تصویر از بین می رود. میزان فشرده سازی اطلاعات اولیه عکس در فورمت JPEG در حدود 10:1 تا 20:1 می باشد. اصولا این فورمت مناسب ویرایش در نرم افزارهای ویرایش عکس نمی باشد. در دوربین ها معمولا امکان انتخاب سطوح مختلف کیفیتی برای JPEG وجود دارد. بالاترین کیفیت، کمترین فشرده سازی را داراست.
فایل JPEG مناطق شفاف (Transparency) را پشتیبانی نمی کند و امکان ایجاد تصاویری که بخش هایی از آنها شفاف یا ترانسپرنت است وجود نخواهد داشت.
حجم فایل JPEG کوچک است و در یک فضای دیجیتالی محدود، امکان ذخیره سازی فایلهای بیشتری فراهم می کند.
فورمت JPEG تا 24 بیت (یا 16 میلیون) رنگ را می تواند پوشش دهد و مناسب برای استفاده در شبکه های اجتماعی، آلبوم های عکس و چاپ های کوچک می باشد.
فورمت TIFF
فورمت TIFF بسیار انعطاف پذیر است و با اکثر برنامه های گرافیکی سازگار است. این فورمت طیف گسترده ای از رنگ ها را پوشش می دهد.
فورمت TIFF مناسب ترین شکل ذخیره سازی برای فایل های تصویری است و معمولا چاپ های بزرگ و با کیفیت از عکس ، با این فورمت انجام می شود. چاپخانه ها معمولا متقاضی این نوع فایل هستند.
همچنین فورمت TIFF قابلیت استفاده در اکثر نرم افزارهای ویرایش عکس را داراست. اکثر سیستم های رنگی همچون RGB، CMYK، Lab و Indexed Color را پوشش می دهد و توانایی ایجاد تصاویری که دارای عناصر شفاف (Transparent) هستند را نیز دارد.
لایه های فوتوشاپ در فورمت TIFF قابل ذخیره شدن هستند. در این موارد اندازه فایل می تواند بسیار حجیم شود. توانایی ذخیره اطلاعات در فایل TIFF بسیار بالاست. گاهی بزرگی فایل های با فورمت TIFF مشکلاتی نیز به همراه دارد از جمله افزایش زمان بارگذاری آن در هنگام مشاهده یا ویرایش و همچنین حجم بالایی از فضای دیسک که در هنگام ذخیره کردن اشغال می نماید.
این فورمت برای نمایش تصاویر در شبکه های اجتماعی و وب مناسب نمی باشد، زیرا علاوه بر اینکه معمولا اندازه آن بزرگ است، هر سایت یا شبکه ای نیز قادر به نمایش درست آن نخواهد بود. فورمت TIFF مناسب ترین نوع فایل برای ذخیره (Archive) و چاپ (Print) تصاویر با کیفیت بالا می باشد.
پسوند فایل های RAW ، DNG ، JPEG و TIFF
فورمت PSD
فورمت PSD یک فورمت اختصاصی برای نرم افزار فوتوشاپ (Photoshop) است و با سایر برنامه های شرکت ادوبی (مثل Illustrator ، InDesign ، Premiere، After Effects ) سازگاری دارد. PSD فورمت پیش فرض در ذخیره فایل های خروجی فوتوشاپ است.
در این فورمت می توان کلیه لایه ها و فعالیتهای ویرایشی که در فوتوشاپ بر روی عکس انجام گرفته است را ثبت نمود. فورمت PSD برای ویرایش مجدد عکس نیز مناسب است و می توان آن را به راحتی به هر فورمت دیگری تبدیل نمود.
PSD برای به اشتراک گذاری مناسب نمی باشد، زیرا فقط در فوتوشاپ یا سایر برنامه های شرکت ادوبی قابل باز شدن است.
استفاده از این فورمت بیشتر در هنگامی که بر روی تصویر کار می کنید مناسب است. در این حالت می توانید به راحتی به آن مراجعه و ویرایش تصویر را ادامه دهید.
فورمت PNG
با فورمت PNG می توان عکس را بدون از دست رفتن کیفیت تصویر، ذخیره نمود. از ابتدا فورمت PNG برای استفاده در شبکه (Web) طراحی شد ولی در مواقعی که لازم است عناصر شفاف (Transparent) در فورمت عکس موجود باشد، بسیار مناسب است.
فایل PNG اصولا حجیم و بزرگ است و در مواقعی که در تصویر نیازی به عناصر شفاف ندارید، برای استفاده در صفحات وب (web) مناسب نمی باشد و استفاده زیاد از آنها موجب کندی شبکه و مصرف بیش از حد پهنای باند (Bandwidth) خواهد شد.
فورمت PNG حداکثر 256 رنگ را پوشش می دهد و برای چاپ (Print) نیز مناسب نمی باشد.
فورمت GIF
فورمت GIF یک فورمت بسیار فشرده است که اختصاصا برای اینترنت طراحی شده است تا به علت حجم بسیار کوچکش، بتوان آن را به سرعت انتقال داد. در صفحات وب که گرافیک کمی لازم است کاربرد دارد و یک فورمت مورد توجه در اینترنت می باشد.
کیفیت تصاویر در این فورمت بسیار پایین است. اگر عکسی که از نظر رنگی کیفیت بالایی داشته باشد را به فورمت GIF تبدیل کنید، با کاهش طیف رنگی به 256 رنگ یا کمتر، عملا بیشتر کیفیت رنگی را حذف نموده اید زیرا فایل GIF فقط می تواند حداکثر 256 رنگ ( 8 بیت) را پوشش دهد.
در فورمت GIF امکان نمایش تصاویر متحرک با حجم و کیفیت پایین وجود دارد. همچنین می تواند عناصر شفاف (Transparency) را پوشش دهد.
فورمت GIF برای تهیه عکس های با کیفیت بالا اصلا مناسب نمی باشد. بیشترین کاربرد آن برای انتقال تصاویر متحرک ، نمودارها، لوگوها و تصاویر با کیفیت پایین در شبکه و اینترنت می باشد.
فورمت BMP
فورمت BMP در ابتدا توسط شرکت مایکروسافت و برای استفاده در ویندوز ساخته شد. حجم فایل های BMP بزرگ هستند و اطلاعات رنگی را بدون هیچگونه فشرده سازی در خود ذخیره می کنند. تصاویر با فورمت BMP غنی از رنگ می باشند. گاهی به آنها فورمت رنگی (Paint Format) نیز می گویند.
فورمت BMP برای چاپ عکس مناسب است. این فورمت خیلی پرطرفدار نیست. قابلیت فشرده سازی خوبی ندارد. به علت بزرگی سایز برای صفحات وب و اینترنت مناسب نمی باشند و اصولا مزیت خاصی نسبت به سایر فورمت های تصویری ندارد.
پسوند فایل های PSD ، PNG ، GIF و BMP
عکاسان حرفه ای چه نوع فورمتی را بکار می برند؟
هنگامی که تصاویر در فورمت JPEG گرفته می شود، تصویر حدود 5% از کیفیت خود را از دست می دهد. با هر بار ویرایش فایل های JPEG ، در هنگام ذخیره سازی مجدد ، حدود 5% دیگر نیز از کیفیت آن کاهش خواهد یافت. به عبارتی این نوع فورمت برای کارهای ویرایش حرفه ای عکس مناسب نمی باشد.
عکاسان حرفه ای معمولا عکس های خود را با فورمت RAW می گیرند. بعضی از آنها فایل خـام را به فورمـت DNG تبدیل می کنند و آن را ویرایش و ذخیره می نمایند.
توصیه می شود تصاویر RAW پس از ویرایش، در فورمت TIFF ذخیره و آرشیو شوند. با هربار بازکردن تصویری با فورمت TIFF و سپس ویرایش آن، مجددا آن را با فورمت TIFF ذخیره کنید. در این حالت کیفیت تصویر کاهش نخواهد یافت. البته بعضی افرادی که با فوتوشاپ کار می کنند و خصوصا کار ویرایش عکس را در چندین مرحله انجام می دهند، در حین اجرای کار فایل را در فورمت PSD که فورمت اختصاصی فوتوشاپ است ذخیره می کنند و در آخر ، تصویر نهایی را با فورمت TIFF ذخیره می نمایند.
توجه داشته باشید اگر فایل خود را در فورمت TIFF همراه با لایه های آن ذخیره کنید، حجم آن خیلی زیاد می شود. در صورتیکه بخواهید فایل TIFF شما از حجم مناسب تری برخوردار باشد، بایستی آن را به صورت بدون لایه ذخیره کنید.
برای چاپ (Print) عکس نیز فورمت TIFF را بکار می برند. این فورمت به عنوان فورمت استاندارد برای چاپ شناخته شده است. همچنین بعضی عکاسان قبل از انجام چاپ عکس، سیستم رنگی عکس را که RGB است به سیستم رنگی CMYK تبدیل می کنند.
این سیستم در صنعت چاپ کاربرد دارد. RGB برای دیدن عکس در مونیتور مناسب است زیرا مونیتور نیز از همین سیستم رنگی استفاده می کند. ولی برای اینکه رنگ های مورد نظر در چاپ همانطور که در عکس دیده می شود ایجاد گردند، سیستم رنگی CMYK نتیجه خیلی بهتری خواهد داد.
برای نمایش عکس های دیجیتال معمولا از فایل JPEG استفاده می شود. در سایز های کوچکی که از تصاویر در شبکه ها و اینترنت استفاده می شود معمولا از فشرده سازی بیشتری در فایل های JPEG استفاده می کنند تا حجم فایل کاهش یابد و سریعتر بارگذاری شود. در این موارد اگر دقت کنید می توانید با حداقل کاهش در کیفیت تصویر، حجم فایل را به کمترین حالت خود برسانید.
برای استفاده عکس در شبکه و اینترنت، علاوه بر JPEG از فورمت GIF و گاهی PNG نیز استفاده می شود.
در مثال زیر تصویر توت فرنگی با یک اندازه ثابت در فورمت JPEG و با دو سطح فشردگی ذخیره شده است. علی رغم اینکه حجم تصویر سمت راست نزدیک به چهار برابر کوچکتر است، کاهش کیفیت شدیدی نسبت به تصویر سمت چپ دیده نمی شود.
تصویر توت فرنگی در اندازه (400X267) پیکسل و در فورمتJPEG با دو سطح فشردگی مختلف
گردآوری و تالیف: امیر دولتیاری
منابع:
Michael Archambault (2015). 5 Common File Types in Photography and When You Should Use Each One. Retrieve from https://petapixel.com on Dec 10.
Kav Dadfart (2017). Understanding all the Different Image File Formats. Retrieve from https://digital-photography-school.com on Dec 10.
Webdesigner Edit team (2016). Understanding the Most Popular Image File Types and Formats.Retrieve from https://1stwebdesigner.com on Dec 11.
James David (2011). An Introduction to Photo File Formats.Retrieve from https://photography.tutsplus.com on Dec 12.
Exposure Guide Editors (2017). Image File Formats: Understanding Digital Photo File Formats. Retrieve from www.exposureguide.com on Dec 12.
Sam Lundquist (2016). Image file formats: everything you’ve ever wanted to know. Retrieve from https://99designs.com on Dec 14.
قبل از اینکه به معرفی پلاگین ACR یا ادوبی کمرا راو (Adobe Camera Raw) بپردازیم، لازم است ابتدا با فورمت خام (RAW) تصویر آشنا شویم.
فورمت خام (RAW) چیست؟
تصویری که با فورمت خام (RAW) توسط یک دوربین عکاسی دیجیتال گرفته شده است شامل فایل دیجیتالی است که کلیه اطلاعات تصویر را در بر دارد و بدون اینکه در دوربین پردازش شده باشد، بدست آمده است. در واقع RAW یک فایل خام از کلیه اطلاعات عکس می باشد که دوربین عکاسی ثبت نموده و هنوز پردازشی بر روی آن انجام نگرفته است. برای استفاده از این فایل، بایستی ابتدا آن را به یکی از فورمتهای رایج عکس تبدیل نمود تا قابلیت نمایش، چاپ و یا استفاده در شبکه یا اینترنت را پیدا کند.
فایل RAW به علت اینکه همه اطلاعات اولیه تصویر را دارا می باشد مناسب ترین فورمت برای پردازش و ویرایش تصاویر دیجیتال است و با کمک آن می توان بیشترین کیفیت ممکن از عکس گرفته شده را بدست آورد.
در عکاسی با فورمت RAW فایل های تصویری بدست آمده خام بوده و نیاز به ویرایش در برنامه نرم افزاری مخصوص خواهد داشت. بعضی از تولید کنندگان دوربین عکاسی و همچنین چندین شرکت تولید کننده نرم افزار، برای ویرایش فایل های خام ، نرم افزارهای ویژه ای ارائه داده اند. شرکت ادوبی نیز برای ویرایش فایل های RAW چندین برنامه ارائه کرده است. از جمله برنامه Adobe Lightroom که اصولا برای ویرایش عکس طراحی و به بازار عرضه گردید.
با توجه به سابقه نرم افزار فوتوشاپ و وسعت کاربران آن، پلاگین ادوبی کمرا راو یا ACR (Adobe Camera Raw) توسط شرکت ادوبی (Adobe) برای ویرایش فایل های خام (RAW) در محیط فوتوشاپ طراحی و تولید شد. این برنامه در نسخه های جدیدتر گسترش بیشتری یافت و ابزارهای آن کاربردی تر شدند. پلاگین ACR در حال حاضر یکی از پر مخاطب ترین برنامه های ویرایش عکس های خام است که عمدتا توسط کاربران فوتوشاپ استفاده می شود.
ACR در مقایسه با فوتوشاپ
اصولا فوتوشاپ یک برنامه ویرایشگر بر پایه پیکسل (Pixel-based) است. یعنی وقتی در محیط فوتوشاپ کار می کنید، تغییرات اعمال شده بر روی پیکسل ها خواهد بود. این روند اصولا تخریبی (Destructive ) خوانده می شود زیرا اطلاعات اولیه تصویر را تغییر می دهد. در نقطه مقابل ویرایش بر پایه پیکسل، ویرایش پارامتریک (Parametric ) قرار دارد که یک ویرایش غیرتخریبی (Non-destructive) است و برنامه کمرا راو (ACR) از این نوع است. در ACR در واقع اطلاعات تصویر تغییر نمی کند بلکه دستورات و تنظیمات نحوه نمایش آن اطلاعات که به آن فراداده یا متادیتا (Metadata) می گویند تغییر می کند و آن تغییرات را بطور جداگانه ذخیره می نماید.
بطوریکه هر زمان لازم باشد می توان مجددا شکل اولیه فایل خام را مشاهده کرد. بنابراین با ویرایش متادیتا و ذخیره آن در کنار فایل اصلی فقط نحوه نمایش فایل خام تغییر می کند و آنچه ما مشاهده می کنیم در واقع فایل ویرایش شده نیست.
در این حالت هیچ تغییری در تصویر اصلی ایجاد نشده و دستورالعمل و تنظیمات نمایشی و ویرایشی آن نیز بطور جداگانه ای در کنار آن ذخیره شده است. شما می توانید هر چند باری که بخواهید این متادیتا را تغییر دهید و ویرایش کنید بدون اینکه در اطلاعات اولیه تصویر تغییری ایجاد شود.
محیط فوتوشاپ در مقایسه با پلاگین ACR
هنگامی که ما از فایل RAW با فورمت دیگری مثل TIFF یا JPEG خروجی می گیریم، در این مرحله در واقع دستورالعمل ها و تنظیمات کمرا راو به پیکسل های تصویر اعمال می گردد و تصویر با فورمت جدید ذخیره می شود. در این مرحله، اگر فورمت جدید در برنامه فوتوشاپ تحت ویرایش قرار گیرد، نوع آن یک ویرایش تخریبی خواهد بود.
نکته مهم اینکه فراموش نکنید که برنامه کمرا راو (ACR) جایگزین فوتوشاپ نیست و برای رقابت با آن طراحی نشده است! اصولا ACR باید نقطه شروع در اتاق تاریک (دیجیتالی) شما باشد، یعنی جایی که پردازش اولیه و توسعه تصویر اتفاق می افتد و در صورت لزوم برای تکمیل ویرایش ، آن را به محیط فوتوشاپ انتقال می دهید و عملیات تکمیلی را به انجام می رسانید.
ویژگی های پلاگین ACR
در ACR ابزارهای(Tools) متعددی وجود دارد که می توان با آنها مواردی همچون میزان نوردهی (Exposure)، کنتراست (Contrast)، روشنایی (Brightness)، رنگ (Color)، تراز سفیدی (White balance)، تونالیته (Tone)، شارپنس (Sharpness)، اصلاح اعوجاج رنگی (Chromatic Aberration) و تنظیماتی از این دست را به خوبی انجام داد. از خصوصیات خوب ابزارهای ACR می توان به کنترل بالا در عین سادگی استفاده از آنها اشاره کرد.
در نسخه های جدیدتر ACR کاربردهای هر ابزار بهبود زیادی یافته است بطوریکه با مهارت پیدا کردن در استفاده از آنها شاید بتوان گفت در اکثر موارد از خروجی ACR تصویر نهایی و مطلوبی بدست می آید که معمولا نیازی به ویرایش های بیشتر یا تکمیلی در محیط فوتوشاپ نخواهد داشت.
با این وجود خیلی از متخصصین فوتوشاپ عقیده دارند که ACR پردازنده بسیار خوبی برای تبدیل تصاویر خام و ارتقای آن به عنوان یک توسعه دهنده (Developer) است و از طرفی فوتوشاپ نیز یک ویرایشگر (Editor) قوی تصویر است و توانایی های ویژه ای که دارد همچنان در ویرایش عکس مورد استفاده می باشد.
تنظیمات کلی که در ACR انجام می شود در محیط فوتوشاپ نیز قابل انجام است، ولی در ACR ابزارهای مذکور بطور اختصاصی برای فایل های خام و با دسترسی های ساده تری تدارک دیده شده اند. به عبارتی برنامه ACR اختصاصا برای ویرایش عکس طراحی شده است در حالیکه فوتوشاپ اصولا علاوه بر ویرایش عکس، در طراحی گرافیکی و زمینه های چند رسانه ای نیز بطور اختصاصی بکار می رود.
پلاگین ACR در واقع جایی است که پردازش اولیه عکس انجام می شود و تنظیماتی که کل تصویر را تحت تاثیر قرار می دهد در آنجا اتفاق می افتد. برای انجام تنظیمات منطقه ای یا خاص، می توان از محیط فوتوشاپ استفاده کرد که توانایی های فوق العاده ای در این زمینه دارد.
یک عکاس برای ویرایش عکس های خود نیازی به استفاده از کلیه امکانات و ابزارهای فوتوشاپ نخواهد داشت. خصوصا اینکه همان عملیاتی که در محیط کمرا راو (ACR) انجام می دهد در مواردی در محیط فوتوشاپ وقت گیرتر و دشوارتر انجام خواهد پذیرفت. پلاگین ACR در واقع برای ساده تر کردن فرایند ویرایش تصاویر برای عکاسان طراحی شده است.
از ویژگی های دیگر ACR این است که می توان به راحتی عکس های مشابه را در یک زمان ویرایش نمود، چیزی که معمولا در فوتوشاپ به راحتی امکان پذیر نمی باشد. این خاصیت موجب صرفه جویی در زمان و انرژی عکاس خواهد گردید.
همچنین می توان تنظیمات یک تصویر را که ذخیره شده است، برای تصویر دیگری بکار گرفت، بدون اینکه هیچ فعالیت اضافه دیگری بر روی آن اعمال نمود.
چند نمونه از ابزارهای پلاگین ACR
نصب برنامه ACR و بازکردن فایل های خام
از نسخه CS5 فوتوشاپ به بعد، ACR به همراه برنامه فوتوشاپ ارائه شده است و با نصب فوتوشاپ، پلاگین ACR نیز نصب می گردد. ولی در نسخه های قبل تر لازم است پلاگین آن (ACR Plug-in) جداگانه نصب شود.
پس از نصب پلاگین ACR، هنگامی که برنامه فوتوشاپ را باز می کنید، اگر از قسمت منوی File اقدام به باز کردن یک فایل تصویری خام (RAW) نمایید، بطور خودکار فایل مذکور در محیط ACR باز خواهد شد. همچنین در حالتی که برنامه فوتوشاپ باز نیست، اگر از داخل محیط کامپیوتر نسبت به باز کردن یک فایل RAW در برنامه فوتوشاپ اقدام کنید، پس از باز شدن فوتوشاپ، فایل ابتدا در محیط ACR باز می شود. به عبارتی فایل تصویری خام لازم است ابتدا توسط برنامه ACR پردازش شود و سپس خروجی آن قابلیت باز شدن در محیط فوتوشاپ را خواهد داشت.
برنامه ACR به عنوان فیلتر در فوتوشاپ
در نسخه های جدید نرم افزار فوتوشاپ (Photoshop ) فیلتر جدیدی به نام Camera Raw filter تعبیه شده است که در واقع اکثر امکانات پلاگین ACR را دارا می باشد و اجازه می دهد بدون تاثیر تخریبی خاصی بتوان تصاویر را در داخل محیط فوتوشاپ ویرایش نمود و نیازی نیست جداگانه وارد محیط ACR شد.
فیلتر Camera Raw اگرچه تمامی امکانات ACR را ندارد ولی تعداد زیادی از ابزارهای کاربردی آن اعم از تنظیمات تراز سفیدی، شارپنس، کنترل رنگ و خیلی موارد دیگر را در اختیار کاربر قرار می دهد. برای استفاده از این فیلتر نیازی نیست که حتما فایل تصویری توسط ACR پشتیبانی شود و همچنین می توان آن را بر روی هر لایه ای از تصویر که بخواهید استفاده نمایید.
مسیر دسترسی به فیلتر Camera Raw در محیط فوتوشاپ
همچنین در هر مرحله ای از فرایند ویرایش عکس می توان از آن استفاده کرد و همچون ACR نیازی نیست که حتما در ابتدای کار که عکس را باز می کنید، آن را بکار ببرید.
برای استفاده از این فیلتر، پس از انتخاب لایه مورد نظر خود، از قسمت فیلتر ها، Camera Raw filter را انتخاب می کنید. با باز شدن فیلتر می توانید از ابزار های (Tools) آن برای ویرایش آن لایه از تصویر استفاده کنید. پس از انجام ویرایش های مورد نظر خود با فشردن کلید تایید (OK) ، تمام ویرایش هایی که انجام داده اید بر روی آن لایه اعمال خواهد شد.
گردآوری و تالیف: امیر دولتیاری
منابع:
Helen Bradley (2017). Adobe Camera Raw (ACR) as a Photoshop Filter . Retrieve from http:// digital-photography-school.com on Dec 20.
Phlearn Editors (2017). How to Use Adobe Camera Raw in Photoshop. Retrieve from https://phlearn.com on Dec 20.
Steve Patterson (2017). Camera Raw vs Photoshop – Which Should I Use? Retrieve from www.photoshopessentials.com on Dec 21.
Jennifer Earley (2017). What Is Adobe Camera Raw And Why Should I Use It? Retrieve from www.laughing-lion-design.com on Dec 22.
Liz Walker (2011). The Complete Digital Photo Manual, 1th ed. Carlton Book Limited, UK.
Tom Ang (2008). Digital Photography: Masterclass, 1th ed. Dorling Kindersley Limited, UK.