طرحها -نقاشي - صنايع دستي - صحافي و ...

آمار مطالب

کل مطالب : 455
کل نظرات : 0

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 81

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 61
باردید دیروز : 41
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 1517
بازدید سال : 24492
بازدید کلی : 275326

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ماندالا و آدرس mandala.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 1517
بازدید کل : 275326
تعداد مطالب : 455
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس

 

دریافت کد آپلود سنتر

تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : سه شنبه 30 مهر 1398
نظرات

سینما

سینما شاخه‌ای از هنر است که در آن یک داستان به وسیله دنباله‌ای از تصاویر متحرک (فیلم) نمایش داده می‌شود. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده می‌شود، از عناصر تصویر (به صورت مجموعه‌ای از فریم‌ها) و صدا (گفتگو، صدا و موسیقی) تشکیل شده‌است. یک فیلم بر اساس فیلمنامه یا سناریو و توسط مجموعه‌ای از بازیگرها، کارگردان، فیلم‌بردار و عوامل دیگر ساخته می‌شود. سینما جدیدترین شاخه هنر، معروف به هنر هفتم است که امروزه یکی از عمومی‌ترین و محبوب‌ترین تولیدات هنری را ارایه می‌کند.

تئاتر یا نمایش شاخه‌ای از هنرهای نمایشی است که به بازنمودن داستان‌ها در برابر مخاطبان یا تماشاگران می‌پردازد. به جز سبک معیار گفتار داستانی، تئاتر گونه‌های دیگری نیز دارد مانند اپرا، باله، کابوکی، تعزیه، خیمه شب بازی و پانتومیم.

مجسمه‌سازی، تندیسگری یا پیکرتراشی هنر همگذاری یا ریخت دادن به اشیا است و ممکن است در هر اندازه یا با هر سازمایه‌ای (مصالحی) انجام گیرد.

به فرآورده‌های این هنر تندیس، پیکره یا مجسمه گفته می‌شود. هر پیکر سه بعدی که به منظور دارا بودن یک بیان هنری آفریده شده را می‌توان تندیس نامید.

عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام می‌شود: نخست، به دست‌آوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو (فیلم) یا گیرنده تصویر الکترونیکی، و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.

خوشنویسی به معنی زیبانویسی یا نوشتن همراه با خلق زیبایی است. گاهی درک خوشنویسی به عنوان یک هنر مشکل است. به نظر می‌رسد برای درک و لذت بردن از تجربه بصری خوشنویسی باید بدانیم خوشنویس افزون بر نگارش یک متن، سعی داشته اثری هنری با ارزش‌های زیبایی شناختی خلق کند.

تصویرسازی

تصویرسازی یا تصویرگری به نوعی از طراحی گفته می‌شود که به بیان تصویری و ایجاد فرم بصری برای القای صریح و ساده شدۀ موضوعی خاص، مانند یک داستان، شعر یا مقاله‌ای در روزنامه و کتاب می‌پردازد.


نقاشی یا نگارگری فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش می‌کند؛ همچنین به اثری که در این فرآیند خلق می‌شود نیز نقاشی می‌گویند و فردی که این فرآیند توسط او انجام می‌گیرد نقاش نام دارد، به‌خصوص زمانی که نقاشی حرفهٔ شخص باشد. 
 

صنعت و صنایع مستظرفه مقیاسی برای سنجیدن درجه ی تکامل معنوی و روحی یک ملت است. در این جهان میان هزاران محسوسات که ما در زیر نفوذ حواس پنجگانه ی خود از وجود و چگونگی آنها باخبر می شویم؛ بعضی چیزها هست که ما بی‌اختیار آنها را بیشتر دوست می داریم. روح ما و قلب ما مجذوب آنها می شود بدون آنکه از آنها یک فایده ی عملی و آنی برای ما حاصل گردد. مثلا وقتی که در جلوی یک پرده ی نقاشی که ثمره ی قوای دماغی و روحی یک صنعتکار را نشان می دهد می‌ایستیم ساعتها مشغول تماشای آن و غرق حیرت و تعجب می شویم.

که بجز موارد بالا همه آثار هنری را شامل می‌شود. هنر مقدس همواره دو غايت بنيادى داشته است. اول زيبايى صورت عبادات و دوم نگهبانى و حفاظت از آن. دومين مميزه هنر مقدس بدان حقيقت رجوع می کند كه اسلام صرف زيبايى را مطلوب تلقى نكرده، بلكه زيبايى را با كمال مورد تامل قرار می دهد. آنچه منشا نقوش پراكنده و مايه پراكندگى خاطر است در قلمرو هنر اسلامى نفى مىشود، از اينجا هرگونه آرايش زرين يا جامه‌هاى فاخر در عبادات طرد می گردند.

به تعبير بوركهارت آداب دينى هنر الهى است. از آنجا كه گونه‌اى جلوه‌گرى و سمبوليسم در سطحى از شكلها و حالتهاى آدمى براى جستجوى راهى به ماوراى همه مظاهر واعيان وجود است. در مسيحيت اين آداب نيايشى است -مانند عشاى ربانى و آداب خاص مسيحى- متضمن هنر مقدس يعنى معمارى و شمايل نگارى مسيحى كه ازبرجسته‌ترين مظاهر هنر مسيحى هستند. با توجه به معناى ذاتى عبادات اسلامى، و هنری كه به زيبا كردن آن متوجه است، در عالم اسلامى به گونه‌اى ديگر فيضان و انعكاس هنری آداب دينى را می بينيم، يعنى جدا از مفهوم شمايل نگارى در عبادات مسيحى كه درضمن نوعى هنر تلقى می شود.معمولاً از عبارت هنرهای صناعی برای بیان آن بخش از صنایع دستی که بیش از فن به هنر وابسته‌اند استفاده می‌شود.

هنرهای صناعی یا سنتی، هنرها و صنایع ظریفه‌ای هستند که در طول سده‌های متمادی با حفظ ریشه‌ها و سنت‌های خود رشد کرده مراحل شکل‌گیری خود را گذرانده یا می‌گذرانند.

هنرهای سنتی ایران را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم کرد: ۱. شعر و ادبیات ۲. موسیقی ۳. معماری و هنرهای وابسته ۴. نمایش‌های سنتی و آیینی ۵. صنایع مستظرفه

تقسیم‌بندی‌ هنر متنوع است ؛ یکی از آن‌ها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم می‌کند:

هنرهای کاربردی: منظور از هنرهای مفید هنرهایی است که نخست کارکرد و سودمندی آن‌ها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده‌است. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.

هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شده‌اند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمده‌اند». مانند: نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، رقص.

واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار می‌رود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسان‌ها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است. به طور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم می‌شوند:

1-موسیقی 2-هنرهای دستی : مجسمه سازی، شیشه گری، و ... 3-هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و ... 4-ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر 5- معماری 6-رقص و حرکات نمایشی 7-هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و ...

وجوه مشترک آثار هنری عبارت‌اند از:

1-تخیل به عنوان مهم‌ترین عامل در شکل‌گیری اثر هنری است .

2-همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه می‌گیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او

3-چندمعنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.

این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه می‌شود. بدین معنی که هر پدیده‌ای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمی‌تواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری می‌ایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد. آثار هنری بسادگی میتوانند بیان کننده زیبایی حقیقی یا احساسات باشند. تغییری که هنر بر روح انسان می‌گذارد تغییری عمیق و ماندگار و طولانی‌تر است. در نتیجه هر گاه خواهان اثرگذاری ماندگار باشیم، می‌توانیم از هر یک از رشته‌های هنری به فراخور نیازمان بهره ببریم. همانطور که در روانشناسی این بحث به اثبات رسیده‌است، جهان از مجموعه‌ای از افراد تشکیل شده‌است، پس اگر بخواهیم در سریعترین حالت بر تعداد زیادی از افراد تاثیرگذاری داشته باشیم می‌توانیم از اسباب هنر استفاده کنیم، که هنر موسیقی و هنرهای نمایشی چون از طریق حس شنوایی و حس بینایی به سرعت درک می‌شوند، می‌توانند توام با یکدیگر به سرعت و در بعد جهانی تاثیری ژرف، عمیق، ماندگار و طولانی در جوامع به وجود می‌آورند.

تعداد بازدید از این مطلب: 171
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : سه شنبه 30 مهر 1398
نظرات

هنرهای سنتی

هنرهای سنتی، هنرها و صنایع ظریفه‌ای هستند که در طول سده‌های متمادی با حفظ ریشه‌ها و سنت‌های خود رشد کرده مراحل شکل‌گیری خود را گذرانده یا می‌گذرانند. یکی از ویژگی‌های هنرهای سنتی جنبه رمزی و تمثیلی این هنرهاست. یک اثر هنری سنتی زیباست و این زیبایی در هنر سنتی ذاتی است. کاربردی بودن آثار منقول و غیرمنقول و حتی آثاری که در گروه هنرهای جاری در زمان قرار دارند مانند موسیقی و نمایش‌های سنتی، یکی از ویژگی‌های اصلی هنرهای سنتی است که سابقه‌ای طولانی در فرهنگ ایرانی دارد.هنرهای سنتی بسیار متنوع و مطابق با نیازهای روحی و روانی اقوام مختلف سرزمین ما پدید آمده‌اند. از این رو همانند آیینه‌ای منعکس کننده فرهنگ سنتی جامعه ایرانی بوده‌اند.نقوش، رنگ‌ها، آرایه‌ها، نواها، ریتم‌ها و دیگر عناصر سنتی دست به دست هم داده تا امروز مجموعه هنرهای اصیل ایرانی را از سرپنجه‌های اساتید هنرهای سنتی طلب کنیم.

 

هنرهای سنتی، هنرها و صنایع ظریفه‌ای هستند که در طول سده‌های متمادی با حفظ ریشه‌ها و سنت‌های خود رشد کرده مراحل شکل‌گیری خود را گذرانده یا می‌گذرانند. یکی از ویژگی‌های هنرهای سنتی جنبه رمزی و تمثیلی این هنرهاست. یک اثر هنری سنتی زیباست و این زیبایی در هنر سنتی ذاتی است. کاربردی بودن آثار منقول و غیرمنقول و حتی آثاری که در گروه هنرهای جاری در زمان قرار دارند مانند موسیقی و نمایش‌های سنتی، یکی از ویژگی‌های اصلی هنرهای سنتی است که سابقه‌ای طولانی در فرهنگ ایرانی دارد.هنرهای سنتی بسیار متنوع و مطابق با نیازهای روحی و روانی اقوام مختلف سرزمین ما پدید آمده‌اند. از این رو همانند آیینه‌ای منعکس کننده فرهنگ سنتی جامعه ایرانی بوده‌اند.نقوش، رنگ‌ها، آرایه‌ها، نواها، ریتم‌ها و دیگر عناصر سنتی دست به دست هم داده تا امروز مجموعه هنرهای اصیل ایرانی را از سرپنجه‌های اساتید هنرهای سنتی طلب کنیم.

 

هنرهای نمایشی (Performing Arts) شکلی از هنر است که برخلاف هنرهای پلاستیکی، هنرمند در آن با استفاده از بدن و فیزیکِ خود در وهلهٔ نخست و سپس بهره‌گیری از امکانات دیگر به خلق هنر خود می‌پردازد. اصطلاح «هنرهای نمایشی» برای اولین بار در سال ۱۷۱۱ در زبان انگلیسی برای مجموعه‌ای از هنرهای دیداری متکی به بازیگر مورد استفاده قرار گرفت.

 

هنرهای تجسمی که به آن گاهی هنرهای بصری یا دیداری نیز گفته می‌شود، آن گروه از هنرهای مبتنی بر طرح است که مشخصاً حس بینایی را مخاطب قرار می‌دهند. هنرهایی چون نقاشی، خوشنویسی، مجسمه‌سازی، طراحی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی، معماری و طراحی داخلی و همچنین هنرهای مشتق از آن‌ها از این دسته‌اند.

هنرهای تجسمی با هنرهای نمایشی، شنیداری و کلامی و دیگر انواع هنر متفاوت است، هر چند این تقسیم‌بندی چندان محکم نیست.

در حال حاضر و در کاربرد کنونی، هنرهای تجسمی شامل هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی است، هنرمند تجسمی به‌شخصی اطلاق می‌گردد که در زمینه هنرهای زیبا، هنرهای دستی و هنرهای کاربردی فعالیت می‌کند.

 

هنرهای تزئینی عبارتی جاافتاده برای شماری از هنرها و صنعت‌ها برای ساخت آثار زینتی یا کاربردی است که دامنهٔ وسیعی از مواد از جمله سرامیک، چوب، شیشه، فلز، منسوجات و غیره را شامل می‌شوند. این حوزه سرامیک‌ها (سفالینه‌ها، ظروف چینی، و غیره)، شیشه‌آلات، مبلمان، اثاث خانه، و طراحی داخلی (اما معمولاً نه معماری) را شامل می‌شود.

هنرهای تزئینی معمولاً در مقابل هنرهای زیبا، شامل نقاشی، عکاسی، و مجسمه‌های بزرگ که هیچ کاربردی به جز نگاه شدن ندارند، قرار داده می‌شود. برخی میان هنرهای تزئینی و هنرهای زیبا بر پایهٔ کاربرد، هدف تعیین‌شده، اهمیت، جایگاه منحصربه‌فرد اثر، یا تک‌هنرمندی بودنشان تمایز قائل می‌شوند. آثار هنرهای تزئینی، یا اثاث خانه، می‌توانند ثابت باشند (برای نمونه، کاغذدیواری)، یا متحرک باشند (مانند، آباژور). هنر کاربردی، هنر تزئینی را شامل می‌شود اما بعلاوه، طراحی گرافیک و دیگر رده‌ها همچون طراحی صنعتی (که ممکن است با هنرهای تزئینی تلاقی پیدا کند) را هم در بر می‌گیرد. به طور کلی عبارت هنرهای تزئینی چندان برای آثار معاصر که «طراحی» خوانده می‌شوند، به کار نمی‌رود. در تاریخ هنر، عبارت هنرهای فرعی اغلب برای هنرهای تزئینی استفاده می‌شده است.

 

هنر کاربردی (به انگلیسی: Applied art)، کاربرد طراحی و زیبایی‌شناسی با هدف کارایی و استفادهٔ روزمره است. در حالی‌که هنرهای زیبا برای تحریک فکری نظاره‌گر یا حساسیت‌های دانشگاهی ایفای نقش می‌کنند، هنرهای کاربردی، طراحی و آرمان‌های خلاق را با مقصود کاربردپذیری به هم می‌آمیزند؛ همچون فنجان، مجله یا نیمکت تزئینی پارک. بخش قابل توجهی از حوزهٔ هنرهای کابردی و هنرهای تزئینی روی هم می‌افتند؛ و تا حدودی این دو عبارات جایگزین هستند.

حوزه‌های طراحی صنعتی، طراحی گرافیک، طراحی مد، طراحی داخلی، هنر تزئینی و هنر عملکردی به عنوان هنرهای کاربردی به شمار می‌آیند. در زمینهٔ هنر خلاق و/یا انتزاعی، حوزه‌های معماری و عکاسی، به عنوان هنرهای کاربردی در نظر گرفته می‌شوند.

در واقع منظور از هنرهای کاربردی، هنرهایی است که نخست کارکرد و سودمندی آن‌ها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بوده است.

 

هنر مفهومی (به انگلیسی: Conceptual art) گونه‌ای از هنرهای تجسمی است که در آن مفهوم یا ایدهٔ موجود در اثر، بر زیبایی‌شناسی معمول و مواد به‌کار رفته برای خلق آن اولویت دارد.در هنر مفهومی ایده ی با مفهوم مهم ترین جنبه ی کار است.

 

موسیقی بیان احساسات انسان است به وسیله اصوات. موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت. ارائهٔ تعریف آکادمیک موسیقی موضوعی است که برای قرن‌ها مورد بحث و کشمکش صاحب نظران بوده‌است. همچنان هیچ تعریفی از موسیقی وجود ندارد که مورد قبول همهٔ اهل این هنر باشد. طبق یکی از پذیرفته‌شده‌ترین این تعاریف، موسیقی به اصواتی گفته می‌شود که آگاهانه تولید شوند.

 

معماری هنر و فن طراحی و ساختن بناها برای پاسخ هم‌آهنگ به نیازهای کارکردی و زیباشناسانه‌ است. از آنجا که همه‌ی هنرها در قالب یک فضای معماری نمود می‌یابند، برخی معماری را مادر هنرهای زیبا به شمار می‌آورند.

 

معماری هنر و فن طراحی و ساختن بناها برای پاسخ هم‌آهنگ به نیازهای کارکردی و زیباشناسانه‌ است. از آنجا که همه‌ی هنرها در قالب یک فضای معماری نمود می‌یابند، برخی معماری را مادر هنرهای زیبا به شمار می‌آورند.

تعداد بازدید از این مطلب: 189
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : سه شنبه 30 مهر 1398
نظرات

هنر

ابزار

ابزار مورد استفاده نقاش شامل انواع مختلفی است .

از جمله :

·         قلم موی نقاشی

·         کاردک

·         پالت :از جنس چوب یا پلاستیک که در هنگام نقاشی رنگ را روی آن قرار داده و استفاده می کنند

·         اسفنج

·         گیره

·         سه پایه

·         قوطی اسپری رنگ

·         اسپری رنگی دارای هوای فشرده

قلم مو

قلمو نرم - جنس : سمور - خز - گربه

قلم موی زبر : جنس - خوک - گاو - اسب

http://hatamiali.blogfa.com

ترکیب رنگها

رنگ هاي اصلي:

 آبي- قرمز- زرد

رنگ هاي  روشن :

رنگ اصلي + سفيد

رنگ هاي تيره :

رنگ اصلي+ سياه

تركيب رنگها 

قرمز + زرد = نارنجي

آبي + قرمز = بنفش

آبي+ زرد = سبز 

سبز + مشكي  =  سبز لجني

آبي  + سفيد    =  آبي آسماني

قرمز + مشكي  =  زرشكي

( قرمز+ صورتي سير= زرشكي )

زرد(كم) + آبي +سفيد = فيروزه اي

نارنجي +قهوه اي = حنائي

سبز + آبي   = فيروزه اي پر رنگ

آبي + كمي مشكي  = سورمه اي

سفيد + سياه = خاكستري

قرمز + سفيد = صورتي

مشكي + قرمز +زرذ = قهوه اي روشن

 صورتي + زرد = كرم

سياه + زرد = قهوه‌اي مايل به سبز

قهوهاي + قرمز = گلبه اي

نارنجي + زرد = خردلي

سياه+ نارنجي = قهوه اي

سفيد+ آبي تيره= آبي روشن

قرمز+ بنفش= بنفش مايل به صورتي

زرد+ سفيد= ليمويي 

رنگ هاي گرم

قرمز  - زرد  -  نارنجي

رنگ هاي سرد

آبي  -  سبز  -  بنفش

 

تركيب قرمز با رنگ هاي ديگر

قرمز كم + آبي  = نيلي

قرمز زياد + آبي = سرخابي

قرمز + سفيد = صورتي

قرمز + سياه = جگري

قرمز زياد + زرد + آبي = خرمايي

قرمز كم + زرد + آبي = قهوه اي

 

تركيب آبي با رنگ هاي ديگر

آبي + زرد = سبز

آبي + قرمز =بنفش

آبي+ سياه =سرمه اي

آبي + سفيد آسماني

آبي + سياه +سفيد =طوسي

 

 

تركيب زرد با رنگ هاي ديگر

زرد+قرمز= نارنجي

زرد+آبي=سبز

زرد+ سفيد = نخودي

زردكم + آبي + سفيد = فيروزه اي

زرد +  آبي كم + سفيد = ليمويي

زرد زياد  + + آبي + سفيد كم = مغز پسته اي

 

تركيب هاي رنگ

صورتي + زرد = كرمي

آسماني + سياه + طوسي

قهوه اي + زرد + سفيد = اكر

زرد + سفيد + قهوه اي + اكر = طلايي

آبي + زرد + سفيد = ارغواني

سبز + قرمز = بلوطي ( شكلاتي )

زرد + سياه كم + سفيد = سير

سياه كم + زرد + آبي = يشمي

زرد + آبي كم + قرمز كم = رنگ گونه

سياه + سفيد = انواع خاكستري

زرد + سفيد + آبي = ارغواني

آبي + زرد + سفيد = سبز روشن

آبي + زرد = سبز روشن خنثي

سفید + قرمز + زرد + قهوه ای = رنگ معمولی صورت

http://hatamiali.blogfa.com

رنگ‏های اصلی
قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی هستند چون دانه‌های رنگی آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگربه وجود نیامده و از مخلوط این سه رنگ، رنگ خاکستری بد ست می آید.

 

 

 

مخلوط دو رنگ اصلی مثل قرمز و زرد، رنگ نارنجی است که به آن رنگ فرعی می گویند.

 

سبز، نارنجی و بنفش رنگ هایی هستند که از مخلوط رنگهای اصلی تشکیل شده اند.
سبزوبنفش از مخلوط کدام رنگ های به وجود آمده اند؟وجزء کدام دسته رنگ ها می باشند؟ 

  

 


رنگ سبز از مخلوط کردن دو رنگ آبی وسبز بدست می آید و رنگ بنفش از مخلوط کردن دو رنگ قرمز وآبی بوجود می آید وبه این دو رنگ رنگ فرعی می گویند.

 

رنگ‏های سرد و گرم
بعضی از رنگ ها گرم هستند. یعنی زمانی که شما آن رنگ ها را می بینید گرمی را احساس می کنید. مثل رنگ آتش که ما آن را اگر قرمز یا زرد یا نارنجی کنیم گرمای آتش را حس می کنیم. ولی اگر آن را آبی کنیم، آتش ما به نظر گرمائی ندارد وسرد به نظر می رسد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بعضی رنگ ها سرد هستند برای مثال ما برای رنگ کردن آب یا آسمان از رنگ آبی استفاده می کنیم .

 

 

 

http://www.shiachildren.com

 رنگ

رَنگ بازتابی از نور است که به شکل‌های متفاوتی در می‌آید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل می‌شود. اگر یک ناحیه باریک از طول موج‌های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود می‌آید.

 

رنگ به هر مایع، شبهه مایع یا هر ترکیب صمغ مانندی که موقع اعمال شدن، لایه نازکی را جهت پوشاندن جسمی جامد ایجاد کند، گویند.

https://fa.wikipedia.org

    

   طراحی فرش

طراحی فرش حرفه‌ای است که در آن طراح فرش نقشه بافت را با توجه به نقشی که قرار است بر روی فرش تولید شده باشد می‌سازد. این طرح می‌تواند بر روی کاغذ یا ابزار دیگر باشد.

 

                

                 

https://fa.wikipedia.org

 طرح

طرح(plan):یک طرح به طور نوعی، هر روش مورد استفاده برای رسیدن به یک هدف خاص می باشد. طرح کلی تر از برنامه می‌باشد و برنامه‌ها زیر مجموعه طرح می باشند. برنامه‌ها تفصیلی تر و جزئی تر از طرح هستند و تشکیل طرح را می دهند.

 

سایه روشن معمولا به تغییر درجهٔ سایه‌ها از روشن به تیره در آثار هنری گفته می‌شود و مهارت هنرمند در استفاده از روش باعث نمایش صحیح حجم و حالت مدل می‌شود.سایه روشن به منظور به تصویرکشیدن شکل و فرم در رابطه با منبع نور در آثار هنری تمدن‌های گوناگونی به کار رفته‌است. اگرچه این روش در تمدن‌های اولیه مثل مصر باستان ناشناخته است اما این روش از هنر غرب به ویژه ایتالیا در سدهٔ شانزدهم میلادی سر بر آورده‌است. عوامل بسیار زیادی مانند نسبت بین خود اجزا (نور و سایه)، ارتباط با رنگ‌ها، روش توزیع عناصر نور و سایه که ترکیب‌بندی و کیفیت گویای نقاشی را مشخص می‌کند و همچنین دیدگاه‌های اجتماعی و فلسفی بر سایه روشن‌های کاربردی تاثیر می‌گذارد. ما می‌توانیم شاهد انواع سایه روشن‌ها در آثار هنرمندان برجسته و مشهور باشیم. نور فروزان و تاریکی عمیق در حکاکی‌های رامبرانت عناصر را به تصویر می‌کشد. در سایه روشن‌های جوتو دی بوندونه و میکل آنژ نور بر تیرگی غلبه دارد. طرح هاله‌ای از تیرگی‌ها در اطراف مدل در آثار لئوناردو داوینچی و سایه روشنی را که نسبت تیرگی و روشنایی به میزان جذب نور توسط رنگ‌ها بستگی دارد در آثار تیسین و جرجونه مشاهده می‌شود. سایه روشن براق، کنتراس بین بخش‌های روشن و فضاهای تیره و سایه‌خورده شدید را می‌توان در آثار غیر متداول و شدید کاراواجو مشاهده کرد.

بازی نور و سایه شامل هر گونه سوژه‌ای است که می‌تواند به تصویر کشیده‌شود که این نه تنها در نمایش صحنه‌های واقعی و طبیعی کاربرد دارد بلکه برای نمایش انتقال احساسات، حالات، رویاها، آرزوها و تجارب امروزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند.

   

https://fa.wikipedia.org

 

 طراحی

طراحی به دانش ایجاد یک طرح یا نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی گفته می‌شود.

در هنرهای تجسمی، طراحی یا به‌صورت یک اثر مستقل و یا به‌عنوان پیش طرحی برای اثر اصلی انجام می‌شود که در این صورت طرح مقدماتی نیز خوانده می‌شود. طراحی به دو حوزهٔ کلی تقسیم می‌شود. یکی حوزهٔ drawing (رسم) است که شامل برداشت‌های شخصی یا تجربه‌های آزاد طراح از موضوعات گوناگون با بیان مستقل و به روش‌های متنوع می‌باشد و دیگری حوزهٔ design (طراحی) است که شامل مراحل ترکیب عناصر بصری و فضا بر پایهٔ اصول طرح است و جنبهٔ کاربردی دارد، مانند رشته‌های طراحی صنعتی، طراحی معماری و طراحی لباس.

نقشی که فقط با خط رسم شود و سایه‌روشن یا لکه‌های رنگی نداشته باشد طرح خطی نامیده می‌شود. مهم‌ترین موضوع در طرح‌های خطی، خطوط پیرامونی اشیاء است.

طراحی فنی و مهندسی با خط‌کش، پرگار، گونیا و ابزارهایی مانند آنها انجام می‌شود.

https://fa.wikipedia.org

 

 تصاویر

نقاشی

تصویرسازی

خوشنویسی

عکاسی

تندیس‌گری (مجسمه‌سازی)

تئاتر (نمایش)

معماری

موسیقی

هنرهای مفهومی

 
هنرهای سنتی، هنرها و صنایع ظریفه‌ای هستند که در طول سده‌های متمادی با حفظ ریشه‌ها و سنت‌های خود رشد کرده مراحل شکل‌گیری خود را گذرانده یا می‌گذرانند. یکی از ویژگی‌های هنرهای سنتی جنبه رمزی و تمثیلی این هنرهاست. یک اثر هنری سنتی زیباست و این زیبایی در هنر سنتی ذاتی است. کاربردی بودن آثار منقول و غیرمنقول و حتی آثاری که در گروه هنرهای جاری در زمان قرار دارند مانند موسیقی و نمایش‌های سنتی، یکی از ویژگی‌های اصلی هنرهای سنتی است که سابقه‌ای طولانی در فرهنگ ایرانی دارد.هنرهای سنتی بسیار متنوع و مطابق با نیازهای روحی و روانی اقوام مختلف سرزمین ما پدید آمده‌اند. از این رو همانند آیینه‌ای منعکس کننده فرهنگ سنتی جامعه ایرانی بوده‌اند.نقوش، رنگ‌ها، آرایه‌ها، نواها، ریتم‌ها و دیگر عناصر سنتی دست به دست هم داده تا امروز مجموعه هنرهای اصیل ایرانی را از سرپنجه‌های اساتید هنرهای سنتی طلب کنیم.
 

بزار مورد استفاده نقاش شامل انواع مختلفی است . از جمله :

·         قلم موی نقاشی

·         کاردک

·         پالت :از جنس چوب یا پلاستیک که در هنگام نقاشی رنگ را روی آن قرار داده و استفاده می کنند

·         اسفنج

·         گیره

·         سه پایه

·         قوطی اسپری رنگ

·         اسپری رنگی دارای هوای فشرده

قلم مو

قلمو نرم - جنس : سمور - خز - گربه

قلم موی زبر : جنس - خوک - گاو - اسب

http://hatamiali.blogfa.com

ترکیب رنگها

رنگ هاي اصلي:

 آبي- قرمز- زرد

رنگ هاي  روشن :

رنگ اصلي + سفيد

رنگ هاي تيره :

رنگ اصلي+ سياه

تركيب رنگها 

قرمز + زرد = نارنجي

آبي + قرمز = بنفش

آبي+ زرد = سبز 

سبز + مشكي  =  سبز لجني

آبي  + سفيد    =  آبي آسماني

قرمز + مشكي  =  زرشكي

( قرمز+ صورتي سير= زرشكي )

زرد(كم) + آبي +سفيد = فيروزه اي

نارنجي +قهوه اي = حنائي

سبز + آبي   = فيروزه اي پر رنگ

آبي + كمي مشكي  = سورمه اي

سفيد + سياه = خاكستري

قرمز + سفيد = صورتي

مشكي + قرمز +زرذ = قهوه اي روشن

 صورتي + زرد = كرم

سياه + زرد = قهوه‌اي مايل به سبز

قهوهاي + قرمز = گلبه اي

نارنجي + زرد = خردلي

سياه+ نارنجي = قهوه اي

سفيد+ آبي تيره= آبي روشن

قرمز+ بنفش= بنفش مايل به صورتي

زرد+ سفيد= ليمويي 

رنگ هاي گرم

قرمز  - زرد  -  نارنجي

رنگ هاي سرد

آبي  -  سبز  -  بنفش

 

تركيب قرمز با رنگ هاي ديگر

قرمز كم + آبي  = نيلي

قرمز زياد + آبي = سرخابي

قرمز + سفيد = صورتي

قرمز + سياه = جگري

قرمز زياد + زرد + آبي = خرمايي

قرمز كم + زرد + آبي = قهوه اي

 

تركيب آبي با رنگ هاي ديگر

آبي + زرد = سبز

آبي + قرمز =بنفش

آبي+ سياه =سرمه اي

آبي + سفيد آسماني

آبي + سياه +سفيد =طوسي

 

 

تركيب زرد با رنگ هاي ديگر

زرد+قرمز= نارنجي

زرد+آبي=سبز

زرد+ سفيد = نخودي

زردكم + آبي + سفيد = فيروزه اي

زرد +  آبي كم + سفيد = ليمويي

زرد زياد  + + آبي + سفيد كم = مغز پسته اي

 

تركيب هاي رنگ

صورتي + زرد = كرمي

آسماني + سياه + طوسي

قهوه اي + زرد + سفيد = اكر

زرد + سفيد + قهوه اي + اكر = طلايي

آبي + زرد + سفيد = ارغواني

سبز + قرمز = بلوطي ( شكلاتي )

زرد + سياه كم + سفيد = سير

سياه كم + زرد + آبي = يشمي

زرد + آبي كم + قرمز كم = رنگ گونه

سياه + سفيد = انواع خاكستري

زرد + سفيد + آبي = ارغواني

آبي + زرد + سفيد = سبز روشن

آبي + زرد = سبز روشن خنثي

سفید + قرمز + زرد + قهوه ای = رنگ معمولی صورت

http://hatamiali.blogfa.com

 
رنگ‏های اصلی
قرمز، زرد و آبی رنگهای اصلی هستند چون دانه‌های رنگی آنها از ترکیب هیچ رنگ دیگربه وجود نیامده و از مخلوط این سه رنگ، رنگ خاکستری بد ست می آید.

 

 مخلوط دو رنگ اصلی مثل قرمز و زرد، رنگ نارنجی است که به آن رنگ فرعی می گویند.

 

سبز، نارنجی و بنفش رنگ هایی هستند که از مخلوط رنگهای اصلی تشکیل شده اند.
سبزوبنفش از مخلوط کدام رنگ های به وجود آمده اند؟وجزء کدام دسته رنگ ها می باشند؟ 

  

 


رنگ سبز از مخلوط کردن دو رنگ آبی وسبز بدست می آید و رنگ بنفش از مخلوط کردن دو رنگ قرمز وآبی بوجود می آید وبه این دو رنگ رنگ فرعی می گویند.

 

رنگ‏های سرد و گرم
بعضی از رنگ ها گرم هستند. یعنی زمانی که شما آن رنگ ها را می بینید گرمی را احساس می کنید. مثل رنگ آتش که ما آن را اگر قرمز یا زرد یا نارنجی کنیم گرمای آتش را حس می کنیم. ولی اگر آن را آبی کنیم، آتش ما به نظر گرمائی ندارد وسرد به نظر می رسد.

 

بعضی رنگ ها سرد هستند برای مثال ما برای رنگ کردن آب یا آسمان از رنگ آبی استفاده می کنیم .

 

 

 

http://www.shiachildren.com

رنگ

رَنگ بازتابی از نور است که به شکل‌های متفاوتی در می‌آید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل می‌شود. اگر یک ناحیه باریک از طول موج‌های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود می‌آید.

 

رنگ به هر مایع، شبهه مایع یا هر ترکیب صمغ مانندی که موقع اعمال شدن، لایه نازکی را جهت پوشاندن جسمی جامد ایجاد کند، گویند.

https://fa.wikipedia.org

    

طراحی فرش

طراحی فرش حرفه‌ای است که در آن طراح فرش نقشه بافت را با توجه به نقشی که قرار است بر روی فرش تولید شده باشد می‌سازد. این طرح می‌تواند بر روی کاغذ یا ابزار دیگر باشد.

 

                

                 

https://fa.wikipedia.org

طرح

طرح(plan):یک طرح به طور نوعی، هر روش مورد استفاده برای رسیدن به یک هدف خاص می باشد. طرح کلی تر از برنامه می‌باشد و برنامه‌ها زیر مجموعه طرح می باشند. برنامه‌ها تفصیلی تر و جزئی تر از طرح هستند و تشکیل طرح را می دهند.

طراحی نور و سایه

سایه روشن معمولا به تغییر درجهٔ سایه‌ها از روشن به تیره در آثار هنری گفته می‌شود و مهارت هنرمند در استفاده از روش باعث نمایش صحیح حجم و حالت مدل می‌شود.سایه روشن به منظور به تصویرکشیدن شکل و فرم در رابطه با منبع نور در آثار هنری تمدن‌های گوناگونی به کار رفته‌است. اگرچه این روش در تمدن‌های اولیه مثل مصر باستان ناشناخته است اما این روش از هنر غرب به ویژه ایتالیا در سدهٔ شانزدهم میلادی سر بر آورده‌است. عوامل بسیار زیادی مانند نسبت بین خود اجزا (نور و سایه)، ارتباط با رنگ‌ها، روش توزیع عناصر نور و سایه که ترکیب‌بندی و کیفیت گویای نقاشی را مشخص می‌کند و همچنین دیدگاه‌های اجتماعی و فلسفی بر سایه روشن‌های کاربردی تاثیر می‌گذارد. ما می‌توانیم شاهد انواع سایه روشن‌ها در آثار هنرمندان برجسته و مشهور باشیم. نور فروزان و تاریکی عمیق در حکاکی‌های رامبرانت عناصر را به تصویر می‌کشد. در سایه روشن‌های جوتو دی بوندونه و میکل آنژ نور بر تیرگی غلبه دارد. طرح هاله‌ای از تیرگی‌ها در اطراف مدل در آثار لئوناردو داوینچی و سایه روشنی را که نسبت تیرگی و روشنایی به میزان جذب نور توسط رنگ‌ها بستگی دارد در آثار تیسین و جرجونه مشاهده می‌شود. سایه روشن براق، کنتراس بین بخش‌های روشن و فضاهای تیره و سایه‌خورده شدید را می‌توان در آثار غیر متداول و شدید کاراواجو مشاهده کرد.

بازی نور و سایه شامل هر گونه سوژه‌ای است که می‌تواند به تصویر کشیده‌شود که این نه تنها در نمایش صحنه‌های واقعی و طبیعی کاربرد دارد بلکه برای نمایش انتقال احساسات، حالات، رویاها، آرزوها و تجارب امروزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند.

   

https://fa.wikipedia.org

طراحی

طراحی به دانش ایجاد یک طرح یا نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی گفته می‌شود.

در هنرهای تجسمی، طراحی یا به‌صورت یک اثر مستقل و یا به‌عنوان پیش طرحی برای اثر اصلی انجام می‌شود که در این صورت طرح مقدماتی نیز خوانده می‌شود. طراحی به دو حوزهٔ کلی تقسیم می‌شود. یکی حوزهٔ drawing (رسم) است که شامل برداشت‌های شخصی یا تجربه‌های آزاد طراح از موضوعات گوناگون با بیان مستقل و به روش‌های متنوع می‌باشد و دیگری حوزهٔ design (طراحی) است که شامل مراحل ترکیب عناصر بصری و فضا بر پایهٔ اصول طرح است و جنبهٔ کاربردی دارد، مانند رشته‌های طراحی صنعتی، طراحی معماری و طراحی لباس.

نقشی که فقط با خط رسم شود و سایه‌روشن یا لکه‌های رنگی نداشته باشد طرح خطی نامیده می‌شود. مهم‌ترین موضوع در طرح‌های خطی، خطوط پیرامونی اشیاء است.

طراحی فنی و مهندسی با خط‌کش، پرگار، گونیا و ابزارهایی مانند آنها انجام می‌شود.

https://fa.wikipedia.org

 

 

نقاشی

تصویرسازی

خوشنویسی

عکاسی

تندیس‌گری (مجسمه‌سازی)

تئاتر (نمایش)

معماری

موسیقی

هنرهای مفهومی

 
تعداد بازدید از این مطلب: 223
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

عکاسی چیست؟

عکاسی چیست ؟ : در اصطلاح عامه، شغل عکاس را عکاسي گویند.
ازنظر لغوی عکاسی مترادف با روش عکس‌برداری است.
این لغت ترجمه ای است برای واژه فتوگرافی ( photography ) که از ترکیب دو کلمه فتو و گرافی تشکیل شده است.
فتو همان نور است و ثبت و نگارش را گرافی گویند.
به تعبیری فتوگرافی یا عکاسي، ثبت نور و ایجاد تصویر می باشد.

 

دوربین عکاسی :
برای ثبت نور لاجرم نیازمند به استفاده از وسیله ای است که آن را دوربین عکاسی نامند.
نورهای بازتابیده شده از سطح اشیا بر روی نگاتیو یا گیرنده تصویر تأثیر گذاشته و سطح حساس به نور واکنش نشان داده و تصویر ثبت می شود.

عکاسی علم است یا هنر؟

عکاسي به مثابه علم

شاید بتوان عکاسی را در سه حیطه علمی، صنعتی و هنری بررسی کرد. در ابتدا عکاسي با استفاده از اصول علمی به وجود آمد. درواقع عکاسي کشف و یا اختراع یک شخص نیست.

تاریخچه عکاسی در جهان نشان دهنده اینست که عکاسی با توجه به تلاش های نوآورانه افراد مستعد در طول زمان تکمیل شده است.
اکتشافات نوری، تحقیقات در زمینه کاغذهای حساس به نور و موارد بسیاری است که نتیجه تحقیقات و آزمایش های علمی نخبگان عکاسي است.
این علم در صنعت گسترش یافت و توسعه ای فراگیر پیدا کرد. اساس کاردوربین عکاسی از جعبه تاریک آغاز شد که مربوط به دورانی بسیار قدیمی تر از اختراع اولین دوربین عکاسي می شود.

نقش نور در ایجاد تصویر

آنچه مهم است نقش نور در ایجاد تصویر است که اساس کار عکاسی را بر عهده دارد.
برای ایجاد تصویر باید نور را بر روی فیلم عکاسي و یا گیرنده تصویر الکترونیکی ثبت کرد این تصویر باید به طریقه‌ای ظهور یافته و یا به نوعی ثابت شود.

عکاسی به مثابه هنر

عکاسی هنری است که با توجه به ذوق فردی که آن را عکاس می نامیم شکوفا می شود. در عصر حاضر، ثبت تصاویر بر روی کاغذ حساس به ثبت لحظات ناب بر روی گیرنده های تصویر تبدیل شده است.
در این میان تفاوت عکس خوب و عکس بد در اصولی است که هنرمند عکاس برای خلق تصاویر هنری به کار می گیرد.

هنر عکاسی

هر چند وجود قریحه ذاتی در هنر می تواند منجر به خلق آثاری بدیع شود ولی بدون شک در عکاسي که علمی است آمیخته به هنر، می توان با آموزش صحیح تصاویری فوق العاده ثبت کرد.

آموزش عکاسی

چنانچه اصول عکاسی به صورت آکادمیک تدریس شود می تواند با علاقه هنرجو ترکیب شده و جلوه ای بدون نقص را نمایان کند.
از این رو با توجه به علاقه ای که در بین اقشار جوان و مستعد وجود دارد تصویرگران پویا اندیش ، سالهاست اقدام به برگزاری کلاس های آموزش عکاسی برای سنین مختلف نموده است.
این کلاس ها با توجه به تکنیک های فنی، توسط اساتید با تجربه و متخصص تدریس می شوند. برای آگاهی از زمان برگزاری کلاس ها می توانید با ما تماس بگیرید.

 

اولین عکاسی :

اولین تصویر عکاسی شده از لیتوگرافی در سال 1822 میلادی توسط ژوزف نیسه فور ثبت شد.
این مخترع فرانسوی توانست تصویری دائمی را به ثبت برساند که شروعی برای رشد روز افزون عکاسي شد.
لازم به ذکر است تصویر ثبت شده وی از طبیعت عکاسي شده و مربوط به اصطبل و کبوترخانه می باشد.

first photo - عکاسی چیست ؟

انواع عکاسی : 

عکاسی هنر ثبت لحظات است.
لحظه هایی که شاید تکرار ناپذیر باشند توسط عکاس ثبت شده و به تاریخ می پیوندند.
عکاسی
 به شیوه های گوناگونی اجرا می شود و عکاس در زمینه های مختلفی فعالیت می کند ، از جمله :

  • عکاسی پرتره
  • عکاسی از طبیعت
  • عکاسی ورزشی
  • عکاسی خبری
  • عکاس علمی
  • عکاسی هنری

برخی از زمینه های رایج تر عکاسی می باشند که هر کدام مزایا و مشکلات خاصی رادارد.
کارعکاس علمی، ثبت داده های علمی است و این مستلزم داشتن آگاهی نسبی در زمینه های متفاوتی است که می تواند مهندسی ، پزشکی و علوم محض را شامل شود.

عکاسی خبری

عکاس خبری باید توانایی تهیه عکس هایی منحصر به قرد را در اماکن عمومی داشته باشد. برای گرفتن یک تصویر خبری، هرگز نمی توان سوژه عکاسی را از قبل آماده کرد.
عکاس خبری باید دیدی متفاوت داشته باشد و جزئی ترین اتفاقات را نیز از دست ندهد.

عکاسی پرتره :

عکاسی از چهره  که در اصطلاح عکاسی از پرتره نام دارد، کاری است که با استفاده از اصول فنی و مهارت های بصری یک عکاس همراه است.
توانایی ارتباط برقرار کردن با افراد در عکاسی از چهره امری ضروری است که منجر به خلق تصاویری زیبا خواهد شد.

عکاس چه کسی است؟

یک عکاس موفق باید آموزش دیده باشد و تکنیک های عکاسی را فرا بگیرد.
علاوه بر آن عکاسي نیاز به خلاقیت و ذوقی هنری دارد.
داشتن دید باز و توجه به مواردی که دیگران به آن توجهی ندارند از یک موضوع، تصویری حیرت برانگیز را خلق می کند.
برای گرفتن تصاویری جذاب باید وقت گذاشت و انتظار کشید.
کم نیستند عکاسانی که در شرایط بد آب و هوایی و یا مناطق خطرناک حضور پیدا می کنند و روزها و ساعت ها منتظر یک لحظه ناب می مانند.
عکاسي همه ذوق است و عشق، پیشرفته ترین دوربین ها بدون عکاس علاقه مند قادر به ثبت هیچ تصویری نیست.

photograaphy 1 - عکاسی چیست ؟

photograaphy 4 - عکاسی چیست ؟

photograaphy 6 - عکاسی چیست ؟

 

تعداد بازدید از این مطلب: 264
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

هنر دیدن مانند یک عکاس

هنر دیدن مانند یک عکاس
 

ویرایش، یکی از ضرورت‌های مهم در عکاس است. یک عکاس خوب بایدویرایشگر خوبی هم باشد. به‌لطف سیستم‌های فوکوس پیشرفته، ثبت تصاویر اکشن ساده‌تر از گذشته شده است. پرتره‌های کلوزآپ هم به لنز و چارچوب‌بندی مناسب نیاز دارند.

عکس کلوزاپ

به عقیده‌ی دلانی، عکاسی حیات وحش یکی از چالش‌برانگیز‌ترین ژانرهای عکاسی است. برای موفقیت در این ژانر باید به چند معیار توجه کنید: زمان‌بندی، موقعیت مناسب، نور و سوژه از معیارهای مهم در عکاسی حیات وحش هستند. برکه‌ها به‌ویژه در فصل‌های خشک، بهترین موقعیت مکانی برای ثبت عکس‌های اکشن حیات وحش محسوب می‌شوند؛ اما وقتی همه چیز آرام است و هیچ حرکتی وجود ندارد، چه باید کرد؟ چگونه می‌توان یک عکس جذاب خلق کرد؟ مهم‌ترین نکته‌ای که باید به خاطر داشت، هنر ساخت عکس است.

عکاسی حیات وحش

بدیهی است که عکس موفق به ترکیب‌بندی مناسب نیاز دارد. برخی قوانین و راهبردها هم می‌توانند به بهتر شدن آن کمک کنند؛ اما درنهایت، دیدگاه عکاس است که عکس را منحصربه‌فرد و جذاب می‌سازد. صرف‌نظر از ژانر، هدف عکاس، دستیابی به سبکی شخصی، منحصربه‌فرد و متمایز از عکاس‌های دیگر است.

در قدم اول، باید به نکات و قوانین مهم در خلق ترکیب‌بندی مناسب توجه کرد. سپس می‌توانید دیدگاه و روش منحصربه‌فرد عکاسی خود را توسعه دهید.

ترکیب بندی

قوانین ترکیب‌بندی و قانون یک‌سوم از بدیهیات عکاسی هستند. بعضی‌ عکاس‌ها همیشه از این قوانین برای عکاسی استفاده می‌کنند. قوانین ترکیب‌بندی متعددی برای افزایش خلاقیت عکاسی وجود دارند. شاید این جملات را زیاد شنیده باشید که هیچ قانونی در عکاسی وجود ندارد یاقوانین را یاد بگیر و بعد آن‌ها را فراموش کن. شاید این جملات درست باشند اما برای بسیاری از عکاس‌ها ازجمله دلانی، افزایش دانش به بهبود عکاسی و خلق تصاویر بهتر کمک کرده است. در ادامه به چند قانونی که دلانی از آن‌ها استفاده می‌کند، اشاره شده است.

فضای منفی

یکی از معیارهای دلخواه دلانی در ترکیب‌بندی، فضای منفی است. او سوژه را با استفاده از نسبت طلایی یا قانون یک‌سوم در چارچوب قرار می‌دهد؛ قوانین، تنها راهنماهای او هستند. برای اینکه فضای منفی در ترکیب‌بندی به‌خوبی به نظر برسد، باید عناصر انحرافی موجود در فریم عکس را حذف کرد.

این نوع ترکیب‌بندی برای سوژه‌های تک با پس‌زمینه‌ی تمیز در فضایی باز مناسب است. برای مثال دلانی در این نوع ترکیب‌بندی ابرها را حذف می‌کند، زیرا ابرها باعث حواس‌پرتی و خطای دید می‌شوند. فضای منفی، حس آرامش را منتقل می‌کند و به ‌عکس اجازه‌ی تنفس می‌دهد.

فضای منفی 2

در عکاسی چشم‌انداز سیاه‌وسفید، وجود عناصری مثل شکل، خطوط، فرم و بافت به زیبا شدن عکس کمک می‌کند. در عکاسی طبیعت هم می‌توان با این عناصر به ترکیب‌بندی خوبی رسید. برای مثال استفاده از الگوهای جذاب ابرها و کاربرد آن‌ها درکنار سوژه‌های اصلی به القای حس عمق و سه‌بعدی نمایی عکس کمک می‌کند.

ابرها

یکی از نکات ضروری برای خلق تصاویر منحصربه‌فرد، دیدگاه عکاس است. همیشه سعی کنید پرسپکتیو خود را تغییر دهید، از بالا یا پائین به سوژه نگاه کنید؛ اگر از لنز واید استفاده می‌کنید، چرخش دوربین و اغراق در نمایش آسمان به تأثیرگذاری عکس شما کمک می‌کند.

خطوط، احساس درونی عکاس را نشان می‌دهند؛ خطوط عمودی نشان‌دهنده‌ی حس قدرت، خطوط افقی حس آرامش، خطوط قطری حس حرکت و خطوط منحنی نرم که از شناخته‌شده‌ترین خطوط متداول در عکاسی هستند، احساس آرامش و لطافت را منتقل می‌کنند.

بافت و ریتم

پس‌زمینه‌ی عکس، قانون ترکیب‌بندی نیست اما بدون شک یکی از مهم‌ترین عناصر در عکس موفق به شمار می‌رود. پس‌زمینه‌های شلوغ معمولا گمراه‌کننده هستند، چشم بیننده را از سوژه‌ی اصلی منحرف می‌کنند و حس بصری ناخوشایندی منتقل می‌کنند.

عکاس‌های خیابانی معمولا پس‌زمینه‌های زیبا را برای کار خود انتخاب می‌کنند و منتظر عبور سوژه می‌مانند و سپس با فشردن شاتر، عکس موردنظر خود را خلق می‌کنند.

پس زمینه

در عکاسی حیات وحش هم می‌توان این کار را انجام داد؛ گرچه دستیابی به نتیجه‌ی مشابه در این سبک دشوارتر است. دلانی در آخرین مقاله‌ی خود در مورد سیاحت و طبیعت‌گردی نوشته است. او می‌گوید هرگز قبلاً تجربه‌ی کار در چنین محیطی را نداشته است. کوهستان‌های دوردست توجه او را به خود جلب کردند، سپس به‌دنبال یک برکه گشت و منتظر سوژه ماند. سپس فیل‌ها وارد صحنه شدند و شروع به حمام کردند. به‌این‌ترتیب دلانی با ترکیب‌بندی فیل‌ها، برکه و کوهستان، ترکیب‌بندی زیبایی خلق کرد.

پس زمینه 2

یکی از تکنیک‌های مؤثر دیگر استفاده از سوژه به‌عنوان پس‌زمینه است. برای مثال در تصویر زیر، والدین گورخر به‌عنوان پس‌زمینه انتخاب شده‌اند و گورخر جوان، سوژه‌ی اصلی است. وقتی پس‌زمینه‌ی عکس را پیدا کنید، صرف‌نظر از اینکه پس‌زمینه کوهستانی زیبا یا سطحی یکپارچه باشد، می‌توانید با قرار دادن حیوانات در حالت‌ها و زاویه‌های مختلف، تصاویر متعددی را به این شیوه خلق کنید.

سوژه پس زمینه

تقارن و ریتم، دو ضرورت در ثبت عکس‌های خلاقانه به شمار می‌روند. تقارن زمانی به دست می‌آید که یک سمت عکس، سمت دیگر را منعکس کند یا با سمت دیگر در تعادل باشد. شناخته‌شده‌ترین کاربرد تقارن در عکاسی طبیعت، انعکاس است.

در تصویر زیر، فیل‌ها روی خط افق قرار دارند و عکاس تلاش کرده است با فیل‌های سمت دیگر تقارن و تعادل ایجاد کند. او از فرم و بافت ابرها برای ایجاد حس عمق و از خط افق برای القای حس آرامش استفاده کرده است. هنگام عکاسی سعی کنید حداکثر استفاده را از عناصر ترکیب‌بندی ببرید.

تقارن و  ریتم

استفاده از الگوها به ایجاد ریتم در عکس کمک می‌کنند. الگوها در کل طبیعت وجود دارند. سعی کنید در طبیعت از الگوهای تکراری عکس بگیرید. در تصویر زیر، خطوط تپه‌های شنی به ایجاد ریتم در عکس کمک می‌کند، عکاس از زاویه‌ی دید کم و لنز واید منحرف‌شده برای خلق خطوط قطری و آسمان طوفانی اغراق‌شده کمک گرفته است.

ریتم و بافت

با قاب‌بندی مناسب سوژه در عکاسی حیات وحش می‌توان به‌خوبی چشم ناظر را به سوژه منتقل کرد. معمولا گونه‌ی جوان سعی می‌کند زیر سایه‌ی والدین خود پناه بگیرد و به این صورت عکاس می‌تواند از والدین به‌عنوان قاب عکس سوژه‌های جوان استفاده کند.

قاب بندی

عمق میدان، روش خوب دیگری برای جداسازی سوژه از پس‌زمینه‌ی انحرافی است. از عمق میدان می‌توانید همراه‌با قانون ریتم برای یافتن سوژه‌های مشابه استفاده کنید. برای مثال در تصویر زیر، از زاویه‌ی واید برای محو کردن خوشایند خطوط پیش‌زمینه استفاده شده و الگویی ریتمیک به‌دست‌ آمده است.

عمق میدان

قانون فردها در ترکیب‌بندی قانون شناخته‌شده‌ای نیست. براساس قانون‌ فردها، چشم بیننده به سمت عکس‌هایی با تعداد عناصر فرد جلب می‌شود و چشم در میان این تعداد فرد، به سمت سوژه‌ی مرکزی جلب می‌شود. به نظر ساده می‌آید اما در عمل به این سادگی نیست.

دلانی می‌گوید تنها توانسته یک عکس رضایت‌بخش (تصویر شیر و گورخر پائین) را با استفاده از این قانون ثبت کند. او برای ایجاد تعادل در عکس، تصویر را به‌صورت مربعی برش زده و افق را در وسط آن قرار داده است. سه سوژه (دو گورخر و شیر) نه‌تنها قانون فردها را برآورده می‌سازند، بلکه در قانون توازن و تقارن هم صدق می‌کنند. غبار موجود در تصویر، حس حرکت را القا می‌کند.

قانون فردها

تئوری رنگ، بخش مهمی از تصاویر رنگی موفق است. دلانی عکس‌های سیاه‌وسفید را به عکس‌های رنگی ترجیح می‌دهد. براساس تئوری رنگ، برای ایجاد هارمونی می‌توان از رنگ‌های هم‌خانواده استفاده کرد. دلانی از رنگ‌های مکمل برای عکاسی حیات وحش استفاده می‌کند. سایه‌روشن‌های آبی و رنگ‌های گرم مثل نارنجی از رنگ‌های دلخواه‌ی او هستند که در چرخه‌ی رنگی روبه‌روی هم قرار می‌گیرند.

تئوری رنگ

تا اینجا با چند قانون ترکیب‌بندی آشنا شدید که به شما در هنر دیدن کمک می‌کنند؛ اما مهم‌ترین بخش خلق عکس جذاب، دیدگاه شما است. دیدگاه منحصربه‌فرد است که شما را از عکاس‌های دیگر متمایز می‌سازد. همه می‌توانند قوانین ترکیب‌بندی را یاد بگیرند؛ اما تنها شما می‌توانید به دیدگاه منحصربه‌فرد خودتان برسید.

تئوری رنگ 2

با هر بار نگاه کردن به تصاویرتان، می‌توانید دیدگاهی انتقادی به کار خود پیدا کنید. شاید شنیده باشید که بسیاری از عکاس‌ها نمی‌توانند بهترین عکس خود را انتخاب کنند. اگر نتوانید بهترین عکس خود را تشخیص دهید، چگونه می‌توانید بهترین ترکیب‌بندی عکس را در زمینه‌ی دلخواه‌ی خود بشناسید؟

در کار خود گزینشی عمل کنید. صرفا برای رفع تکلیف عکاسی نکنید. در عکاسی معمولا باید حسی درونی به سوژه یا صحنه‌ی موردنظر داشته باشید. بعد از خود بپرسید چه چیزی در این صحنه، توجه شما را به خود جلب کرده است؟ چگونه می‌توانید با موفقیت حس خود را ثبت کنید؟ به‌دنبال چه نوع احساسی در عکس خود هستید؟ سپس سعی کنید از تمام زوایای ممکن از سوژه عکس بگیرید، از فاصله‌های کانونی، سرعت‌های شاتر مختلف استفاده کنید و سپس فریم خود را بررسی کنید.

هیچ‌چیز ناامیدکننده‌تر از این نیست که پس از رسیدن به خانه و دیدن تصاویر، حسرت بخورید که از لنز، گشادگی دیافراگم یا زاویه‌ی دیگری هم برای گرفتن همان عکس استفاده نکردید. هنگام کار با سوژه، از تمام تنظیمات ممکن استفاده کنید و سعی کنید احساس خود را هنگام ویرایش منتقل کنید؛ تصاویر شما باید احساسات بیننده را برانگیزند.

ترکیب بندی

دلانی می‌گوید هنگام عکاسی بین ذهن و قلب خود تعادل برقرار می‌کند؛ مغز او به‌دنبال نکات فنی و قلب او به‌دنبال احساسات عکس می‌روند. اغراق در هرکدام از این موارد، تصویری ضعیف یا بی‌احساس را به وجود خواهند آورد. به عقیده‌ی دلانی برای دیدن به چشم نیاز ندارید بلکه به دیدگاه نیاز دارید.www.zoomit.ir

تعداد بازدید از این مطلب: 202
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

خوشنویسی و خلاقیت‌های هنری

خوشنویسی و خلاقیت‌های هنری

برای آنکه به برخی از مباحث که پیرامون خوشنویسی و هنر مطرح است و در سال‌های اخیر بیش از گذشته بدان توجه شده است بپردازیم و پاسخ‌های مناسبی برای پرسش‌هایی از قبیل آیا خوشنویسی هنر است؟ آیا خوشنویسی فقط نوعی مهارت است؟

آیا هر آنچه یک خوشنویس می‌نویسد اثر هنری محسوب می‌شود؟ چگونه و در چه شرایطی هنر در یک اثر خوشنویسی نمود پیدا می‌کند؟ کدام آثار خوشنویسی تنها با به کارگیری مهارت خوشنویس پدید آمده و خلاقیت که جوهره اصلی یک اثر هنری است در آن به کار نرفته است؟ آیا تنها زیبا بودن یک اثر می‌تواند دال بر هنری بودن آن اثر باشد؟ و سؤالات متعدد دیگری که امروزه مطرح است بیابیم، می‌باید ابتدا بعضی از واژه‌ها را به درستی تبیین و تشریح کنیم.

مهمترین این واژه‌ها که تشریح آنها می‌تواند راهگشای پاسخ به سؤالات فوق باشد کلمات زیبایی، مهارت، هنر و خلاقیت می‌باشد. در این جلسه به طور مختصر به تشریح این واژه‌ها می‌پردازیم و از نظرات متفکران، صاحب‌نظران ‌و هنرمندان در این زمینه بهره می‌گیریم.

زیبایی

هربرت راید در کتاب معنی هنر می‌نویسد: «بیشتر اشتباهات ما در مورد هنر از نداشتن وحدت نظر در استعمال کلمات هنر و زیبایی ناشی می‌شود می‌توان گفت که ما فقط در سوء استعمال این کلمات وحدت نظر داریم. همیشه فرض می‌گیریم هر آنچه زیباست هنر است، یا هنر کلیتاً، زیباست و هر آنچه زیبا نیست، هنر نیست.» در جای دیگر از همان کتاب آمده است زیبایی عبارت است از وحدت روابط صوری در مدرکات حسی ما» به بیان ساده‌تر ‌آن دسته از عناصر و شكل‌ها و صداهای حادث بر حس ما که از آرایش و ترکیب‌بندی ‌مناسبی برخوردارند و در ما ایجاد لذت می‌کنند، زيبا هستند. مانند غروب آفتاب، صدای پرندگان خوش آواز، یک نقاشی دلنشین از طبیعت و نظایر آن. اما همه این زیبایی‌ها الزاما هنر نیست. بلکه هنر و زیبایی در امر متفاوت هستند. برای مثال یک کاسه سالاد که به زیبایی تزیین شده هرگز یک اثر هنری محسوب نمی‌شود در مقابل بسیاری از آثار بدوی سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان و حتی برخی از آثار نقاشان ایده‌های اخیر مانند دومیه و پیکاسو با آنکه به ظاهر نازیبا هستند در زمره آثار هنری به شمار می‌روند.

مهارت

«مهارت» نوعی رفتار است که در اثر تکرار و تمرین متوالی به دست می‌آید و امری اکتسابی است که جز با آموزش (مستقیم یا غیرمستقیم) حاصل نمی‌شود. برای مثال می‌توان کسب مهارت در نوازندگی، رانندگی، طراحی خوشنویسی و بسیاری مهارت‌های دیگر را نام برد.

بدین ترتیب خوشنویسی نیز از جمله مهارت‌ها محسوب می‌شود که جز با آموزش و تمرین و تکرار متوالی نمی‌توان بدان دست یافت. به همین دلیل خوشنویسان بخش عمده‌ای ‌از توان خود را در جهت کسب مهارت و تقویت و ارتقا و نیز حفظ و نگهداری آن به کار می‌گیرند. یکی از پیش زمینه‌های خلق آثار هنری کسب مهارت در رشته مربوطه می‌باشد.

هنر

«هنر» از مباحثی است که همواره و در طول تاریخ فلاسفه، متفکران و هنرمندان به آن پرداخته‌اند و هر کدام از دیدگاه‌های گوناگون آن را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. افلاطون در مورد «هنر» می‌گوید: «هنر برتر از علم است. علم کشف می‌کند و هنر می‌آفریند». هربرت رید در کتاب معنی هنر می‌گوید «من اعتقاد دارم که اهمیت هنر از اقتصاد و فلسفه بیشتر است. هنر مقیاسی است که نسبت مستقیم با بینش روحانی آدمیزاد دارد.» و در جای دیگری از همان کتاب می‌نویسد: «همیشه وظیفه هنر این است که ذهن انسان را کمی آن سوی حدود فهم بکشاند. و ری‌بترز در کتاب زبان نقاشی می‌گوید: «به نظر من هنر همواره محصول احساس و اندیشه بوده است.» و حافظ در مورد اهمیت هنر می‌فرماید:

 

قلندران حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آنکس که از هنر عاریست

 

این سخنان تنها نمونه‌هایی اندک از نظراتی است که صاحب‌نظران و متفکران در اهمیت و ارزش هنر ابراز داشته‌اند. اما آنچه بحث در مورد هنر را اندکی پیچیده می‌کند ماهیت هنر است و اینکه چگونه می‌توان هنر را از غیر هنر تفکیک کرد و آثار هنری را از آثار غیرهنری تمیز داد. به نظر می‌رسد بهترین راه برای رسیدن به چنین شناختی آن است که ویژگی‌های ‌یک اثر هنری را بشناسیم. اغلب صاحب‌نظران ‌بر این عقیده‌اند که «اثر هنری» اثری است که هنرمند برای اولین بار آن را خلق می‌کند و بیش از آن وجود نداشته است.

به عبارت دیگر اثر هنری اثری منحصر به فرد است که هنرمند با بهره‌گیری ‌از قدرت تخیل، اندیشه، دانش و مهارت خود آن را پدید می‌آورد و هیچ کدام از این عوامل، به تنهایی نمی‌تواند به خلق یک اثر هنری بینجامد، صرف نظر از اینکه آثار هنری به نوبه خود از نظر ارزش و اعتبار هنری، دارای مراتب و درجات مختلف هستند، یک ویژگی مشترک دارند و آن حضور و نمود خلاقیت هنری آفریننده‌ی اثر در اثر هنری است، و همه آثار هنری بدون استثنا می‌باید این ویژگی را دارا باشند. اهمیت عامل خلاقیت در هنر تا به حدی است که برخی از هنرمندان و صاحب‌نظران ‌هنر را همان خلاقیت می‌دانند و معنی دیگری بر آن متصور نیستند.

در هر صورت « خلاقیت» خصیصه تفکیک‌ناپذیر آثار هنری است و این خصیصه در آثار خوشنویسی پیشین و معاصر به وسیله خوشنویسان خلاق و هنرمند به صورت‌های مختلف بروز و نمود داشته است و دارد. گروهی از خوشنویسان قدرت خلاقیت و ابتکار خود را در ابداع انواع خوشنویسی و یا تکامل ساختار هندسی حروف و کلمات به کار برده‌اند که ابداع انواع خوشنویسی و تکامل آن حاصل ابتکارات و نوآوری‌های چنین خوشنویسانی است. از آن جمله می‌توان از ابن مقله در نسخ و ثلث، میرعلی تبریزی، میرعماد، میرزا غلامرضا، میرزا محمدرضا کلهر در نستعلیق و محمد شفیع و درویش عبدالمجید در شکسته نستعلیق نام برد.

در دوره معاصر نیز خوشنویسان هنرمند و خلاقی در این زمینه تلاش کرده‌اند و در تکامل انواع خوشنویسی رایج به ویژه خوشنویسی نستعلیق و شکسته نستعلیق به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند. وجه دیگر بروز خلاقیت در خوشنویسی، به نوآوری در ترکیب‌بندی و آرایش حروف و کلمات به منزله‌ی عناصر بصری در آثار خوشنویسی مربوط است. خوشنویسانی که در این زمینه به آفرینش‌های هنری دست می‌زنند حروف و کلمات را همانند نُت‌هایی که آهنگسازان برای خلق یک قطعه‌ی موسیقایی به کار می‌برند و با ترکیب‌بندی ‌هنرمندانه قطعه‌ای ‌جاودانه می‌آفرینند به کار می‌گیرند.

برخی از کتیبه‌ها و سیاه مشق‌های خوشنویسان پیشین و بسیاری از آثار نقاشی‌خط معاصر از این گروه‌اند. بدیهی است که در خوشنویسی نیز همچون نقاشی و رشته‌های دیگر هنری آثاری پدید آمده‌اند که ارزش هنری کمتری دارند و یا فاقد ارزش هنری‌اند و خوشنویس تنها با استفاده از مهارت خود آنها را به وجود آورده است و برخی از آثار خوشنویسی نیز بنا بر ضرورت‌ها فقط برای زیبایی متن و به منظور ایجاد رغبت بیشتر در خوانندگان و مطالعه کنندگان آن اجرا شده و می‌شود.

مانند بسیاری از کتاب‌های شعر و پیام‌های تبلیغاتی و غیره که بنا بر مقتضيات خوشنویسی شده و می‌شوند. علاوه بر آنچه گفته شد از عناصر خوشنویسی در هنرهایی همچون حجم، نقش برجسته، معماری، صنایع دستی، و غیره می‌توان در جهت آفرینش آثار هنری استفاده کرد؛ همچنان که در گذشته، هنرمندان خلاق ایرانی در بناها و دست ساخته‌های خود به طرق مختلف از خوشنویسی و امکانات تجسمی آن بهره می‌گرفته‌اند، امروزه نیز زمینه‌های متعددی وجود دارد که می‌توان با به کارگیری عناصر خوشنویسی در آنها هم بر دامنه و موارد کاربری خوشنویسی افزود و هم جنبه‌های فرهنگی و هنری برخی کالاها را ارتقا داد و هویت ملی را در این نوع کالاها و تولیدات به خوبی نمایاند.

برای مثال می‌توان صنایع پوشاک، پارچه، کاشی و سرامیک، را به عنوان زمینه‌های مناسبی که می‌توان از عناصر خط و خوشنویسی در آنها استفاده کرد نام برد. همچنین در زیباسازی شهرها و تزیینات داخلی اماکن عمومی و غیره، امکانات بالقوه‌ای ‌برای حضور فراگیر هنر خوشنویسی به صورت حجم و نقش برجسته وجود دارد که به نظر می‌رسد از این طریق می‌توان هنر خوشنویسی را از حصار تنگ صفحات کاغذی و نمایشگاه‌ها و مجموعه‌های خصوصی به درون جامعه برد و این هنر شریف و نماد فرهنگی و میراث ارزشمند را از انزوایی که بعد از دوران قاجار به آن دچار گشته خارج ساخت.http://honaryab.com/هنر كده

تعداد بازدید از این مطلب: 150
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

ویژگی‌های بصری و زیبایی شناختی خوشنویسی ایرانی

ویژگی‌های بصری و زیبایی شناختی خوشنویسی ایرانی

بی‌گمان شناخت ویژگی‌های ‌بصری و زیبایی شناختی انواع خوشنویسی، بدون انجام تحقیقات و مطالعات گسترده و منظم در مورد چگونگی پیدایش و سیر تکاملی و ساختاری هر کدام از آنها امکان‌پذیر نیست. متأسفانه تاکنون تحقیقات در خور توجه و نظام یافته‌ای ‌در این زمینه صورت نپذیرفته است.

برای شناخت و کشف ویژگی‌های ‌انواع خوشنویسی و این که هر کدام چه احساساتی را در بیننده بر می‌انگیزانند و تداعی کننده چه مفاهیمی هستند می‌باید از دو بخش متفاوت اما مکمل مدد جست. این دو بخش عبارتند از ١. تاریخ و پیشینه انواع خوشنویسی ۲. دانش بصری و مبانی هنرهای تجسّمی.

١. بخش اول که تاریخ، پیشینه و موارد کاربردی خوشنویسی را در گذشته در بر می‌گیرد، ما را در شناخت هویت نمادین انواع خوشنویسی یاری می‌دهد. برای مثال تاریخچه و پیشینه کاربردی خوشنویسی نسخ و ثلث که همواره برای نگارش آیات آسمانی و متون دینی در تمدن‌ها و ممالک اسلامی به کار می‌رفته ما را به هویت نمادین آن آگاه می‌سازد.

به عبارت دیگر هر نوع نوشته‌ای ‌که با خوشنویسی نسخ و ثلث پدید آمده باشد برای همه اقوام و ملل تداعی کننده فرهنگ اسلامی و اثری دینی و آیینی است. شناخت پیشینه و موارد کاربردی خوشنویسی موجب می‌شود تا هنرمندان در به کار‌گیری ‌انواع خوشنویسی هویت نمادین آنها را مورد توجه قرار داده، بر ارزش بیان بصری آثار خویش بیفزایند.

۲. بخش دوم در شناخت ویژگی‌های ‌انواع خوشنویسی و چگونگی به کارگیری درست آن در آثار فرهنگی و هنری، توجه به دانش بصری و مبانی هنرهای تجسمی است. کسب دانش بصری که خصوصیات و ویژگی‌های ‌عناصر بصری (نقطه، خط، سطح، حجم، رنگ، تاریکی و روشنایی، جهت، حرکت، ریتم، تعادل، بافت و ...) را به تنهایی و نیز در ارتباط با همدیگر مورد بحث قرار می‌دهد به ما کمک می‌کند تا ویژگی‌های ‌بصری انواع خوشنویسی را در حکم عناصر بصری محض مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و تا حدودی به شناخت و کشف این ویژگی‌ها ‌نایل آییم.

برای مثال دانش بصری به ما می‌آموزد که خطوط منحنی، زیبایی، نرمی، مهربانی و شادی را به بیننده القا می‌کند. همین ویژگی‌های ‌خطوط منحنی، ما را در شناخت خوشنویسی نستعلیق و ویژگی‌های ‌ساختاری آن که سرشار از خطوط منحنی است یاری می‌دهد. همچنین است شناخت خصوصیات خطوط افقی، مایل و عمودی، و ارتباط آنها با همدیگر و مطالعه سایر عناصر بصری و در یک کلام، ورود در حوزه دانش بصری و استفاده از آن در جهت شناخت ویژگی‌های ‌عناصر خوشنویسی و بهره‌گیری ‌صحیح از این عناصر در جهت تقویت بیان هنری در آثار خوشنویسی و هر نوع اثر هنری و کالای فرهنگی که عناصر خوشنویسی در آن به کار گرفته می‌شود.

با توجه به هویت نمادین و ویژگی‌های ‌بصری، پاره‌ای ‌از خصوصیات انواع خوشنویسی، فهرست‌وار و به طور مختصر در ذیل آمده است. امیدواریم با انجام تحقیقات اصولی در آینده به شناخت دقیق‌تری از ویژگی‌های ‌بصری و زیبایی شناختی انواع خوشنویسی رایج دست یابیم.

کوفی: القا کننده اصالت، قداست، قدمت، معنویت، امامت، عصمت و تداعی کننده عصر پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) می‌باشد.

ثلث: قداست، عظمت، صراحت، شجاعت، صلابت، جدیّت، معنویت، عبادت و حرکت را به بیننده القا می‌کند و نماد فرهنگ اسلامی است.

نسخ: نمادی از قرآن کریم است و دارای خصوصیاتی چون سادگی، صراحت، قدرت، جدیّت، قداست، معنویت، پایداری، اعتماد و دانش است.

نستعلیق: سادگی، زیبایی، تناسب، اصالت، نرمی، شادی، عطوفت، آرامش، انعطاف‌پذیری، دوستی، عرفان، صداقت، پاکی، عشق و اعتماد را به بیننده القا می‌کند و نماد فرهنگ ایرانی و خط فارسی است.

شکسته نستعليق: این نوع خوشنویسی آزادی، رهایی، مهربانی، شادی، عشق، حرکت، پریشانی، ظرافت، همدلی و جوانی را به بیننده القا می‌کند.

ویژگی‌هایی که در مورد انواع خوشنویسی برشمردیم همیشه ثابت نیست و در ترکیب‌بندی‌ها و موقعیت‌های مختلف شدت و ضعف هر کدام از ویژگی‌ها ‌متغیر است.

اکنون با توجه به ویژگی‌های ‌بصری ۵ نوع خوشنویسی که در این جلسه مطرح شد به پرسش‌های زیر پاسخ دهید.

۱. در طراحی برای پوستر «جشنواره نقاشی جهان اسلام» استفاده از کدام نوع خوشنویسی مناسب است؟

۲. در طراحی پوستری با موضوع «صنعت گردشگری در ایران» از چه نوع خوشنویسی باید استفاده کرد؟

۳. اگر از شما بخواهند برای کتاب داستان اصحاب کهف طرح روی جلد تهیه کنید و در آن از خوشنویسی استفاده کنید، چه نوع خوشنویسی را در این مورد به کار می‌گیرید؟

۴. چه نوع خوشنویسی برای استفاده در طراحی پوستری برای «جشنواره شعر نو» مناسب است؟

تعداد بازدید از این مطلب: 185
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

انواع قالب‌های خوشنویسی ایرانی

انواع قالب‌های خوشنویسی ایرانی

هنر خوشنویسی ایرانی دارای زیرمجموعه های بسیاری است و در این کشور از محبوبیت زیادی برخوردار است. در مطالب قبل در مورد هنر خوشنویسی ایرانی صحبت کردیم. در این مطلب نیز به انواع قالب های خوشنویسی پرداخته و آنها را به خوبی مورد بررسی قرار می دهیم.

آشنایی با چلیپا

جلیبا، یکی از قالب‌های رایج در خوشنویسی به ویژه خوشنویسی نستعلیق است که در زمان‌های گذشته بسیار مورد استفاده خوشنویسان قرار گرفته است. این قالب، یکی از مناسب‌ترین قالب‌ها برای خوشنویسی و اجرای یک قطعه و تابلوی خوشنویسی در یک صفحه بوده است. در این قالب چهار مصرع شعر در چهار خط زمینه هم اندازه به صورت مایل در حدود ۴۵ درجه نسبت به خط افقی خوشنویسی می‌شود به طوری که شروع و پایان سطر اول با سطر سوم، و سطر دوم با سطر چهارم در یک امتداد عمودی قرار می‌گیرند.

خط زمینه‌های مایل، به خوشنویسی امکان می‌دهد که مصرع‌ها را با قلم درشت‌تر ‌در یک صفحه بنویسد. به همین دلیل یکی از زمینه‌های پیدایش قالب چلیپا را می‌توان در حاشیه نویسی کتاب‌ها در زمان‌های گذشته یافت که مطالعه کنندگان کتاب نظرات خود را در مورد مطالب آن در حاشیه‌های سفید صفحات می‌نوشتند و چون عرض این حاشیه‌ها کم بود به ناچار برای آنکه یادداشت‌ها در سطرهای طولانی‌تر ‌نوشته شود سطرها به صورت مایل حاشیه نویسی می‌شد.

از طرفی، به دلیل آنکه بیشتر آثار نقاشی و خوشنویسی در کتاب آرایی به کار می‌رفت و صفحات کتاب‌ها معمولا بزرگ نبودند و نیز با توجه به کمبود کاغذ در گذشته این قالب مورد توجه قرار گرفت و بعدها به طور مستقل برای خلق آثار خوشنویسی به کار رفت تا اینکه در قرن‌های دوازده و سیزده هجری، خوشنویسان هنرمند از جمله عبدالمجید درویش طالقانی و علی‌اکبر گلستانه در شکسته نستعلیق و میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین در نستعلیق با خلق آثار خوشنویسی در قالب‌های آزاد و سیاه مشق، راه‌های تازه‌ای ‌پیش پای هنر خوشنویسی گشودند.

در این دوره قالب چلیپا تا حدودی به فراموشی سپرده شد و قالب‌های آزاد و نو به ویژه سیاه مشق‌های هنری مورد توجه قرار گرفت به طوری که تعداد آثار به جا مانده از خوشنویسان بزرگ این دوره در قالب چلیپا، به تعداد انگشتان دو دست نیست. اما در سال‌های اخیر انجمن خوشنویسان ایران که رسالت حفظ، گسترش و آموزش خوشنویسی را به موازات آموزش و پرورش بر عهده داشته و دارد قالب چلیپا را به عنوان یکی از قالب‌هایی که به جهات فنی برای اندازه‌گیری ‌و ارزیابی مهارت هنرجویان خوشنویسی مناسب است، در برنامه کار خود قرار داد و مهارت در چلیپا نویسی را در سطوح بالا (از دوره عالی تا استادی) به عنوان مهمترین بخش در آزمون‌های خوشنویسی مطرح نمود.

امروزه این قالب در کنار قالب‌های دیگر خوشنویسی و نوآوری‌های خوشنویسان هنرمند، کماکان مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر چند کاربرد آموزشی آن بیش از کاربرد هنری مورد توجه خوشنویسان امروزی است.

در ترکیب‌بندی ‌قالب چلیپا نیز ایجاد تعادل و آهنگ مناسب مهمترین اصل به شمار می‌رود. برای آشنایی هر چه بیشتر شما با انواع ترکیب‌بندی ‌در چلیپا، چند نمونه از آثار استادان بزرگ پیشین و معاصر ارائه می‌شود.

آشنایی با کتابت

کتابت را می‌توان مهمترین قالب خوشنویسی در گذشته به شمار آورد. می‌دانیم که امر مهم و خطیر تکثیر و نسخه برداری از کتاب‌ها و رسالات و متون مختلف پیش از ورود صنعت چاپ به کشورمان به صورت دستی و به وسیله کاتبان خوش‌خط و خوشنویس انجام می‌پذیرفت. از این رو، خوشنویسان سهم انکارناپذیری در تکثیر و حفظ و نگهداری کتب مختلف و ترویج علوم داشته‌اند که توجه به آن می‌تواند اهمیت امر کتابت را نمایان سازد. نسخه برداری از کتاب‌ها، رسالات و متون گوناگون را که با خط ریز انجام می‌شده است، در اصطلاح خوشنویسی «کتابت» می‌گویند. هر چند در دوره‌های گذشته به دلیل حجم زیاد کار در اغلب موارد امر کتابت به ناگزیر با سرعت و شتاب همراه بود، با این حال، خوشنویسان بزرگ آثار ارزشمندی از خود به یادگار نهاده‌اند که از جهت خوشنویسی و دقت در کتابت در زمره شاهکارهای هنری به شمار می‌روند.

بخش عمده این آثار هنری بی‌بدیل، قرآن‌های بسیار نفیس و کتاب‌های شعر را در برمی گیرد. با ورود صنعت چاپ به ایران، امر کتابت و نسخه برداری به طور کلی متحول شد و این وظیفه خطیر را صنعت چاپ و حروف سربی بر عهده گرفت و از آن پس تنها در اندک مواردی از کتابت دستی استفاده شد. در این دوران فقط برخی از کتاب‌ها که از اهمیت ویژه‌ای ‌برخوردار بودند به دست خوشنویسان، کتابت و سپس برای تکثیر به ماشین چاپ سپرده می‌شد که این روند تا به امروز کماکان ادامه دارد.

با ورود فن‌آوری چاپ و حروف‌چینی فرصتی طلایی برای خوشنویسان فراهم آمد تا فارغ از کتابت‌ها و نسخه برداری‌های حجیم، به جنبه‌های تصویری و تجسمی خوشنویسی اهمیت بیشتری داده، خلاقیت، توان، ابتکار و نوآوری خود را در زمینه‌های هنری خوشنویسی به کار گیرند. همین امر موجب شد تا در سال‌های اخیر آثار هنری ارزشمندی در زمینه خط و خوشنویسی و ارتباط آن با سایر هنرهای تجسمی همچون نقاشی و گرافیک و غیره پدید آید (که در جلسات بعد در این مورد مطالب بیشتری ارائه خواهد شد).

همچنین این فرصت موجب شد تا خوشنویسان معاصر در جهت تکامل کیفی انواع خوشنویسی، چه در زمینه حروف و کلمات و چه در زمینه ترکیب‌بندی، به تجربیات تازه‌ای ‌دست زنند و به موفقیت‌های چشمگیری نایل آیند. این موفقیت‌ها در کیفیت کتابت نیز تأثیر گذاشت.

امروزه با استفاده از فن‌آوری رایانه‌ای می‌توان متون و کتاب‌های مختلف را به خط نستعلیق حروف‌چینی و کتابت کرد. همچنان که این مهم در سال‌های اخیر از سوی وزارت آموزش و پرورش در برخی از کتاب‌های درسی صورت پذیرفته است. تعمیم این شیوه در کلیه کتاب‌های درسی و مجلات و روزنامه‌ها می‌تواند پیامدهای بسیار مثبتی در جهت خوش‌خطی دانش آموزان و عموم به همراه داشته باشد. زیرا مطالعه پیوسته کتاب‌ها و متن‌هایی که با خط خوش نوشته شده باشند نوعی مطالعه بصری و مشق نظری غیر مستقیم است که در خوش‌خطی خوانندگانش بسیار مؤثر است.

آشنایی با سیاه مشق

در گذشته، حاصل صفحات تمرینی خوشنویسان را که حروف و کلمات در آنها به صورت متوالی و فشرده تکرار می‌شد، «سیاه مشق» می‌گفتند، خوشنویسان، این تمرینات را صرفا برای کسب مهارت بیشتر و به اصطلاح، گرم کردن دست انجام می‌دادند که به نوعی صرفه جویی در مصرف کاغذ را نیز به همراه داشت. به مرور زمان خوشنویسان خلاق و هنرمند دریافتند که برخی از این صفحات دارای زیبایی خاصی هستند و اگر در ترکیب‌بندی ‌این کلمات تکراری بر روی صفحه دقت بیشتری اعمال شود، می‌تواند به خلق آثاری بدیع و زیبا بینجامد.

هر چند این نگاه هنری به سیاه مشق ظاهرا از قرن یازدهم هجری کماکان آغاز شده و برخی آثار سیاه مشق به دست آمده از آن دوران نشان دهنده چنین دیدگاهی است، اما نقطه عطف سیاه مشق‌های هنری را بی‌گمان در قرن سیزدهم و در آثار میرزا غلامرضا و میر حسین باید یافت. در این دوره که با ورود صنعت چاپ به ایران همزمان است، میرزاغلامرضا اصفهانی با هوش سرشار خود دریافت که می‌باید بیش از پیش به جنبه‌های تجسمی و تصویری خط پرداخت. از این رو قالب سیاه مشق را برگزید و به خلق آثاری ماندگار نایل آمد.

او پیش و بیش از آنکه به خوانا بودن اثر توجه داشته باشد به زیبایی آنها و ترکیب‌بندی ‌کلمات به مثابه عناصری بصری در صفحه اهمیت می‌داد. از این جهت او را می‌توان آغازگر حرکتی نو در هنر خوشنویسی به شمار آورد که به پیدایش حرکت‌های نوین در دوره معاصر انجامیده است. امکانات نامحدود سیاه مشق در ترکیب‌بندی‌ها، موجب شده است که امروزه بسیاری از خوشنویسان نوگرا و خلاق در آفرینش آثار خود به نوعی از آن بهره گیرند.

تمرین منزل

در یک کادر cm ۱۵×۱۵، عبارت «زندگی رسم خوشایندی است» را به صورت سیاه مشق با ترکیب‌بندی ‌دلخواه اجرا کنید.

تمرینات کارگاهی

۱. در یک کادر cm ۱۵×۱۵ عبارت «آب را گل نکنیم» را به صورت سیاه مشق و با ترکیب‌بندی ‌دلخواه اجرا کنید.

۲. ترکیب‌بندی ‌سیاه مشق را با خطوط ساده نمایش دهید.

آشنایی با نقاشی‌خط

نقاشی‌خط، پدیده‌ای ‌معاصر در حوزه هنرهای تجسمی است که در سال‌های اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی بروز و ظهور کرده است. گروهی آن را تلفیقی از خوشنویسی و خط با نقاشی و گرافیک می‌دانند و گروهی دیگر آن را نوعی خوشنویسی می‌دانند که در اجرای آن از تکنیک‌های نقاشی و طراحی استفاده می‌شود. هر کدام از این دو نوع تعبیر تنها بخشی از آثار نقاشی‌خط را شامل می‌شود. از این رو تعریفی ناقص از نقاشی‌خط به دست می‌دهند. برای ارائه تعریفی جامع‌تر از نقاشی‌خط، می‌توان گفت كليه آثار هنری که عناصر اصلی تشکیل دهنده آنها خط و خوشنویسی است و به صورت مسطح بر روی صفحه و با تکنیک‌های مختلف اجرا می‌شوند و در ترکیب‌بندی ‌کلی آنها حروف و کلمات در درجه اول به منزله عناصر بصری به کار گرفته می‌شوند در زمره نقاشی‌خط قرار می‌گیرند. کلیه آثار نقاشی‌خط را می‌توان به طور کلی در ۳ گروه جای داد.

الف) آثاری که به دست نقاشان پدید آمده و در آنها حروف و کلمات جایگزین اشکال و پیکره‌ها شده‌اند. به عبارت دیگر پدید آورندگان این آثار نقاشان می‌باشند.

ب) آثاری که به دست خوشنویسان پدید آمده و در اجرای آن از تکنیک‌های نقاشی و طراحی یا گرافیک استفاده شده است.

ج) آثاری که به دست خوشنویسان خلق شده و در اجرای آن فقط از تکنیک خوشنویسی یعنی قلم و مرکب استفاده شده است. برای مثال می‌توان از سیاه مشق‌های میرزاغلامرضا اصفهانی و میرحسین و برخی آثار خوشنویسان معاصر نام برد.

پدیدآورندگان آثار نقاشی‌خط در جستجوی زبان و بیانی همه فهم و جهانی برای هنر خوشنویسی و آثار خویش‌اند. آنان بر این باورند که می‌توان با استفاده از دانش بصری و شناخت ویژگی‌های ‌دیداری و تصویری انواع خوشنویسی و بهره‌گیری ‌از خواص رنگ‌ها، آثاری پدید آورد که بتواند انتقال احساسات و اندیشه‌های هنرمند به مخاطبانش را فارغ از محدودیت‌ها و گونه‌گونی زبان و خط و نژاد در هر کجای جهان ممکن سازد.

تمرین منزل

برداشت خود را از در چند سطر بنویسید.

تمرینات کارگاهی

١. خوشنویسی های ایرانی را به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار داده، برداشت خود را از آن در چند سطر بنویسید.

۲. یکی از مفاهیم، مهربانی، شهادت، رشد، آشتی را به دلخواه انتخاب کرده سعی کنید به وسیله نقاشی‌خط آن را نمایش دهید.

تعداد بازدید از این مطلب: 190
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی (بخش ششم)

انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی (بخش ششم)

هنر خوشنویسی یکی از مهم ترین و زیباترین هنرهای ایرانیان است که تمامی آثار به جا مانده آن، نمایانگر هنر و تبحر هنرمند می باشد. بیشتر هنرمندان این رشته ها علاوه بر نوشتن متن به شیوه درست، سعی بر پیدا کردن متونی دارند که در روح و جان خواننده نفوذ کند و تمام روزنه های وجود او را بشکافد. در مطالب قبل ما در مورد انواع خط در هنر خوشنویسی پرداختیم. در این مطلب نیز به ادامه آن مبحث می پردازیم.

قلم طُغرا

طغرا خطی است قوس‌دار (به هیئت کمانچه)، همراه با خطوط پیچیده و متوازی که به اشکال مختلف از جمله: طغرای مطيّر و طغرای مشجر نوشته می‌شود.

این خط که در قدیم بر سر فرمان‌های پادشاهان می‌نوشته‌اند، نام و لقب پادشاه وقت را در بر داشته است. در دیوان پادشاهان طغرای سلطان به جای مهر متداول بوده، و آن را بر سر نامه‌ها، منشورها و فرمان‌های ایشان رسم می‌کردند. این مهر به منزله امضای فرمان به شمار می‌آمده است. رسم طغرا در ایران از زمان سلجوقیان متداول بوده است. قلم طغرا که نخست بر صدر احکام فرمانروایان و نیز مسکوکات و مهر و عقیق قرار داشته به تدریج تا امروز موارد استعمال دیگر نیز یافته است. برای طغرا ابتدا شكل خاص و معینی قائل نبودند اما بعدها خوشنویسان عثمانی آن را به صورت خاصی درآوردند که با آنچه بر فرمان‌های پادشاهان صفوی و نادرشاه افشار دیده می‌شود، متفاوت است. طغرا را اغلب به خطوط ثلث، رقاع و یا دیوانی می‌نویسند، و از جمله خطوطی است که در کشورهای اسلامی مانند: ترکیه، سوریه، مصر، لبنان، عراق، ایران و افغانستان نگاشته می‌شود.

طغرا در ترکیه پس از تغییر خط عربی به خط جدید رواج پیشین را ندارد. هر عنوان و سرلوحه‌ای را که حالت نقاشی و تزیین داشته و به خط کوفی، ثلث، نسخ، شکسته و دیوانی نگاشته شده باشد، «طغرا» یا «شبه طغرا» می‌نامند. درباره‌ی ابداع خط طغرا در تذکره‌ی خط و خطاطان آمده است: خواجه عتیق اردوبادی که در دارالانشاء شاه اسماعیل صفوی (۹۳۱ - ۹۰۸ ه. ق.) به کتابت اشتغال داشت، طغرای فرامین را اختراع کرد. همچنین ناجی زین‌الدين المصرف در مصور‌الخط العربی آورده است که: خوشنویس عثمانی، مصطفی راقم (متوفی در ۱۲۴۱ ه.ق.) خط طغرا را مهندسی کرد. حافظ غزل‌سرای بزرگ شیراز درباره‌ی خط طغرا چنین سروده است:

 

مطبوع‌تر ز نقش تو صورت نبست باز طغرا نویس ابروی مشکین مثال تو

و در جای دیگر می‌گوید:

 

زهی خیال که منشور عشق بازی من از آن کمانچه‌ی ابرو رسد به طغرایی

 

خط شبه طغرا

شبه طغرا خطی است تزئینی و تفننی که خوشنویسان، انواع خطوط: کوفی، محقق، ثلث، نسخ، نستعلیق، شکسته، دیوانی و دیوانی جلی را به هیئت و صُوُر مختلف می‌نویسند. خط شبه طغرا در برخی موارد شبیه به خط طغرا می‌باشد.

خط مثنی

خط مثنی به نام‌های گوناگون: خط متعاكس، خط آینه‌ای، خط دوتایی، خط جفتی، خط برگردان و خط توأمان آمده است و خوشنویسان عثمانی آن را «آینه لی» گفته‌اند. این خط نخست برای مهرسازی کاربرد داشت اما در قطعه نویسی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. انواع خطوط: کوفی، محقق، نسخ، نستعلیق و خصوصا ثلث را می‌توان با اَشکال مختلف به صورت مثنی نوشت. در نگارش خط مثنی، به خاطر زیباتر شدن در ترکیب و قرینه‌سازی بیشتر از خط ثلث استفاده می‌شود. خط مثنی را از بالا و پایین و یا از راست و چپ می‌توان قرینه‌سازی کرد.

خط و نقش (خط شکلی)

در طول تاریخ خطوط اسلامی- ایرانی، خوشنویسان ایران تلاش‌های فراوانی برای ابداع فرم‌های نوین و کشف ظرفیت‌های بصری نوشتار انجام داده‌اند، و در این زمینه «خط» و «نقش» به گونه‌ای همساز در هم آمیخته و گاهی خط تبدیل به تصویر (نقش) گشته است. استادان خوشنویسی، با افزودن نقش و نگاری اندک بر حروف و کلمات و درهم پیچاندن آنها، فرم‌های جدیدی از خط را به وجود آورده‌اند. این ترکیب و فرم‌ها که حاصل تلاش خوشنویسان مبتکر و خلاق است، و معمولا در قالب‌های تصویری مانند: شکل و شمایل انسان، پیکرنمای جانوران، گیاهان، اشیاء و فرم‌های انتزاعی نوشته می‌شوند و آن را «خط و نقش» یا «خط شکلی» می‌نامند. خط و نقش را می‌توان به صورت قطعات خوشنویسی از انواع خطوط کوفی، ثلث، نسخ، دیوانی، دیوانی جلی، نستعلیق و شکسته نستعلیق استفاده نمود، اما به کارگیری خط ثلث در این امر جلوه خاصی دارد. ابداع این شیوه از خط و نقش (خط و صور) به قرن نهم هجری قمری باز می‌گردد. مجنون رفیقی هروی از خوشنویسان دوره‌ی سلطان حسین بایقرا ( ۸۷۳ - ۹۱۲ ه.ق.) را مخترع این خط دانسته‌اند.

خوشنویسان ترکیه نیز با استفاده از اوراد زاهدانه و عبارت‌های مقدس، تصاویر هنرمندانه‌ای از موجودات زنده و اشیاء را خلق کرده و آثار خارق‌العاده‌ای در خطوط شکلی پدید آورده‌اند به گونه‌ای که استادان خوشنویسی معاصر نیز این نوع خط را نقش می‌زنند.

خط تزئینی

خط تزئینی خطی است که خوشنویس ابتدا خط را با قلم جلی می‌نویسد، سپس اطراف حروف و خطوط را با نیش قلم (به طرز مخصوص) مزین می‌سازد و بدین ترتیب خط به نقاشی تبدیل می‌گردد. مخترع این خط «ملک محمد قزوینی» از خوشنویسان قرن سیزدهم هجری قمری است.

مرغ بسمله (خط طاووسی)

به نوعی از خط که خوشنویس با استفاده از طرح‌های مختلف پرندگان، در داخل آن «بسم الله الرحمن الرحیم» را بنویسد، «مرغ بسم الله» یا «مرغ بسمله» گفته می‌شود. این خط را «قلم طاووس» و «خط طاووسی» نیز نام نهاده‌اند.

خط مُعَلّی

حقیقت معلی برگرفته از ساحت مقدس امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب (ع)، اولين خوشنویس در صدر اسلام و اولین کاتب حقیقی قرآن کریم می‌باشد که با تمسک به وجود پر برکت آن بزرگوار تجلی و پا به عرصه ظهور گذاشت. خط معلی بر اساس دو اصل: ۱- انطباق با خاطرات و تداعيات ذهنی قوم ایرانی، برگرفته از حروف و خوشنویسی ادوار گذشته و ۲- قلمرانی و تقسیم ضخامت در شاکله خوشنویسی سنتی ایران ابداع گردید تا بتواند وجه دیگری از حقیقت و رسالت خوشنویسی سنتی را تجلی بخشد.

در پیدایش خط معلی، به دلیل نبود شباهت صوری با قالب‌های دیگر خطوط، نمی‌توان گفت که از تلفیق خط‌های مختلف ایجاد گشته است، چرا که هر خطی از عالم مستقل خویش تنزل گشت، رجوعش به حقیقت و ذات خود منتهی می‌شود، بنابراین نمی‌توان از اختلاط خطوط، خطی مستقل را استخراج کرد. با این اوصاف می‌توان خصوصیات کلی خط معلی را بدین گونه برشمرد:

١. نگارش و تجلی آن با شش‌دانگ قلم. ۲. صراحت دفعی سیر قوت به سوی ضعف در حروف. ۳. وجه حماسی غالب، به دلیل پرتاب‌های قلم و ترکیب‌بندی‌های خاص.

۴- قابلیت انطباق در معماری سنتی و مدرن و قلمروهای نوین معماری. ۵. تصرف كاتب در تغییر کلی حروف «ع»، «ل» و «ی» با توجه به خلاقیت و ابتکار خوشنویس.

ابداع کننده خط معلی حمید عجمی است. وی لوح تایید از فرهنگستان هنر دریافت نموده است.

نقاشی خط

نقاشی خط به نوعی خط گفته می‌شود که خوشنویسان با به کار گرفتن رنگ در خط یا برعکس آثار بدیعی را پدید می‌آورند، به عبارت دیگر: ترکیب خطوط با به کارگیری عناصر خوشنویسی، برای بیان‌های تصویری را نقاشی خط گویند. این نوع کار بیشتر روی بوم نقاشی با رنگ و روغن انجام می‌گیرد اما برخی خوشنویسان نیز با استفاده از رنگ‌های گواش، آبرنگ، اکرلیک، مرکب‌های رنگین و ایربراش، آثار ارزشمند نقاشی خط را به وجود آورده‌اند.

نقاشی خط ابتدا در دوره قاجار رواج داشت، بدین صورت که ابتدا خط را نوشته و کپی می‌کردند، سپس داخل خط و زمینه آن را رنگ‌آمیزی نموده و گل و بوته

می‌انداختند.

قلم نی

محمدبن معوية الانماطی گوید که از پیغمبر اکرم (ص) شنیدم که می‌فرمود: «اِنّ اوّل ما خلق الله خلق القلم فقال له اكتب قال يا رب و ما اكتَب قال اكتَب القَدر قال فجرى القلم في تلكَ السّاعةَ بما كان و بما كائن الى الابد.» یعنی اول چیزی که خداوند خلق فرمود، قلم بود. آن گاه بدو امر داد که بنویس، عرض کرد خداوندا چه بنویسم! خداوند او را امر داد که بنویس احکام و علم مرا از مخلوقات من تا روز قیامت. پس قلم بدانچه مأمور شد اطاعت کرد. و اول کسی که در روی زمین قلم برداشت آدم ابوالبشر بود «وَ عَلَّمَ ادَم الأسماء كُلَّها»، و نیز «عَلَّم بالْقلم» اشاره به اوست.

قلم‌نی از مهم‌ترین ابزار خوشنویسی است. در انتخاب یک قلم‌نی خوب باید خصوصیات زیر را در نظر گرفت:

١. سخت و سنگین باشد (سختی آن متوسط)، ۲. کاملا مدور باشد (صاف و بدون تاب)، ۳. رنگ آن قرمز پخته (سرخ و سفید) یا قهوه‌ای باشد، نه سیاه و زرد،  ۴. پر گوشت و سفید مغز باشد، ۵. یک بند و بدون گره در میان خود باشد، ۶. ضخامت یا قطر آن متناسب باشد، مثلا برای نوشتن قلم كتابت، سرفصلی، مشقی باید قلمی انتخاب کرد که ضخامت آن از یک خودکار معمولی (حدود هفت میلی‌متر) بیش‌تر نباشد، و برای قلم جلی و درشت‌تر می‌توان، از قلم‌نی ضخیم‌تر مانند خیزران و قلم پارویی استفاده کرد، ۷- طول قلم حدود ۲۰ سانتی‌متر باشد.

اما درباره‌ی ارزش و اهمیت قلم باید گفت که پروردگار متعال در قرآن مجید به قلم و آنچه بنگارد سوگند یاد کرده است. خاقانی شروانی در این رابطه تحلیل زیبایی بر آیه‌ی شریفه‌ی «ن وَالقلمِ و ما يسطرون» دارد:

ماه و سر انگشت خلق، این چو قلم آن چو نون خلق چو طفلان نو، شاد به «ن والقلم»

مولانا جلال الدین محمد بلخی نیز آیه شریفه «ن و القلم وما يسطرون» را در این شعر حل کرده:

گر چو نونی در رکوع و چون قلم اندر سجود پس تو چون «نون و قلم»، پیوند با «مایسطرون»

و حافظ شیرین سخن گفته است:

قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی

 

دوات (مِحبَره)

ظرفی است فلزی از جنس نقره یا برنز که لیقه و مرکب را در آن جای دهند، و در قدیم به آن محبره می‌گفتند. اکنون از شیشه‌های کوچک دهانه گشاد و کم‌عمق برای دوات استفاده می‌کنند. کم‌عمق بودن دوات از این روست که هنگام مرکب‌برداری بتوان سر قلم را دید و به اندازه مرکب برداشت. باید در دوات ليقه قرار داد و بهتر است پس از فراغت از کتابت درِ دوات را ببندند تا از خشک شدن و ورود گرد و غبار و فاسد شدن مرکب جلوگیری به عمل آید.

مرکب

مواد تشکیل دهنده‌ی مرکب خوشنویسی عبارت‌اند از: دوده، صمغ، زاج، مازو، صبر، نیل، زعفران، افتیمون و پوست گردكان سبز که نوع خشک آن را با آب محلول می‌کنند و پس از ساخته شدن با آن می‌نویسند. بهترین مرکب آن است که سیاه و کم برق بوده و کاملا جریان داشته، و ناخالصی در آن وجود نداشته باشد، تا یکنواخت و روان بر کاغد بنشیند. همچنین کشش مرکب باید خوب و راحت باشد، و در مدات و جاهایی که قلم نیاز به حرکت مداوم دارد به همراه قلم بیاید. مرکب باید طبیعی باشد و به تفصیلی که گفته خواهد شد، ساخته شود و از مرکب‌های رسم و مرکب‌های شیمیایی نباید استفاده کرد، و از مرکب‌های رنگی (مانند جوهر گردو، مرکب‌های تهیه شده از رنگ‌های گیاهی و ...) چنانچه طبیعی و روان باشد، می‌توان استفاده نمود.

طریقه‌ی ساخت مرکب

«مواد لازم برای ساختن مرکب عبارت‌اند از: ۵۰ گرم دوده‌ی چربی گرفته، ۲۰۰ گرم صمغ عربی، ۲۰۰ گرم زاج سیاه، ۶۰۰ گرم مازو، دو و نیم گرم زعفران، دو دانگ صبر، ده گرم افتیمون، ۵۰ گرم پوست گردکان سبز و ده گرم نیل.

۲۰۰ گرم صمغ در آب حل نموده تا چون عسل شهد شود، آن‌گاه دوده را در ظرفی ریخته و چهار دانگ از صمغ را به ظرف دوده اضافه کرده آن مقدار کف بمالند که آن دوده کشته شود؛ سپس دو دانگ دیگر صمغ را یک برابر آب اضافه کرده تا روان‌تر شود، و آن را در ظرف ریزند و با آن دوده ترکیب کنند چنان که بتوان آن را در شیشه ریخت (مقداری از شیشه باید خالی باشد)، سر آن را محکم بسته و آن قدر آن را تکان دهند تا کاملا آمیخته شود، هر چه بیشتر تکان داده شود، صلایه بیشتر خواهد یافت (حداقل ده روز باید آن را تکان داد). سپس ۲۰۰ گرم زاج سیاه را در آب حل کرده تا گداخته شود و صاف کنند، و بعد ۴۰۰ گرم مازو را خرد کرده و با دو و نیم گرم زعفران و دو دانگ صبر و ده گرم افتیمون و ۵۰ گرم پوست گردكان سبز و ده گرم نیل در یک و نیم لیتر آب جوشانده تا نصف شود، و آن را صاف کنند و از آن آب زاج اندک اندک بر او بیفزایند و به قلم تجربه کنند تا به اعتدال درآید و رنگ آن مناسب شود، و این را نیز اگر مقداری صمغ بر آن اضافه کنند، مرکبی فریسه خواهد بود، و باید دانست که زاج زیاد نباشد که مرکب را می‌سوزاند، و نيز صمغ و دوده خیلی غلیظ نباشد که اگر این چنین باشد قبول لَت نکند، و هر چه تکان دهند صلایه نخواهد یافت. این نوع مرکب ساختن نسبت به مرکب‌هایی که در هاون ساییده می‌‌شوند، فواید زیادی دارد، یکی آنکه از گرد و خاک محفوظ است (چون درون شیشه است)، دیگر آنکه همه مرکب به یک نوع صلایه می‌یابد، بر خلاف هاون که بعضی صلایه می‌یابد.»

تعداد بازدید از این مطلب: 528
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


نویسنده : غلامرضا پهلواني
تاریخ : چهار شنبه 24 مهر 1398
نظرات

انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی (بخش پنجم)

انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی (بخش پنجم)

هنر خوشنویسی هنری شیرین است و به گفته روان شناسان نیازمند استعداد ذاتی در وجود هر کس می باشد. به همین دلیل افراد و هنرمندانی که در این زمینه درخشان و بسیار خبره هستند، دارای استعدادی ذاتی بوده اند که با تکرار و تمرین در آن هنر توانسته اند به این مقام دست یابند.

خط شکسته نستعلیق

خط شکسته نستعلیق از اوایل قرن یازدهم هجری قمری (اواخر دوره صفویه) پا به عرصه ظهور نهاد که نخست چندان تفاوتی با خط نستعلیق نداشت، فقط برخی از حروفش، بر اثر سرعت قلم روان و پیوسته نوشته می‌شد و بعضی حروف و کلمات منفصل، به صورت متصل درمی‌آمد. در نوشته‌های این عصر نمونه‌هایی از خط تعليق را می‌توان دید؛ یعنی در خط شکسته نستعلیق اولیه، نمونه‌هایی از حروف و کلمات تعليق مشاهده می‌گردد و حاصل این آمیختگی عنوان مستقل «شکسته» را یافت که چون از حيث ترکیب، ساده‌تر از خط تعلیق بود کم کم در نوشتن نامه‌ها و احکام جای تعلیق را گرفت و بعدها در کتاب‌نویسی، اشعار و قطعات هم از آن استفاده شد. خط شکسته هم مانند سایر خطوط ناگهان پیدا نشد و یک نفر به تنهایی واضع آن نبوده است. درباره واضع خط شکسته آمده است که ابتدا دو روش متفاوت ساده‌نویسی و پیچیده و در هم نویسی متداول بوده است. روش پیچیده آن که متمایل به تعلیق است را «خط ترسل» نیز گفته‌اند که به سختی خوانده می‌شود این نوع خط را مرتضی قلی خان شاملو از ترکیبات تعلیق و نستعلیق و شکسته، اتخاذ کرد و این خود دلیل واضحی است بر این که خط شکسته در آن زمان در مرحله ابتدایی بوده است.

محمد شفیع حسینی هروی معروف به «شفيعا» خط شکسته را ابداع نمود و به این خط نظام بخشید. وی اصلاحات عمده‌ای در آن به وجود آورد و از آن پس خط شکسته معمول شد. نمونه‌های موجود این خط گواه آن است که «مرتضی قلی خان شاملو» و «شفيعا» هر دو از پیشگامان خط شکسته بوده‌اند.

خط شکسته که به «زلف عروس» تشبیه شده است، با ظهور درویش عبدالمجيد طالقانی به کمال قانونمندی و اصول و قاعده و زیبایی رسید، و او به این خط صورت خاصی بخشید. شاگردان و پیروان درویش و خوشنویسان دیگری همچون سید علی اکبر گلستانه که در خط شکسته درخشیدند موجب انتشار و رونق این خط شدند.

چلیپا

چلیپا در لغت به معنی «صلیب» و در فرهنگ آنندراج، نوشتن مشق با خط‌های اُریب آمده است. همچنین در فرهنگ معین به عنوان خط منحنی و کج تعریف شده و در برهان قاطع کنایه از زلف پیچیده معشوق است.

صائب تبریزی زلف چلیپا را این گونه تشبیه کرده است:

 

این سطرهای آه که هر جا نوشته‌ایم از روی آن دو زلف چلپا نوشته‌ایم

 

در چلیپا نویسی خطوط کرسی به صورت مایل نوشته می‌شوند و در پایان هر مصراع حروف و کلمات تمایل شوق‌آمیزی را برای بالا نشینی از خود نشان می‌دهند.

غلامحسین امیرخانی درباره چلیپا نویسی می‌گوید: «چلیپا در اصطلاح خوشنویسی به نوشتن مورب دو بیت، یعنی چهار مصراع از شعری با مضمون و پیام واحد که در یک صفحه مستطیل و در چهارچوب و قواعد کلاسیک نگاشته می‌شود، اطلاق می‌گردد که اوج هنرنمایی و ذوق و ابتکار و توانایی‌های اجرایی خوشنویس در آن تجلی می‌یابد. هنرجوی خوشنویس پس از رسیدن به مرحله عالی، ضمن رعایت نکات اصولی در مورد حسن تشکیل و حسن وضع که درباره سطر و دو سطر فرا گرفته، باید چهار سطر شعر را که امکان دارد از نظر شاکله و هندسه حروف و کلمات ناهمگون و ناموزون باشد در مجموعه‌ای به نام چلیپا بنویسد بدون آن که از ترکیب نسبت‌های طلایی هر سطر رنگ ببازد. ضمن آنکه در مجموع و در هر چهار سطر نیز نسبت‌های مشترک چون زنجیرهای به هم پیوسته، اتحاد و پیوستگی خود را حفظ کنند. در عين حال باید همواره اصول زیبایی اعم از: تقارن، تناسب، توازن، تعادل و نواخت، بدون تکلف و تصنع در ریتم و آهنگ مناسب مشهود باشد.»

فاصله دو سطر از چلیپا که طول بحر شعر آن معمولی یا متوسط (نه کوتاه و نه بلند) باشد، باید بین ده تا دوازده نقطه باشد و اشعاری که دارای بحر بلند است می‌توان این فاصله را تا پانزده نقطه افزایش داد. برای مصراع‌های کوتاه در هر سطر، یک کلمه کشیده و برای مصراع‌های بلند، دو کشیده مناسب‌تر است. بهترین حالت قرار گرفتن کشیده‌ها زیر هم بودن آنهاست و یا اینکه کشیده مصراع دوم نسبت به مصراع اول اندکی به سمت راست میل کند. چلیپا بیشتر با خط نستعلیق نوشته می‌شود اما برخی استادان چلیپا را با خطوط شکسته، نسخ و حتى ثلث هم نوشته‌اند.

قصارنویسی (مقطع‌نویسی)

قصارنویسی یا مقطع‌نویسی از جمله ابتکارات و ترکیب‌بندی خوشنویسان چیره‌دستی است که خط ثلث (ام الخطوط)، خط نستعلیق (عروس خطوط) و خط شکسته نستعلیق (خط عشق) را با چنان نبوغ و خلاقیت خود قلم می‌زنند که بینندگان از تماشای آن حظى وافر می‌برند. این قطعات می‌تواند مشتمل بر مضامینی از آیات روح‌بخش کلام الله مجید، احادیث گهربار پیامبر عظیم‌الشان اسلام (ص) و ائمه اطهار عليهم‌السلام، جملات نغز، اشعار آموزنده بزرگان علم و ادب و فرهنگ، باشد و به صورت کتیبه در قطعات خوشنویسی نقش‌آفرینی کند.

زیبایی و محکم نوشتن در خط نستعلیق، بررسی عمیق در ترکیب‌بندی متوازن و متعادل، تنوع و در ترکیب، رعایت حسن تشکیل، حس وضع، حس همجواری و داشتن تجربه کافی در این شیوه از خوشنویسی میسر است.

خط شکسته که تجلی روح معنوی در قامت كلام و اوج هنر خوشنویسی است، با

پنجه‌ی هنرآفرین شکسته‌نویسان توانا آنچنان رقص موزونی را در نقش بستن کلمات پدید می‌آورند، که هر صاحبدلی را به سرچشمه حقیقت فرا می‌خواند.

خط ثلث که خطی است روحانی و معنوی و از خانواده‌ی اصيل خطوط مستدير و قوسی است، جذاب‌ترین و شیرین‌ترین ترکیبات را به دست توانمند ثلث‌نویسانی که درک بصری عمیقی از زیبایی‌شناسی دارند، در قالب کتیبه، مثنی، خطوط مصور و دیگر فرم‌های تزئینی رقم زده می‌شود.

قصارنویسی که از خانواده‌ی کتیبه‌نویسی است، اغلب با قلم شش دانگ مشقی به بالا نوشته می‌شود و می‌تواند به صورت سرلوحه یک قطعه، پیشانی صفحه، گلوی زیر سرستون بنا، پوستر، عنوان روی جلد کتاب و تابلو به کار گرفته شود. در برخی موارد هدف از این گونه خوشنویسی، خوانده شدن آن نیست، بلکه تنها ترکیب و فرم هنری آن حائز اهمیت است. برخی خوشنویسان، از خطوط دیگر نیز در قصارنویسی استفاده می‌کنند. نمونه‌هایی از قصارنویسی، با خط نستعلیق استادان معاصر در اینجا آورده شده است و نمونه‌های قصارنویسی با خط ثلث استادان برجسته، در بخش ثلث آمده است.

سیاه مشق

سیاه مشق نوعی از خط است که خوشنویسان برای تمرین خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق، مفردات و ترکیبات مختلف را مکرر و پیاپی می‌نویسند و با تکرار حروف و کلمات با یک قلم یا قلم‌های مختلف در یک صفحه آثار بسیار زیبایی را پدید می‌آورند. در سیاه مشق خواندن مطلب اهمیت چندانی ندارد، اما از لحاظ ترکیب‌بندی، و رعایت توازن در سیاهی و سفیدی حائز اهمیت است، و می‌توان در برخی از آثار خلق شده، آن را اوج هنر خوشنویسی دانست چرا که تنها خلاقیت و زیبایی سیاه مشق مورد توجه است، نه مضمون و محتوای ادبی آن.

سابقه تاریخی سیاه مشق به قرن دهم هجری بازمی‌گردد، و ابتدا برای تمرین و مشق نوشته می‌شد، و بعدها به صورت اثر هنری و قطعه نویسی درآمد و آثار برجسته‌ای به وجود آمد. سیاه مشق در عین حال که نمودار تسلط، ممارست، پشتکار، شور و شوق استادان خوشنويس است غالبا دلپذیر، جذاب و چشم‌نواز است و لطفی خاص دارد از این رو سیاه مشق استادان را در ضمن کتاب‌ها و رسالات خوشنویسی درج و چاپ می‌کنند. از سیاه مشق در هنرهای تزئینی نیز استفاده می‌شود. خطوط ثلث و نسخ را نیز می‌توان به صورت سیاه مشق نوشت. سیاه مشق را می‌توان به صورت چلیپا (مورب)، یک سویه افقی، دو سویه، سه سویه (افقی، عمودی و مایل)، قصارنویسی یا در هم نوشت. اکثر استادان متقدم، آثار ارزشمندی در سیاه مشق نویسی دارند. میرحسین ترک، میرزا کاظم، میرزا غلامرضا اصفهانی و عمادالکتاب سیفی بیشترین آثارشان را در سیاه مشق پدید آورده‌اند. دیگر استادان بزرگ نستعلیق نیز قطعات مختلفی از سیاه مشق را نوشته‌اند. صائب تبریزی درباره سیاه مشق و چلیپا گفته است:

 

صفحه دل سیه از مشق تمنا کردیم کعبه را بتکده زین خط چلیپا کردیم

خط دیوانی

منشیان دولت عثمانی در ترکیه، از خط تعلیق، خطی را ابداع کردند که چون مخصوص امور دیوانی و مکاتبات رسمی بود، آن را خط دیوانی نام نهادند. مؤلفان کتب تاریخ خط درباره وضع و تطور خط دیوانی چنین گفته‌اند:

- خطوط دیوانی و چپ و سیاقت و طغرایی، به تبع خط تعلیق مقرر گردیده است.

- خط دیوانی و خط رقعه از اختراعات خطاطان عثمانی است.

- محمدطاهر الكردي المکی در کتاب خود گوید: «بدین واسطه دیوانی نامیده شد که از دیوان همایونی سلطانی صادر گردیده و کلیه اوامر شاهی و انعامات فقط با این خط نوشته می‌شد، و این خط سّری از اسرار قصرهای سلطانی بوده که جز کاتب آن و به ندرت، دانش پژوهی از زیرکان، آن را نمی‌شناخته است. ابراهيم منیف اول کسی بود که چند سال بعد از فتح قسطنطنیه قواعد خط دیوانی را وضع کرد و پس از آن خط دیوانی رواج پیدا کرد و حوالی سال ۱۲۸۰ ه.ق. توسط ممتاز بک بر زیبایی و استواری آن افزوده شد، همچنین محمد عزت و برادرش حافظ تحسین که استاد در خطوط دیوانی و رقعه هستند، در به کمال رسیدن و زیباتر شدن خط دیوانی تأثیر گذار بوده‌اند. پس از انقراض سلسله آل عثمان به دست آتاتورک، همه این صناعات خطی را باطل کردند و خط لاتین را جایگزین نمودند.»

- ناجی زین‌الدين المصرف می‌گوید: «بعد از فتح قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح (۱۴۸۱- ۱۴۲۹م.)، این قلم (دیوانی به صفت رسمی شناخته شده و گویند، ابراهيم منیف اولین کسی بود که قواعد آن را وضع کرد.»

خط دیوانی هم‌اکنون در کشورهای عربی رواج داشته، و خوشنویسان عرب ترکیبات زیبایی از این خط را در مرقعات و قطعات خوشنویسی خود به کار می‌برند. خط دیوانی بر سه نوع است: دیوانی خفی، دیوانی جلی و دیوانی جلی زورقی.

خط دیوانی خفی

نوع ساده دیوانی را دیوانی خفی نام نهاده‌اند. این خط معمولا بدون حرکات و تزئینات نوشته می‌شود. نقطه‌ها در دیوانی خفی مانند نقطه‌های خط رقعه گذاشته می‌شود؛ یک نقطه، دو نقطه و سه نقطه نشان داده می شوند.

خط دیوانی جلی

اواخر قرن دهم و اوائل قرن یازدهم هجری قمری از خط دیوانی، خط تزئینی و زیبایی به نام «دیوانی جلی» پدیدار گشت. تزئینات خط دیوانی جلی از خط چینی اقتباس شد و اختراع و ابتکار آن توسط شهلا احمد پاشا که از رجال دولت عثمانی است، صورت گرفته است. خط دیوانی و دیوانی جلی را «خط همایونی و مقدس» نیز گفته‌اند و سبب تسمیه آن به مقدس (از لحاظ كتابات سلطانی)، همان سلطانی که ظل‌الله في‌الارض و مورد تقدیس بوده است، می‌باشد. در برخی موارد خوشنویسان دولت عثمانی از خط دیوانی جلی برای تزئین صفحات نیز استفاده می‌کردند.

از خصوصیات بارز خط دیوانی جلی، آرایش و پر کردن فضاهای خالی به وسیله اعراب، عناصر تزئینی گوناگون و گذاشتن نقطه‌های ریز است. تمام مجموعه خط به صورت توده ساختاری مستطیل‌شکل با حروف عمودی کمی مایل، نشان داده می‌شود. از ویژگی‌های دیگر این خط، تزئین انتهای حروف عمودی «ا، ط، ک، ل» با نقش اسلیمی زیبایی، که تمایز آن را با خط دیوانی خفی نشان می‌دهد. این نوع دیوانی جز بدین ترتیب، حسن زیبایی‌اش ظاهر نمی‌شود و نوشتن آن مستلزم دقت و صرف وقت بسیار است. خط دیوانی تا سال ۱۳۴۲ ه ق. رواج داشت، و پس از آنکه خط ترکیه به لاتین تبدیل شد، مانند سایر خطوط اسلامی از رونق افتاد ولی امروزه در تمامی کشورهای عربی متداول است. خط دیوانی در ایران هیچ‌گاه معمول نبوده است و فقط از باب تفنن آن را می‌نویسند.

خط دیوانی جلی زورقی

نوعی از خط دیوانی جلی، که خوشنویسان آن را با الهام از شکل قایق و کشتی می‌نویسند را خط دیوانی جلی زورقی می‌نامند.

خط واوی (قلم واوها)

خط واوی خطی است که با تأکید بر حرف «و» نوشته می‌شود. در این خط با کنار هم قرار دادن و تکرار واوها، ترکیب زیبایی در قطعه نویسی به وجود می‌آید. برای نگارش این خط، آیاتی از کلام‌الله مجید که دارای واو‌های مکرر است انتخاب و با استفاده از خط ثلث - که ترکیب‌های متنوع و جذابی را پدید می‌آورد - نوشته می‌شود. خط واوی یکی از انواع خطوط تزیینی بوده که در «نقاشی خط»، «خط و نقش» و «خطوط گرافیکی» می‌تواند کاربرد داشته باشد. قطعات واوی را می‌توان با سایر خطوط از جمله محقق و دیوانی نیز کتابت نمود. استادان خط ثلث در ترکیب‌بندی خط واوی مهارت و استعداد ویژه‌ای دارند و آثار زیبا و ارزشمندی را خلق کرده‌اند.

تعداد بازدید از این مطلب: 588
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


به وبلاگ من خوش آمدید


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود